مامان جندم ثریا

سلام اسم من پیامه ۲۵ سالمه و اهل مشهدم این خاطره که هنوز کم و بیش درگیرشم برمیگرده به وقتی که ۱۹ سالم بود و سال آخر دبیرستان بودم . یه دوستی داشتم به اسم امید که بدجوری درگیر سایت و داستان های بیغیرتی و محارمش بود و رفته رفته خودش به این فتیش  اعتیاد […]

مامان جندم ثریا بیشتر بخوانید »

والدین بایسکشوال

سلام اسم من راحله هستش الان 37 سال سن دارم متاهلم و روانپزشک هستم…   این داستان مربوط به 27 سال پیش یعنی وقتی 10 سالم بود هستش. خب من در یک خانواده خیلی مدرن و امروزی زندگی میکردم از وقتی یادمه مامانم حجاب نداشت و تو خونه ما مشروب بود یا اکثر دورهمی ها

والدین بایسکشوال بیشتر بخوانید »

بی‌ناموسیت مبارک کونی

از زور خشم نفس نفس میزدم و نمیخواستم بپذیرم که مهدی لاشی داره به خواستش میرسه جلوی چشمام داشت زنم گاییده میشد و من با دستای بسته شاهدش بودم… مهدی به پیشنهاد خودش کلید باغش رو داد که با زنم برم خلوت کنم. فکر کردم با این کار قصد داره کدورتامون رو از بین ببره.

بی‌ناموسیت مبارک کونی بیشتر بخوانید »

داچی و سولاخ کون آجی

خواهرم ۳،۴ سال بود ازدواج کرده بود . من توسط یکی از دوستام جذب یه شرکت هرمی بنام بیز شدم . اولین کسی که توسط من به این سیستم معرفی شد خواهرم بود و بسیار مشتاق به انجام کار شد . هیچی دیگه آبجی اومد توی سیستم و با هم کارو شروع کردیم ، کم

داچی و سولاخ کون آجی بیشتر بخوانید »

زورگیر شدن ته باغ

اهل داستان نویسی نیستم.اینم کوتاهش میکنم. و خاطره دردناکیه برام اما متضادش اینه بعد از سال ها هنوز تحریکم میکنه و یه جورایی دلم میخواد مثل یه دختر خوشگل ولی بی‌ دفاع به زور گاییده بشم .. *** سال ۹۲ ازدواج کردم با پسر داییم.من الان ۴۲ سالمه و بدنم سفید و گوشتیه.تو دوره مجردی

زورگیر شدن ته باغ بیشتر بخوانید »

سکس فرند

سلام به همه من امیر هستم حدود 31 سالمه و مجردم. یک آدم فوق العاده معمولی هستم، اونقدر معمولی که اگه یه روز از کنارتون رد بشم شما هم بی توجه از کنار من رد میشید. نه سیکس پک دارم، نه قیافه خفن نه کیر 2 یا 3 متری. یک مغازه کوچیک در یکی از

سکس فرند بیشتر بخوانید »

یکی‌ بگیر یکی‌ به کیر

سلام. علی‌ هستم معروف به علی‌ سوزوکی. من داماد خانواده ای با سه دختر هستم . دختر اولی ازدواج کرد و تهران زندگی می کنه . من دو سال پیش با دختر دومی ازدواج کردم و دختر سومی هم دانشجوی رشته معماری هست توی شهر زیبای همدان…   من لیسانس پیام نور هستم و چون

یکی‌ بگیر یکی‌ به کیر بیشتر بخوانید »

زن عمو و جنده شدنش برای من

سلام دوستان خاطره برای خیلی سال پیش هستش زمان نوجوانیم…   ما تو یک خونه قدیمی زندگی می‌کردیم با عموم و زن‌ عمو یه حیاط قدیمی وسط حوض، توالت تو زیر زمین حموم هم که نداشتیم از کودکی و زمانی که خودم رو شناختم همونجوری زندگی می‌کردیم زن عموم یه زن تپل و سفید و

زن عمو و جنده شدنش برای من بیشتر بخوانید »

هیچ سکسی مثل سکس با خواهر نمیشه

سلام من سعید هستم ۳۰ ساله ، لیسانس حسابداری دارم و توی یه شرکت خصوصی مشغول هستم خانواده چهار نفره من شامل پدر و مادرم و خواهر کوچیکترم سیما که ۱۸ سالشه و پشت کنکوره تجربی ما یه زندگی معمولی داریم از هر نظر معمولی ، چه خونه زندگی چه روابط داستان منو خواهرم سر

هیچ سکسی مثل سکس با خواهر نمیشه بیشتر بخوانید »

شق درد

سلام  محمد امین هستم, تین ایجر. من یه خواهرزاده دارم اسمش فاطمه ست زیاد خونه ما میومد چون خواهرمو شوهرش شاغل بودن و پیشش نبودن پس بیشتر میزاشتنش پیش ما ، من اصلا تصور سکس باهاش نمیکردم اینو بگم واقعا نسبت به سنش همین الانم اندام بزرگی داره اون موقعه هم همینطور مخصوصا کونش خیلی

شق درد بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا