جنده

جنده ۲۴ ساعته تضمینی فقط در چت سکسی شهوتناک.

چادری ورزشکار

مریم روبروم ایستاد، خیلی سخت راضی شد باهم باشیم. توی یکی از سفرهایی که رفته بودیم و اتفاقی همکار پدرم هم بود دیدمش، واحد روبرویی ما تو مخل اقامتمون بودن و چند بار دیدمش و فهمیدم که همشهری هم هستیم!   یک خانم با قد ۱۷۵ حدودا و وزن ۷۳. بدن کشیده و فیتنسی داشت […]

چادری ورزشکار بیشتر بخوانید »

رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم میخوام لاشی بشم

سلام سمیرا هستم ۳۵ سالمه پرستار بیمارستانم تو کرج متاهلم بچه ندارم دلو زدم دریا داستانی که یه مدت داره روانیم میکنه اینجا تعریف کنم ۱۶۶ قدمه ۶۵ وزنم موهام خرمایی رنگه پوستم‌سفیده بدنم تو پره سینم سایزش ۸۰ میشه باسنمم درشت و نرمه چهرمم معمولیه شبیه این دافا و پلنگا نیستم از قدیم کراش

رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم میخوام لاشی بشم بیشتر بخوانید »

خشن دوست داری یا رومانتیک

بعد از مدتها اومد خونم، سالها دوست بودیم تا ازدواج کرد اما بعد از طلاق دوباره ارتباطمون شکل گرفت، مثل همون موقعها بود. شیطون و گرم و داغ و حشری. با قد ۱۶۵ و وزن ۵۳ و سینه‌های برجسته. برای منی که ۱۸۸ قدمه و ۸۳ وزنم عالی بود. دم در توی خونه لب تو

خشن دوست داری یا رومانتیک بیشتر بخوانید »

منو جرررررم دادن

سلام هانیه هستم ۲۲ساله واین داستان که تعریف میکنم واقعیت است و مربوط به زمانیکه هفده سالم بود که میخام بنظرهمه دوستان برسونم اول ازخودم میگم دختری هستم که ۱۷۰قدم است بانوهای مشکی و سفید پوست هستم ، قضیه برمیگرده به زمانیکه من واسه کنکور داشتم شدیداً درس می‌خواندم و به توصیه یکی از دوستانم

منو جرررررم دادن بیشتر بخوانید »

برنامه

+برنامه چیه؟ -ساک پونصد سکس یک و نیم +ترنس که نیستی؟ -نه عزیزم دخترم +بیا بالا   سریع نشست تو ماشین اولین بار بود اونجا میدیدمش یک نیم تنه سفید پوشیده بود که یقه اش تا وسط چاک سینه هاش باز بود با یک شلوار جین آبی روشن که چند تا زاب داشت البته از

برنامه بیشتر بخوانید »

زینب کیرخواره

سلام امیر سام هستم من یه دوست دختری داشتم به اسم زینب. حاجی این سینش خوب بود ۷۵ ولی کونش خیلی تخت بود کص مصشم سیا بود عوضش قیافش بد نبود حاجی ما باهم اوکی بودیم من میگفتم این زن زندگیه و ازین چرت و پرتا به عشق این زندگی میکردم بعد ۶ ماه زندگی

زینب کیرخواره بیشتر بخوانید »

رستوران با منوی ویژه

سلام سارا هستم سفید تپل ریزه میزه ولی شهوتی. ورزش می‌کنم و بدن ساعت شنی دارم. تازه هیجده سالم شده. هفته ی پیش رفته بودم پیش دوست پسرم که باهم غذا بخوریم به محض اینکه نشستم تو ماشینش گفت رستورانه بستست یه جای دیگه میشناسم خیلی غذاهاش خوشمزست طعمش مثل کسته. فک کردم شوخی میکنه

رستوران با منوی ویژه بیشتر بخوانید »

کص مفت

صبح جمعه بود و خانم و بچه‌ها چند روزی رفته بودن خونه مادرزنم…   از بیرون اومدم و جواد واحد بغلی رو دیدم و احوال پرسی و اونم بچه‌ها ش شهرستان بودن، ساعت ۱۱بود ک آسانسور توی طبقه ایستاد فضولی کردم و از چشمی در دیدم جواد همراه یه زن مانتو زرد رفتن تو، بی

کص مفت بیشتر بخوانید »

باید به چهار نفرشون کوس میدادم

سلام . مهستی هستم. دانشجو بیست و دو ساله و حقوق میخونم. اولین باره که تصمیم گرفتم خاطرات سکسی خودم رو که پر از هیجان و لذت و خطر بوده رو با شما عزیزان به اشتراک بزارم. چند سالی هستش که گروهی کوهنوردی میرم و خیلی تجربه شیرین و بعضی مواقع تلخی دارم و امروز

باید به چهار نفرشون کوس میدادم بیشتر بخوانید »

کوچه های پیچ در پیچ

برای خرید وسایل عرق کشی رفته بودم خیابون مولوی، برگشتنی توی کوچه های پیچ در پیچ محله ای مسکونی گم شدم. سر یه دوراهی که نمیدونستم به چپ بپیچم یا راست دخترکی در ماشینو باز کرد و مثل اجل معلق روی صندلی بغلی ولو شد. بی مقدمه گفت: بیست تومن بده! واسه چی باید بیست

کوچه های پیچ در پیچ بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا