طوقی
سلام من امیر هستم این داستان مال خیلی وقت پیش هست … من نزدیک به ۱۵۰ تا کفتر داشتم روی پشت بام. عموم هم زمان جوونیش دوست داشت هر وقت میومدن خونه ما میومد پشت بوم. یک دختر داشت به اسم فریبا که اکثرا اونم میومد ۱۶ سالش بود ولی هیکلش تو پر بود […]
سکس با عمه عمو دایی و سایر وابستگان حشری و اهل حال.
سلام من امیر هستم این داستان مال خیلی وقت پیش هست … من نزدیک به ۱۵۰ تا کفتر داشتم روی پشت بام. عموم هم زمان جوونیش دوست داشت هر وقت میومدن خونه ما میومد پشت بوم. یک دختر داشت به اسم فریبا که اکثرا اونم میومد ۱۶ سالش بود ولی هیکلش تو پر بود […]
سلام علی هستم ۳۱ ساله یه چیزی بگم شاید باورتون نمیشه تا ۳۰ سالگی من با هیچ زن یا دختری سکس نداشتم فقط فیلم دیده بودم بخاطر وضع زندگیم که با مامان و بابام تو یه اتاق میشه گفت زندگی میکردیم و یک اتاق هم مال برادرمو خانمش بود یه هال کوچک با یه سرویس
سلام من بردیا 21 ساله دانشجو، نسل اندر نسل ساکن تهران در یک ساختمان بزرگ شامل سه آپارتمان 6 طبقه دو واحدی در زیر یک سقف جمعا 36 واحد همه فامیل زندگی میکنیم دو برادر و یک خواهریم خواهرم متاهل و بزرگترین فرزند خونواده من کوچکترینم سال 400 داداشم آرش ازدواج کرد او 5 سال
پاییز 89 بود 18ساله شدم رفتم سربازی با رفتن من به خدمت داداش بزرگم که 30 سالش بود نامزد کرد من آموزشی کرمان بودم پسر داییم خبر نامزدی داداشمو تو وایبر داد گفت ساعتی پیش علی قاطی مرغا شد پرسیدم زنداداشم کیه؟ گفت دختر حاج …علی ویدا(اسم مستعار) عشق خودت! ما تو یک دهستان بزرگ
ویدا قبل اینکه زنداداشم بشه زنم شد بیشتر بخوانید »
سلام دوستان عزیز بنده امیر هستم ۱۸ سالم خاطره ای که براتون تعریف میکنم واقعی هست داستان برمیگرده به تابستان ۵/۱۵ عروسی پسر عموی مادرم بود و داخل خونه خودشون برگذار میشد (عروسی از ساعت ۱۲ تا ۲۲ بود ) رفتیم ناهار رو خوردیم و نشسته بودم کنار داییم که یهو گوشی داییم زنگ
به داییت میگم که منو به زور گاییدی بیشتر بخوانید »
ندا با چشمان سبز و گیسوان بلوند قدی نسبتا بلند و تناسب بدنی ایدهآل چند ماهی بود (زمستان ۴۰۱) پا به دودمان ما گذاشته بود او زن داداشم شده بود ندا را سالها بود از دور زیر نظر داشتم و با قدمهایش قدمهایم را مچ میکردم از در خونشون که حدود ۱۰۰ متری بعد خونه
سلام من فاطیما هستم ۱۸ سالمه و این قضیه مربوط به ۱۳ سالگی من میشه. قبلش بگم من با این که ۱۳ سال بیشتر نداشتم ولی از نظر شرعی بالغ بودم یعنی از ۹ سال رد کرده بودم و چهار سال از بیبی دو عالم هم بزرگتر بودم (وقتی اون بزرگوار زیر کیر رفت ۹
اولین عشق بازی با شوهرعمه جونم بیشتر بخوانید »
من تو یه خانواده پنج نفره زندگی میکنم تو خونه ما کسی با نوع پوشش و نوع اعتقاد و واینجور مسائل هم دیگه کار ندارن چون خانواده مادرم کلا مذهبی و مقید ولی خانواده پدرم نه بی ایمان ولی معمولی به همین خاطر ما رو به حال خودمون گذاشتن که خودمون انتخاب کنیم چجوری باشیم
زن داداش خوش تراش بیشتر بخوانید »
درود به همه ی قربانیان اسلام ناب محمدی این دین کیری که مدل دسته سوم یهودیته و جز گاییدن عمر انسانها خاصیت دیگهای نداره . ریدم تو این دینها که کیر من رو با ختنه ناقص کردن. … من ( متاسفانه ) محمد هستم و به سن 25 سالگی وارد شده بودم، چند ماه بعد
کص زن عمو و کیر قهرمان بیشتر بخوانید »
سلام خوبین الان که دارم این داستانو مینویسم جدود پنج سال از اصل ماجرا گذشته… یه پسر بچه دوازده سیزده ساله بودم که یک روز از غذا با دختر خاله بیست پنج سالم توی خونه مامان بزرگم تنها شدم سرم گرم گوشی بازی بود که یهو دیدیم دختر خالم دستشو کرده تو شلوارش و