دیگه خواهرم خواهرم نبود
سلام یه داستان براتون میگم قضاوتتونم برام مهم نیست… *** من سینا هستم و یه خواهر دارم که از من دو سال کوچیکتره ما تو یه محله تو کرج زندگی می کردیم پدرم کارمند بود و ساعت ۶ صبح میرفت سر کار و ۵ عصر برمیگشت خونه مادرم اکثرا میرفت خیاطی دوستش تو کوچمون […]
دیگه خواهرم خواهرم نبود بیشتر بخوانید »