من و نگار و پریا

سلام به همگی. من آرمان هستم و میخوام اولین داستان واقعی سکسمو براتون تعریف کنم.من تو یکی از شهرستان های خراسان رضوی زندگی میکنم. الان که این داستان رو دارم براتون مینویسم(25 دی 90) 17 سالمه. ما از همون اول مستأجر بودیم و تقریبا هر دوسال یکبار اسباب کشی میکردیم تا اینکه همین 1سال پیش […]

من و نگار و پریا بیشتر بخوانید »

سکس خاص با زن پسر عمه ام

سلام اسمم علیرضا ست و داستانی که براتون مینویسم ماله ساله هشتاد وسه ست.یک سالی میشد که میرفتم دانشگاه و به خاطر این که مشهد درس میخوندم وقتی میومدم تهران یه ده روزی میموندم.یه عمه دارم که خیلی با خودش و خوانوادش راحت بودم و زیاد میرفتم پیششون.از اونجایی که عمه ام دبیر بود و

سکس خاص با زن پسر عمه ام بیشتر بخوانید »

چی شد که به کونم گذاشتن

یه روز با یکی اشنا شدم که پس از مدتی به من می گفت منو انگول کن از این حرفها اینم بگم که اون موقع من 12سالم بود اون هم خداقل 17 یا 18 داشت منم بچه بودم چی می دونستم این کارو می کردم بعد یه مدت اون گفت خوب بذار من انگولت کنم

چی شد که به کونم گذاشتن بیشتر بخوانید »

بهسای سکسی من

رو تخت دراز کشیدم .پاهام انداختم رو هم .نرمی ساعد چپم زیر سرم گذاشتم ، خیره شدم به سقف .به ستاره ها نگاه می کنم .چند ماه پیش که رفتیم کویر کلی از کهکشان عکس گرفتیم .چند وقتی هست که یه چاپ بزرگ زدیم از آسمون پر ستاره کویر و سراسر سقف اتاق رو باهاش

بهسای سکسی من بیشتر بخوانید »

برادر مست و خواهر خوب

سلام . من مرجان هستم و 23 ساله از تهران . امروز میخوام خاطره روزی رو که برادرم مست کرده بود رو براتون تعریف کنم . برادرم 30 سالشه و ازدواج نکرده با هیکلی درشت و زیبا .تابستان سال 86 بود که پدر و مادرم بخاطر عروسی یکی از اقوام رفتند مسافرت . منو برادرم

برادر مست و خواهر خوب بیشتر بخوانید »

هما خانوم همسايه مشتی

اسم من محمده 30سالمه خونه ما 2طبقه است و طبقه پایین همیشه دست مستاجره که حیاط خونه هم دراختیارشه 4سال پیش یه زن شوهرمستاجرمابودن که اصالتاشمالی بودن شغل مرده یه طوری بود که هر2ماه 10روز میرفت ماموریت خانومش هم هما خانم بود یه زن خوشگل توپرکه اونموقع 38سالشبود و هر وقت میومدتو حیات لباس روطناب

هما خانوم همسايه مشتی بیشتر بخوانید »

چهارشنبه سوری

مثل همهء صبح جمعه هاي ديگه وقتي تصميم مي گيري تا لنگ ظهر بخوابي بايد يه چيزي پيش بياد تا حالتو بگيره.اول سر صبح ( ساعت 9) مامان نذاشت به دختر هفتمين پادشاه برسيم :“پاشو بيا برو خونهء خالت بيچاره كمك لازم داره !” … معلوم نيست كه اون بيچارست يا من؟ خاله فرش خريده

چهارشنبه سوری بیشتر بخوانید »

چه کونی داره زنم

من کامیار 26 ساله هستم. من تو سکس عاشق کون تپل گوشتالوم.میخوام داستان بزرگ کردن کون زنم روبراتون تعریف کنم. سال 85 من با ناهید نامزد کردم . ناهید 20 ساله 42 کیلو وزن و 165 قدش بود با چهره ای زیبا و سکسی ولی بدن لاغری داشت.من شروع کردم به خوروندن پروتین وغذا و…

چه کونی داره زنم بیشتر بخوانید »

لز با رویا

اولین لزم و اینكه چجوري با رویا آشنا شدم رو براتون تعریف كنم … اون موقع ها كه بیست سالم بود‬ ‫یه دوستي داشتم به اسم نیلوفر … هر وقت كه میخواستیم بریم بیرون یكي از دوستاش رو به اسم رویا همراه‬ ‫خودش میاورد كه من اونجا با رویا آشنا شدم و كم كم با

لز با رویا بیشتر بخوانید »

امير و ثريا

من ثريا هستم 27 ساله از تهران و درجه حشريم بالاست اما چون كم رو بودم و دوست زياد نزديكي هم نداشتم و از طرفي پسر عمه منم ترتيب بكارتمو داده بود و در رفته بود كانادا و اين موضوع رو به هيچكس نگفته بودم يک جور ترس بي مورد هميشه باهام بود و عقده

امير و ثريا بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا