چه شبیو صبح کردیم با هم

چشمامو که باز کردم اولین چیزی که حس کردم تن لخت و گرم سپیده بود که موقع خواب بعد از سکس اول غلط زده بود و اومده بود روی من. چه لذتی داشت این تماس پوستی که حالا پشتش دوست داشتن هم بود و فقط هوس نبود. آروم شروع کردم ناز کردنش و با انگشت […]

چه شبیو صبح کردیم با هم بیشتر بخوانید »

همکلاسی اووممممم

سلام من بهرام هستم.   این داستان مربوط ب پارسالمه ک یازدهم بودم .۱۷ سالمه با کون نسبتا بزرگ و نرم و کیرمم ۱۶ سانت حالا بریم سراغ داستان: امیرحسین از سال دهم اومده بود مدرسه جدید منم همینطور قدش نزدیک دو متر بود لامصب تابستون ک میدیدمش اصلا ازش خوشم نمیومد چون فضول بود

همکلاسی اووممممم بیشتر بخوانید »

دختر لر

سلام .   اسم من افرا هست ۲۸ سالمه ساکن تهران اصالتا لر قدم تقریبا۱۷۰ وزنم ۸۰ یکم توپر ام کلا بدن نرم و سفیدی دارم ۳سال پیش از نامزدم جدا شدم و تنها زندگی میکنم این داستان کاملا واقعی . یروز حوصلم سر رفته بود دیوار و باز کردم که آگهی تور و دیدم

دختر لر بیشتر بخوانید »

کیر تو یه چیز دیگس داداشی جون

درود به همگی، میلادم ۲۷ سالمه و مجردم. یه کمی تپلم و میشه گفت هیکل درشتی دارم. از ارث طایفه ی مادری فقط این تپلی و کون گندگی به من رسیده. ولی خب خدا رو شکر فیس خوب و جذابی دارم. نه اینکه بخوام از خودم تعریف کنم، اینو اکثرا بهم میگن. از اینکه گفتم

کیر تو یه چیز دیگس داداشی جون بیشتر بخوانید »

شب انگشت کنان

۱۸ سالم بود و قرار بود کنکور بدم محرم افتاده بود خرداد و همه تو مراسم شرکت میکردند من و دوستام هم هر شب میرفتیم به تماشای دستجات و تا نصف شب بیرون بودیم شب دهم شد و دوستام رفتن هر کدوم به شهر خودشون من تنها موندم عصر رفتم حموم و شیو کردم و

شب انگشت کنان بیشتر بخوانید »

من نیازم

سلام. من نیازم ۱۸ سالمه قدم ۱۶۵ وزنم ۵۹ هیکلمم خوبه میخوام از سکسم با معلمم بگم …   سال آخر دبیرستانم مدرسه ما اینجوریه که واسه همه مناسبتا جشن میگیرن یا عزاداری میکنن و میرن تو نماز خونه یه معلم خیلی جوون داریم که تقریبا ۲۹ سالشه من با هزار زور و زحمت تونستم

من نیازم بیشتر بخوانید »

میثم زن آقا فرهاد

سلام به همه . من میثم از یه خونواده مذهبی‌ که اصلیت مون از لبنانه و چند نسل پیش اومدیم شمال ایران . موهای خرمایی .چشمای عسلی …خیلی سفیدم بدنمم خیلی زنونس.     این خاطره ی من واسه دورانیه که ۱۵ سالم بود…بخاطر قیافم و شکل بدنم خیلیا تو کف کردن من بودن البته

میثم زن آقا فرهاد بیشتر بخوانید »

ازت متنفرم

من الان زنی حدودا 50 ساله م و حدود 5 ساله که دیگه متاهل نیستم و هرگز در دوران تاهلم راه خطا نرفتم به جز یک بار که اون هم واقعا اتفاقی شد و حالا که مهاجرت کردم و اینجا با یکی از دوستان خیلی صمیمی و قدیمی م درمیون گذاشتم ترغیبم کرد که بیام

ازت متنفرم بیشتر بخوانید »

یه بار داد دیگه نداد

سال ۹۷ بود اولای مهرماه تقریبا هوا پاییزی و دلگیر یه استوری از حال و هوای خودم گذاشتم که دلم گرفته و از این حرفا اولین کسی که دید خواهر زنم بود و سریع جواب داد که چته؟ چی شده؟چرا دلت گرفته؟و… منم جوابشو دادم که چیزی نیست درست میشه فقط یکم دلم گرفته بود

یه بار داد دیگه نداد بیشتر بخوانید »

تولد فاخته ها

اینجا به ظاهر یه باغه ولی از در مخفی که بری توی زیرزمین میرسی به مرکز خلاف. بساط عرق کشی به راهه، بوی الکل و دود سیگار زیرزمینو پر کرده. لاله داره دبه ها و شیشه های عرق رو جا به جا می کنه. منم سیگار دود می کنم و چشمم به دبه زیر شیر

تولد فاخته ها بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا