فتیش محرم

سلام. من یه مسلمان شیعه زاده هستم البته ما شیعه جعفری اثنی اشعری نیستیم ما از شیعیان شاخه امامزاده کاک اولاد هستیم که به مروز زمان به شیعه کاکولد معروف شدیم و الان هم به اختصار به نام شکیل شناخته میشیم یعنی‌ شیعه ی کاک اولادی یا همون شیعه ی کاکولدیه. مرجع دینی ما شیخ […]

فتیش محرم بیشتر بخوانید »

این کیر نشد یه کیر دیگه

سلام اسمم رضا متاهلم ۳۰ سالمه زنم یلدا ۲۶سالشه. از طریق دوست خواهرم با یلدا آشنا شدم حدود ۲سال نیم ازدواج کردیم امدیم سر زندگی خودمون من مدیرشرکت لبنیاتیم خانمم یلدا منشی شرکت.   من مشکلی که دارم التم کوچک و خوب نمیتونم یلدا رو سیرش کنم مشکل ژنتیکی دارم یلدا با من میسوزه میسازه

این کیر نشد یه کیر دیگه بیشتر بخوانید »

بستنی و کلوچه

سلام من نسترنم الان ۲۳ سالمه. میخام یه خاطره  بگم که منجر به این شد که با سکس آشنا بشم.   من یه دختر خیلی شیطون بودم . مامانم همیشه منو خوشگل میکرد مثل عروسک و همه دوسم داشتن چون سفید بودم و همیشه میخندیدم. تو اون سالا یه همسایه جدید واسمون اومد که یه

بستنی و کلوچه بیشتر بخوانید »

زندگیمو با کوس دادن نجات دادم

سلام. من اسمم سمیراس. ۲۳ سالمه و ۳ ساله متاهلم. قبل از ازدواجم با محمد نامی دوست بودم که حسابی لاپایی میکردم اون زمان و تنها کسی بود که معاشقه باهاش خیلی بهم حال میداد. موقع خواستگاری‌هام هم کسیو انتخاب کردم که مثل محمد باشه برام ، و نهایتا با جواد ازدواج کردم … جواد

زندگیمو با کوس دادن نجات دادم بیشتر بخوانید »

مالیات خوشگلی من و مامانم

تین ایجر بودم یه پسر لاغر سفید که قدم خوب بود نسبت به همکلاسی هام یکم بلند تر بود موهای بور و بلند داشتم مثل بقیه مجبور نبودم زیاد کوتاه کنم چون مامان اینجوری دوست داشت خودشم حمایتم می کرد که هرجور دوس داری بپوش و تیپ بزن   و خواهرم زینب ۱۷ سال اونم

مالیات خوشگلی من و مامانم بیشتر بخوانید »

پسر عموم پلمبم رو باز کرد

تو بچگی خیلی کارهای شلوغکاری کرده بودم. کلا بچه کنجکاو و شلوغی بودم . تو سن قبل از مدرسه حتی در مورد سکس یه چیزایی میدونستم و تو همون سنا بارها لای کون همسنام مالیده بودم و اونا هم مالیده بودن و میدونستم این کار ها زشته و نباید در این مورد خانوادم چیزی بدونه.

پسر عموم پلمبم رو باز کرد بیشتر بخوانید »

دلم میخواد به دامادم کص بدم جرمه مگه

من من فرزانه هستم یک زن خانه دار معمولی در شهرستانی کوچک هستم که فکرش را هم نمی‌کردم روزی خیانت کنم آنهم با داماد خودم.ولی یک وقتی چشم باز کردم دیدم دلبسته دامادم شدم و حاضرم به خاطرش هر کاری کنم. این خاطره چند روز پیش است که بالاخره برای اولین بار باهم خوابیدیم… ***

دلم میخواد به دامادم کص بدم جرمه مگه بیشتر بخوانید »

موقع فرو کردن بهم فرو رفت

سلام به همه عزیزان اسم من رضا هست و اسم همسرم سارا هست من 32سالمه و سارا 30ساله هست.   من نویسنده خوبی نیستم و نمیتونم زیاد آب و تاب بدم به ماجرای من سارا و خیلی خلاصه مینویسم وبیشتر قسمتهای که سکس داره تعریف میکنم. ما حدودا 6سال هست که ازدواج کردیم ولی بچه

موقع فرو کردن بهم فرو رفت بیشتر بخوانید »

مامان مهربون و پسر عموی حشری

سلام من محمدجوادم یه پسر سفید و یه کم تپل با صورت ظریف و یه کم دخترونه. داستانی که براتون تعریف می‌کنم برمیگرده به زمانی که 15 سالم بود… *** من قم زندگی می‌کنم ولی در اصل اهل آملم وقتی بچه بودم پدرم تو یه موسسه‌ی تحقیقات قضایی مشغول به کار شد برای همین مجبور

مامان مهربون و پسر عموی حشری بیشتر بخوانید »

شوهر شومبول طلا

اسم من مژگانه. شوهرم مری (مرتضی) حدود سه چهار سالی میشه ازدواج کردیم. خیلی همو دوست داریم. و چیزی برای هم کم نمی‌ذاریم ولی خب در طول زمان ازدواجمون متوجه شدم شوهرم یه نیازهایی داره که انگار متفاوته…   داستان از اونجایی شروع شد که گاهی اصلا انگار شق نمی‌کرد و منو خوابوند به کمر

شوهر شومبول طلا بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا