سمیرا

خواهران اهل حال

از سرکار اومدم خونه خیلی خسته بودم تو مسیر که میومدم چندتا کس خوشگلم دیده بودم حسابی حشری شده بودم…   رسیدم خونه درو باز کردم رفتم داخل دیدم سمیرا رو شکم خوابیده سرش روی بالشت در حال درس خوندن خوابش برده. یه شلوار خونگی آبی که نه تنگ بود نه گشاد ولی کونش رو […]

خواهران اهل حال بیشتر بخوانید »

مهمونی سکسی

سلام من سمیرا هستم واسه اولین بار رفتم مهمونی دختر پسرای دهه هفتاد و هشتادی و خیلی بهم حال داد…   پنجشنبه به دعوت دوست پسرم رفتم یه ویلا باغ مهمونی بیشتر از سی نفر پسر و دختر و زن و مرد از پسر و دختر نوزده و بیست ساله تا سی ساله تا زن

مهمونی سکسی بیشتر بخوانید »

زندگیمو با کوس دادن نجات دادم

سلام. من اسمم سمیراس. ۲۳ سالمه و ۳ ساله متاهلم. قبل از ازدواجم با محمد نامی دوست بودم که حسابی لاپایی میکردم اون زمان و تنها کسی بود که معاشقه باهاش خیلی بهم حال میداد. موقع خواستگاری‌هام هم کسیو انتخاب کردم که مثل محمد باشه برام ، و نهایتا با جواد ازدواج کردم … جواد

زندگیمو با کوس دادن نجات دادم بیشتر بخوانید »

خاطره اولین کیری که دیدم

اسم من سمیرا از شیراز می خوام خاطره اولین کیری که دیدم رو براتون تعریف کنم…   راستش اولین کیر مال شوهرم نبود ! من ورزش نمی کنم اما قدم نسبتا بلنده و چاق نیستم یه خورده کم چربی دارم و بدنم کلا خیلی سکسیه مخصوصا کونم که قلمبه زده بیرون از وقتی فهمیدم کون

خاطره اولین کیری که دیدم بیشتر بخوانید »

مادرزن خوشگلم سمیرا

سلام به همگی. اسمم میثمه داستان من برمیگرده به سال ۹۴ که دوماه مونده به مراسم عروسیم مادرزن خوشگلم ک اسمش سمیرا هستش اومد ساری واسه کمک کردن به چیدن دکوراسیون خونه ای ک اجاره کرده بودم واسه شروع زندگی با خانومم… سمیرا اون موقع ۳۹ سالش بود ..ی خانوم خوشکل و سفید پوست و

مادرزن خوشگلم سمیرا بیشتر بخوانید »

چستیتی

سلام اسمم رضا الان ۲۵ سالمه داستان مال ۲۰ سالگیمه من یه پسر با قد ۱۷۵ و وزن ۶۵ کیلو شکم ندارم ولی باسن و سینم بزرگه از ۱۵ سالگی رفتم زیر کیر خودمم قبول کردم چون اون که لاپام بود خواب ۱ سانت بود سیخ ۸ سانت اول ها وقتی میدادم سیخ میکردم ولی

چستیتی بیشتر بخوانید »

پیرمرد ناقلا

سلام.مستقیم برم سر اصل مطلب من مژگان هستم و دوستم سمیرا دو سال پیش برای تعلیم رانندگی به یکی از آموزشگاه های رانندگی غرب کشور مراجعه کردیم که همون لحظه اول که وارد آموزشگاه شدیم دم در آموزشگاه چشممون افتاد به یه پیرمرد حدود ۶۵ ساله که از دم در پیگیر ما شد که من

پیرمرد ناقلا بیشتر بخوانید »

سمیرا اوپن مایند

اسمم سمیرا ۳۸ ساله دیپلمه بقدری زیبا هستم جرأت نمیکنم تنهایی بیام خیابون در عوض شوهرم خوشتیپ نیست مهندس کشاورزی است از خودم ۱۷ سال بزرگتره مامانم طلاق گرفته بود زیر دست نامادری بزرگ شدم علیرغم خواستم زن محمد شدم دو تا بچه دارم اهل قزوینم که بزرگه دختره ۱۶ ساله که هزار آفرین استخوانبندی

سمیرا اوپن مایند بیشتر بخوانید »

همه ی مردها آرزوی گاییدنمو دارند

سمیرا هستم ۳۲ ساله از تهران همه مردهای خانواده شوهرم آرزوی گاییدنمو دارند و برام کص لیسی می کنند ولی عرضه ندارن جز یکیش! بیش از ۸ ساله ازدواج کردم هنوز بچه دار نشدم شوهری به ظاهر خوشتیپ و مردونه ولی خالی از حس سکس دارم بیش از دو سال بود سکس نداشتم و دیونه

همه ی مردها آرزوی گاییدنمو دارند بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا