چطور کون دادم

خوب معمولا اینجا کسی داستان میگه اول ازخودش میگه. من سحر هستم 23 سالمه و تو یکی از برج های بالا شهرتهران زندگی میکنم. قدم 177 و وزنمم 66 کیلو. موها و چشم و ابرو مشکی.از اونجایی که باشگاه میرم هیکلم فوق العاده سکسیه.کون درشتو کمر باریک و سینه های درشت. من دختر فوق العاده […]

چطور کون دادم بیشتر بخوانید »

حشری کردن آقای دکتر (۳

يكم كه كاراشو كرد …بهم گفت ميدونى شباهتِ گوسفندا با خانوما چيه ؟گفتم نه چيه ؟گفت نميدونى ؟ معلومه خوب … جفتشون پشم دارن … hehehe…منم با كلى عشوه و ناااااز همراه با یه پوزخند گفتم عجب … !!!! … ما كه نداريم …واقعا نداشتم … من هميشه کسمو حسابی پوست مى كنم …اينو كه

حشری کردن آقای دکتر (۳ بیشتر بخوانید »

حشری کردن آقای دکتر (۲

همه مريضا كه ويزيت شدن و رفتن منشیه رو به من كرد و گفت :شما بفرمائین تو خانومِ دهقان ( اسمها همه مستعار هستن )منم مقنعمو كشيدم عقب تا موهام بيشتر پيدا شه و رفتم تو…منشیه خودش هم پشت سرم باهام اومد تو… مطب دوتا یونیت توى دوتا اتاقِ بغلِ هم داشتمنو راهنمائی كرد اتاقِ

حشری کردن آقای دکتر (۲ بیشتر بخوانید »

حشری کردن آقای دکتر (۱

خيلى وقت بود واسه يه كارى ميرفتم دندون پزشكى هر از چند وقت يه بار بايد ميرفتم پيش اين دكترِ. طرف خيلى سر و گوشش میجنبید و سعى ميكرد هر جور شده ما رو بلند كُنه ولى من بهش پا نمى دادم يعنى نه پسش ميزدم نه پا ميدادم.‎آخرين بار حتى غير از اينكه حين

حشری کردن آقای دکتر (۱ بیشتر بخوانید »

سکس زنم شیرین

سلام .ميخواهم برايتان از خودم وهمسرم داستان بگويم.اسم من آرش است در حدود جهار سال است ازدواج كرده ام.هميشه تنوع در سكس را دوست داشته و دارم. زندگي بدون تنوع هيج مفهومي ندارد. خيلي شبها بعد از سكس با خود فكر ميكردم جرا اينقدر تكرار؟ مگر نه اين است كه سكس براي لذت بردن است؟ايا

سکس زنم شیرین بیشتر بخوانید »

سکس با زن کارگرم

سلام ، اسم من شهرام و صاحب یک مغازه با چند کارگر هستم ، یکی از کارگرام با نام مستعار علی زن خیلی زیبا و خوش اندامی داره که یک پسر 12 ساله هم دارند من از مدتها قبل تو نخ این خانم که اسمشو مریم میذارم بودم ولی موقعیتی پیش نمیومد.………یک روز که علی

سکس با زن کارگرم بیشتر بخوانید »

نون زیر کباب

سلام میخوام بهترین خاطره سکس باخواهر زنم رو براتون تعریف کنم تاشما هم حالی برده باشین البته فکر نکنین که من بی غیرتم من نزدیک 2ساله با سایت شما اشنا شدم ولی بیشتر داستانها رو نگه داشتم خب زیاد از بحث خارج نشیماز بدن خواهر زنم بگم یه بدن کاملا سکسی کونه خوشتراش وسینه های

نون زیر کباب بیشتر بخوانید »

وقتی ضربدری رو شناختم

داستان از اونجایی شروع میشه که یه روز من و الهه باهم رفتیم بازار برای خرید. همینطور که تو بازار مشغول دیدن اجناس بودیم، چشمم به یه لباس قشنگی افتاد که هوس انگیز بود و اگه الهه اونو می پوشید دیوونم میکرد. بالاخره لباس رو خریدیم و برگشتیم خونه. به الهه گفتم سریع لباستو بپوش

وقتی ضربدری رو شناختم بیشتر بخوانید »

آیدین و آمپول آقای دکتر

سلام. من آیدین هستم. شاید بعضی‌ از شما داستان قبلی‌ من رو به در مورد کون دادنم به بردیا بود خونده باشید. به طور خلاصه، بردیا دوست من بود و اولین کسی‌ که لذت کون دادن رو به من نشون داد. بعد از اون ماجرا سکس‌های خیلی‌ زیاد با بردیا داشتیم تا اینکه بالاخره اونا

آیدین و آمپول آقای دکتر بیشتر بخوانید »

روزی که برادرم گیرم انداخت

از وقتی یه دختر بچه بودم تو مهمونی ها که می رقصیدم همه قربون صدقم میرفتن، میگفتن: ناقلا چه قری میده، انگار یه عمر رقاص بوده. منم برای جلب توجه خودمو بیشتر کج و راست میکردم. میرفتم تو کوک رقص این و اون تا بهتر یاد بگیرم. فهمیدم باید بتونم کون و کمرمو آروم بچرخونم

روزی که برادرم گیرم انداخت بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا