حشری‌های غرب

سلام 23 ساله بودم تو عروسی پسر داییم دختر یکی از فامیلهای مامان را دیدم یکدل نه صد دل عاشقش شدم بگذریم که عروسی چگونه گذشت مادرم گفت دختر #شمسی خانم را برایت #کاندید میکنم حرفم نزن که دختری به زیبایی او پیدا نمیکنی دهها خواستگار داره ولی به مامانش گفتم به بابک میخام اونم […]

حشری‌های غرب بیشتر بخوانید »

ته تغاری

سلام ما سه برادر و سه خواهر و منم ته تغاری هستم اختلاف سنی از برادر بزرگ (بزرگترین) 29 سال و از ماقبل ام احمد 12 سال پدر سال 88 ما را یتیم کرد روحش شاد مادرم #سرحال و #قبراق خوشگل و شیک و خوش تیپ بدون یک تار موی سفید سایه اش سر ما

ته تغاری بیشتر بخوانید »

دوست داشتم خالمو مثل سگ بكنم

اسم خالم #مژگان هست يه زن ٤٥ ساله با سينه هاي ٨٥ كه مثل بقيه سن بالاها افتاده نيست و مثل دوتا هلو نرم و خوش فرم كون بزرگي داره و پاهاي فوق العاده خوش تراش و سفيد و بلوري قدشم ١/٧٠ ميشه يكم تپله ولي نه زياد زيباييشم فوق العاده ست موهاشم قهوه اي

دوست داشتم خالمو مثل سگ بكنم بیشتر بخوانید »

حیف اسم برای این کوستان

سلام بیشتر نوشته هارا خوندم خیلی خوب و عالی بودن (بر عکس این کوستان! ) امروز رفتم خرید مواد خوراکی و میوه از مرغ فروشی دو تا مرغ سبز گرفتم شد 90 تومن کیلویی 20 هزار من سنم 63 ساله ولی خیلی جوان موندم موهام جوگندمی پرپشت و خوش حالته چهره ام هم خیلی مورد

حیف اسم برای این کوستان بیشتر بخوانید »

عموم هم منو کرد هم مامانمو

سلام اسمم فریباس مستعار از یک #شهرستان که اسمشو نمیگم 35 سالمه 14 ساله بودم شوهر کردم تمام پسرای فامیل خواستگارم بودند عمویم با یکی از آنها موافقت کرد منم قبول کردم من بارها شاهد سکس عموم با مامانم بودم خیلی خوشم می اومد دوس داشتم عمو منم بکنه ولی نمی کرد می مالید کوصمو

عموم هم منو کرد هم مامانمو بیشتر بخوانید »

اون قدیما با زنداداش

سلام مهندس صنایع غذاییم از دانشگاه تهران مال اون دور دورها… اسمم شهریار 59 سالمه نهم دبیرستان بودم داداش از خود بزرگترم که تو ایران #ناسیونال با مدرک #سیکل پنج سال بود کار می کرد ضمنا درسشم میخوند تا فوق دیپلم هم مدرک گرفت از انجا که جزو کارگران بدرد بخور بود خانه ای در

اون قدیما با زنداداش بیشتر بخوانید »

ساناز

سلام زن داداش خانمم #ساناز یک هفته پیش اومد خونمون ساناز یک داف به تمام معناست باسن تاقچه ای قوس کمر دیونه کنند سینه ها سفت رو به بالا ممه ها شیک و بیرون زده و شق لبا طبیعی قلوه ای بدن سفید مثل سذف که برنزه کرده بود تو دلم می گفتم حیف که

ساناز بیشتر بخوانید »

روزی روزگاری در لالالند

یک روز داشتم برمیگشتم خونه رفتم #ادکلن فروشی تا برای خانمم یک ادکلن بخرم تو #پاساژ بودم که چشمم به #سارا افتاد کنجکاو شدم ببینم کجا میره دنبالش کردم رفت مغازه ادکلن فروشی رضا دوستم که منم داشتم میرفتم بعد ۴۰دقیقه اومد بیرون پاش لنگ میزد یک کادو هم گرفته بود منم رفتم خریدم اومدم

روزی روزگاری در لالالند بیشتر بخوانید »

وازکتومی

سلام ب.الف 43 ساله از #مهرشهر کرجم نزدیک دوساله زنداداش خانمم را میکنم برادر خانمم #گرایش زنانه داره کیر کوچلو سینه بزرگ شکل زنها و بدنی مثل زنها نرم و #باسن #گنده ای داره با سمیرا وقتی ازدواج کرد همه فامیل هاج و واج موندن سمیرا بزودی عاشقم شد نزدیک دو ساله باهم سکس اریم

وازکتومی بیشتر بخوانید »

بوی عطر پریسا

سلام چندتا از سرگذستها را خوندم مخصوصا سکس با زن داداش ها را اغلب واقعیته چون منم 36 ساله #عاشق و #معشوق با زنداداشم باوجودیکه زن دارم زنمم خوشگله و میدونم زنمم توسط داداش از خود کوچکتر گاییده می شه ولی هنوزم سکسمو با زنداداشم پریسا ادامه می دم و #صد برابر از سکس زن

بوی عطر پریسا بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا