هم منو کرد هم زنمو

سلام به همه دوستان من سهیل 34 سالمه این داستانی رو که برایتان تعریف میکنم برمیگرده به 3 ساله پیش یعنی زمانی که من با زنم پرستوتازه 6 ماه بود ازدواج کرده بودیم قبل ازاینکه داستانو بگم اجازه بدید زنمو خدمتتون معرفی کنم پرستو27 ساله با قد 165بدنی سبزه موهای بلندکمرباریک وبدنی کاملا سکسی بگذریم […]

هم منو کرد هم زنمو بیشتر بخوانید »

و سهم من عشق بود

درخونه رو پشت سرش محکم بست و صدای با عجله پایین رفتنش و بعد هم صدای استارت خوردن ماشین و درب پارکینگ رو شنیدم و چندتا فحش نثارش کردم ، روی مبل تکیدم و گوشی رو یه طرف پرت کردم ، تلخ و عصبی و نفرت زده ، دوباره به یاد حرفهاش افتادم ، همه

و سهم من عشق بود بیشتر بخوانید »

تجاوز با تهدید چاقو

سلام بچه ها من عسلم ١٩ سالمه، هيكله خوب و سكسىم نظره هر كيو جلب ميكنه  خوب بريم سره اصل مطلب… يه روزي تو ساختمونمون اسباب كشى بود داشتم ميرفتم بيرون دوتا پسر نظر منو جلب كردن هر دوتاشون قد بلند بودن اما يكيشون خيلي لاغر بودو اسمش آرمان بود اما بر عكس اين اون

تجاوز با تهدید چاقو بیشتر بخوانید »

سکسی که نباید می‌کردیم

یک ماهی بود که مینو با دستو پای شکسته و سر باند پیچی تو خونه نشسته بود برای من هم عذاب بود مینوی نا ارام من که هیچ شبی رو بدون سکس نمی خوابید حالا یک شب بدون مسکن نمی خوابید این یک ماه رو به بدترین شکل گذرونده بودم چون وجود همسری به داغی

سکسی که نباید می‌کردیم بیشتر بخوانید »

کون دادن به پیرمرد با تجربه

سلام دوستان. من محسن هستم چندین سال پیش وقتی دوران راهنمایی رو میگذروندم اتفاق بی نظیری برام افتاد… *** یک روز بعد از تعطیل شدن مدرسه مثل همیشه برای اومدن به خونه منتظر ماشین بودم که یه پیرمرده جلو پام ترمز زد بهش مسیرمو گفتم اونم یه لبخند زد و گفت بیا بالا عزیزم از

کون دادن به پیرمرد با تجربه بیشتر بخوانید »

کیر من و کس عمه ثریا

سلام. یاشارم۲۶ ساله. دوست دختر زیاد نداشتم زیادم نرفتم دنبالش چون یکیو دوس داشتم بخاطر اون هیچوقت نرفتم دنبال جنس مخالف،بجز در مواردی که دیگه نمیشد شهوتو باچیزی مثل ورزش کنترلش کنی. با مژده از اول دانشگاه آشنا شدم. باهم دوست شدیم فقط بخاطر سکس و رفع نیازمون. ماهی یبار نهایتا سکس داشتیم مژده هم

کیر من و کس عمه ثریا بیشتر بخوانید »

آرزوهای بزرگ

سلام. من امیر علی هستم.19سالمه و تقریبا188 قدم.پوستم تقریبا سبزه هست ورنگ چشامم عسلی.موهامم بوره وهیکل چهار شونه و ورزشکاری دارم.این خاطره ای که میگم حدودا مال 4 ماه پیشه.من یه دوست دختردارم که خیلی کس وکون خوشگلی داره وسینه هاشم خیلی روفرمه.ماباهم تلفنی خیلی حرف میزدم وتو هر فرصتی قرار میزاشتیم تا هم دیگه

آرزوهای بزرگ بیشتر بخوانید »

سورپرایزی برای من

مثل اکثر بچه دبیرستانی ها منم دوست دختر داشتم و تو نوجوونیم خوش بودم برا خودم. بر و روی خوبی داشتم. از موقعی که یادم میاد با همه فرق داشتم، علاقه هام، لباس پوشیدنم، آهنگ گوش دادنم، حرف زدنم و…… راستش قیافم اصلا به یه پسر پونزده ساله نمیخورد واسه همین بیشتر با دخترای بزرگتر

سورپرایزی برای من بیشتر بخوانید »

برده ای به نام همسر

پدرم یک مغازه دار معمولی بود و خانه مان پایین شهر، از 7 سالگی هم بازی دختر همسایه مینا بودم. دو سال از من کوچکتر بود.سفید با موهای بور، چشمهای خیلی قشنگ و لب قرمزی داشت. 10 یازده سالگی با هم ور میرفتیم همدیگر را دست مالی میکردیم، 15 سالم بود که برای اولین بار

برده ای به نام همسر بیشتر بخوانید »

جنده ی دروغگو

سلام. خاطره من برمیگرده به سال ۹۱ من بچه روستایی هستم ولی بخاطر نزدیک بودن روستامون ب یکی از شهرهای استانمون (بوشهر)بیشتر وقت فراغتم با دوستام میرفتیم شهر. بعد از درس خوندنم(گرفتن فوق دیپلمم)راهی خدمت شدم از شانس خوبم بعد از اموزشی افتادم همون شهری که نزدیک روستامون بود بوشهر… *** اواخر خدمتم بود و

جنده ی دروغگو بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا