شوخی سکسی

داستان طنز سکسی و شوخی سکسی شهوتی. انگشت کردن و شوخی دستی تو کون و کوس.

فاجعه بزرگ

هزار سال از فاجعۀ بزرگ میگذشت و جهان با خاک یکسان شده بود. وقتی که یکی از اُپراتورهای آمریکایی شلیک موشک هسته ای، به اشتباه به سوی خاک خود آمریکا شلیک کرده بود و آمریکا به تلافی به روسیه حمله کرده بود و شدت تشعشعات نه تنها این کشور ها را بلکه کشورهای دیگر را […]

فاجعه بزرگ بیشتر بخوانید »

پاسور سکسی

خودمو معرفی کنم : پارسا ۲۱ ساله،چشمای درشت مثل گوساله تهران ساک…عنم با قدی بلندو گیسوی کمند ، از ۵ سالگی کشتی گیر بودم بخاطر شکستن کتفم  و لگنم و ستون فقراتم کشتی رو گذاشتم کنار بدن سازی کار می‌کنم قدم حدود ۱۹۰ است وزنم ۹۰ تا ۹۵ در نوسانه چشم آبی و مو بورم

پاسور سکسی بیشتر بخوانید »

گرگی از شمال

با درود خدمت عزیزان …   ما خونمون تو شماله ، یه خونه باغ که یه واحد کوچیک طبقه دوممون داریم. حدود سال 1396 یه مستأجری برامون اومد که یه زن بیوه بود  و 34 سالش بود و اون موقع من 29 سالم بود، من قد 175 و وزن 60 ولی رزمی کار می کردم

گرگی از شمال بیشتر بخوانید »

گاییدن زن سروان

سلام. گروهبان قربانعلی جان نثاریان هستم خود ژنرال پندار و کمی اهل خیالات و توهمات تو یکی از پایگاههای هوایی ایرانم ۴۶ ساله اهل کوهنوردی پیمانکار ساختمانی و شاغل در نانوایی پادگان جارو هم میزنم. از استیل بدنی خودم بگم قدر بالای ۱۹۰ وزن ۸۸کیلو سفید موی سر جوگندمی بسیار خوشحالت دمب اسبی چهره ای

گاییدن زن سروان بیشتر بخوانید »

سکس رومانتیک با زنداداشم فرشته جون

سلام عرشام هستم استاد زبانهای فارسی‌ و دری در دانشگاد آزاد عسلامی تابستان امسال زنداداش دو ماه بود از ازدواجش میگذشت سر ظهر بود رفتم اتاقش باهاش خوش و بش کنمون عاشقش بودم دیدم رو تختش خوابه شلوار تنش نبود یه پیرن سفید لَخت تنش بود همه باسن بزرگ و گرد هوسناکش بیرون بود رون

سکس رومانتیک با زنداداشم فرشته جون بیشتر بخوانید »

کون گشاد و آب هندونه

سلام می خوام واستون ماجرای سکس خودمو هنگامه بگم ولی قبلش یه مقدمه لازم داره راستی اسمم مهدی اهل شیرازم . سال اول دانشگاه بود با دوستام رفته بودیم مرودشت خونه کرایه کنیم. که تو بنگاه دو سه تا دختر با یه مرد امده بودن خونه کرایه کنند. از شانس بد ما خونه گیرمون نیومد

کون گشاد و آب هندونه بیشتر بخوانید »

دختر دایی میلف سکسی

سلام امیدوارم کیرتون شق باشه خب…. امروز میخوام داستان سکس با دختر دایی میلفم رو براتون تعریف کنم که تقریبا ۳۵ سالشه و ازدواج نکرده ممه هاش ۷۵ یا ۸۵ کون گرد و قلمبه پاهای فوق سکسی و فیس بسیار زیبا داستان از اونجا شروع میشه که خونه داییم بودم اینم بگم که باهاش خیلی

دختر دایی میلف سکسی بیشتر بخوانید »

اون روزا ما دلی داشتیم

زیاد جاهل نبودم ولی خیلی هم سر به راه نبودم. بالاخره مادرم راضیم کرد که ازدواج کنم و دختر خالم ریحانه رو که از بچگیم دوستش داشتم برایم خواستگاری کرد ،خالم استقبال کرد ولی اکبر اقا کونکش (شوهر خالم)تیریپ مخالفت گرفت ولی به هر حال مادرم و خالم، این وصلت رو جوش دادند و ما

اون روزا ما دلی داشتیم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا