کیر عمو بهمن

بابام الان ۶۳سالشه مامانم ۴۷ ساله است هردو سرحال بابام با قدی بلند پوستی تیره بدون ذره‌ای شکم رون و باسن نسبتا پر و متناسب بسیار هات مامانم از هر لحاظ بگم زیبایی و تناسب اندامش تعریفیست با پوستی لطیف و سفید عینهو برف با چشمانی رنگی و گیسوانی انبوه و طلایی باسن بسیار زیبا […]

کیر عمو بهمن بیشتر بخوانید »

گیله کیر

پدرم دوسال پیش فوت کرد علتش سکته بود مامان جوان و خوشگل منو خواهرمو یتیم گذاشت من الان که می‌نویسم ۱۹ سالمه خواهرم ۱۷ سال مامانم ۳۸ سالشه   یه خونه‌ی کلنگی در شهریار داریم ارث پدری بزرگه دو طبقه ساختمان توشه همه حیاط باغ ماننده و کل زمینش ۹۸۰ متره برش به خیابان اصلی

گیله کیر بیشتر بخوانید »

سکس رومانتیک با زنداداشم فرشته جون

سلام عرشام هستم استاد زبانهای فارسی‌ و دری در دانشگاد آزاد عسلامی تابستان امسال زنداداش دو ماه بود از ازدواجش میگذشت سر ظهر بود رفتم اتاقش باهاش خوش و بش کنمون عاشقش بودم دیدم رو تختش خوابه شلوار تنش نبود یه پیرن سفید لَخت تنش بود همه باسن بزرگ و گرد هوسناکش بیرون بود رون

سکس رومانتیک با زنداداشم فرشته جون بیشتر بخوانید »

مثل کژال فیت کیرمه

ایام عید 402 گ دوستم سیاوش با خانمش نگار و بچه هاشون مهمانم بودند اونها اهل بابل بودند منو سیا تو سربازی با هم دوست شدیم و هر دو مجرد تا تو عروسی هایمون همدیگرو دعوت کردیم رفت اومد داریم پیشنهاد دادم ایام عید با خانواده بریم ایران‌گردی اونم با خانمش حرف زد و قرار

مثل کژال فیت کیرمه بیشتر بخوانید »

جنده های خونه ی ما

این داستان کمی اذیت کننده س برای بعضیا. ولی زندگی منه. من آدم آرومی هستم. راستش هیچوقت انتخابم نبود که اینطور بشم ولی چیزایی پیش میاد که هرگز فکرشو نمیکنی و از جاهایی ضربه میخوری که شور و هیجانت رو در نطفه خفه میکنن و تو رو به فصل جدید از زندگیت میبرن که فکرشم

جنده های خونه ی ما بیشتر بخوانید »

ویدا قبل اینکه زنداداشم بشه زنم شد

پاییز 89 بود 18ساله شدم رفتم سربازی با رفتن من به خدمت داداش بزرگم که 30 سالش بود نامزد کرد من آموزشی کرمان بودم پسر داییم خبر نامزدی داداشمو تو وایبر داد گفت ساعتی پیش علی قاطی مرغا شد پرسیدم زنداداشم کیه؟ گفت دختر حاج …علی ویدا(اسم مستعار) عشق خودت! ما تو یک دهستان بزرگ

ویدا قبل اینکه زنداداشم بشه زنم شد بیشتر بخوانید »

دکتر مهربون

سلام می خواستم داستان حامله شدن زنم از دکترش براتون بگم من و زهرا با هم ازدواج کردیم بعدمدتی رفتیم سرخونه زندگی زنم خیلی خوشکل بود من نمیتونستم زنم حامله کنم. تا این که زهرا گفت بریم پیش دکتر با اصرار او رفتیم پیش دکتر دکتر مرد بود سنش ۴۰سال داش بعد این که صحبتهام

دکتر مهربون بیشتر بخوانید »

کیر واسه کصم فراوونه

اوایل سال ۹۶ بود که ازدواج کردیم. تو سکس خیلی داغ بودم اما هیچ وقت شوهرم سعید نمیتونست ارضام کنه چون اولش خیلی داغ میشد باید میکرد تو سریع، تو هم میکرد آبش میومد. بهش میگفتم اسپری یا کاندوم تاخیری بگیره میگفت روم نمیشه تازه اعتقادیم به این چیزا ندارم. با همسایه بغلیمون شهناز خانم

کیر واسه کصم فراوونه بیشتر بخوانید »

پیشی‌ کوشولو شیر میخواد

سلام من سیما هستم ۲۳ سالمه قدم ۱۵۵ اما سینه هام ۸۰ از مامانم هم بزرگتره. به عمم رفتم. رابطه خیلی گرمی با پدرم دارم. من یکی از فانتزی هام براورده شده و ذوق دارم که اینجا بنویسمش .اگر دوست داشتید حتما حتما نظر بدید.   داستان از اینجایی شروع میشه که مادر من استاد

پیشی‌ کوشولو شیر میخواد بیشتر بخوانید »

پسر اوبی

من اراد ۲۰سالمه پسر خیلی حشریم سفیدم و لاغر کونم تپل تره به اقا های سن بالا شدیدا علاقه دارم مخصوصا اگه چاق و پرمو باشن من تاحالا نداده بودم و سوراخم صفر بود ولی خودمو انگشت میکردم یروز حشری بودم رفتم بدنمو شیو کردم کامل برق انداختم چنتا عکس خوب از خودم گرفتم و

پسر اوبی بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا