اولین سکس با مریم

سلاماین اولین خاطره منه امیدوارم خوب از آب در بیاداگه خوب شد بقیشونم بعدا میگم براتونمن یه زمانی کافی نت داشتم اتفاقی با مریم آشنا شدم آشنایی ما اول اس ام اسی بود اما کم کم حرفامون با جاهای سکسی رسیدو ازش درخواست سکس کردم و اونم قبول کرداخه طلاق گرفته بود و علتشم بچه […]

اولین سکس با مریم بیشتر بخوانید »

من بچه میخوام

يك سال و نيم بود كه با جواد ازدواج كرده بودم. اولش كه آمد خواستگاري من خيلي دوستش نداشتم فقط واسه اينكه بتونم يك زندگي مستقل داشته باشم و از خونه كنده بشم قبول كردم زنش بشم ولي خيلي زود از اخلاق و رفتارش خوشم اومد مرد مودب و باشخصيتي بود خيلي منو دوست داشت

من بچه میخوام بیشتر بخوانید »

معمای انباری و خيانت مادرم

هروقت برم توفيسبوك برگشتم باخداست نميدونم چرااون شب لعنتي هوس چايي كردم از اتاقم اومدم بيرون كسي توهال نبودفهميدم مامان آشغالهاروبرده پايين. يه چايي ريختم و رفتم لب پنجره. مامانوديدم كيسه روانداخت توي سطل وبرگشت سمت خونه. همينطور كه داشت ميمومد درعقب يك پژو باز شد و مامان خزيد داخل. همه اينا درچندثانيه اتفاق افتادداشتم

معمای انباری و خيانت مادرم بیشتر بخوانید »

خاطره سکس با مژگان

سلام من آرمین هستم 26 ساله یک پسر هیکلی و درشت اندام -این قضیه ای که میخوام واستون تعریف کنم تا بعدش شما با نقدهای جالبتون مورد بررسی قرار بدید برمیگرده به سن 20 سالگیه من اولین خاطره سکسیم – ما تو یه شهر کوچیک زندگی میکنیم اکثر خونه های شهر ما ویلایی هستند با

خاطره سکس با مژگان بیشتر بخوانید »

چهل پله

سرم درد می کرد کنار خیابان چند لحظه ایستادم زل زدم به یک درخت عجیب داشتم شاخه های به هم بافته اش را دنبال می کردم که چشمم افتاد به پنجره ای باز دورش سفید بود و داخلش تاریک ،یه لحظه صدایی از روی درخت مرا برگرداند گربه ای شاخه به شاخه به طرف دیوار

چهل پله بیشتر بخوانید »

وقتيكه پسری باعشق كون ميدهد

اسم من آرشه من كوني هستم پسرخاله ام سعيد منو ميكنهخوشگلم(بخدا قسم)بدنم سفيده يه نمه تپلم 173قدمه كلا تو دل برواماسامي مستعار اما داستانم وافعيه ومربوط به زمانيكه داداش سعيد(پسرخاله بزرگم)1/5سال بعد از ازدواجش داشت بابا ميشد و خانومشو برده بود خونه مادرش تا بچه رو دنيا بياره 1/2روزي خونه دست سعيد بود. ظهر بهم

وقتيكه پسری باعشق كون ميدهد بیشتر بخوانید »

سمیرا و خفت گیر کردن من!

سلام وقت همگی بخیر…این روز ها خیلی داستانهای این سایت رو خوندم و نتیجه گرفتم که من هم بدترین حالت خفت گیر شدنم که آخرش همش حال بود رو بنویسم! البته بگم که اصلا داستان نویس خوبی نیستم و مطمئنم همه ی دوستان در آخر فحش نثارم میکنن… البته خوب بعضی از داستانها واقعا تخمی

سمیرا و خفت گیر کردن من! بیشتر بخوانید »

اولین تجربه روسپیگری

سلام طوطیا هستم قبلا با داستانی با عنوان مهمانی با هم اشنا شدیم .داستانی در باره این که من زنی متاهل بودم که در اثر بی توجهی های همسرم به نیازهای جنسی من باعث شد که مجبور به خیانت شوم و در یک مهمانی خارج از شهر به شوهرم خیانت کنم. وقتی که ما از اطاق بیرون

اولین تجربه روسپیگری بیشتر بخوانید »

سکس با پسرعمو

من تک دختر هستم و همبازی دوران کودکیم دختر عمو و پسر عموم بودن. ما از بچگی با هم بزرگ شدیم. از همون دوران یه علاقه خاصی بین ما بود. مثلا وقتی میخواستیم بریم مسافرت، اگه عموم اینا نمیومدن، من اونقدر گریه میکردم تا دسته جمعی بریم سفر. دخترعمو رو مثل خواهرم دوست داشتم و

سکس با پسرعمو بیشتر بخوانید »

انواع جنده را بشناسيم

برای شروع به تعریف جنده می پردازیمجنده مخلوقی است كه در برابر دریافت پول یا تطمیع به دیگران همبستر شده و تن به انواع خفت ها می دهد و خود بر انواعی است مختلفهمانطور که هر چیزی به چندین نوع مختلف تقسیم شده ، شغل مقدس جنده بودن هم دارای چندین نوع میباشد که در

انواع جنده را بشناسيم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا