داستان سکس

داستان سکسی جدید فقط در سایت بزرگ شهوتناک.

سکینه کرونیکلز

اسمم سکینه است ۳۶ ساله که چند سالیست اسممو برادر شوهرم عوض کرد پدرمو نمی بخشم که اسم ایرانی برام نگذاشت؟! بچه بودم مقنعه سرم بود پشت سر مامان و بابام ادای نماز خواندن را در میاوردم تا یادم دادند از شش سالگی روزه کله‌گنجشکی بگیرم تو نه سالگی که جشن تکلیف تو مدرسه برامون […]

سکینه کرونیکلز بیشتر بخوانید »

چرا سخت بگیرم؟

من عمید هستم کونی متاهل بیغیرتم زنمم میدونه ولی به روم نمیاره واسه عید پارسال رفتیم ایران اصفهان اول رفتیم خونه مادر زنم بعد رسیدن زنم رفت حموم بعد زهرا خواهر زن 20 سالمو صدا زد کارش داشت دیگه اونم دوش گرفت بعد یه ساعت اومدند بیرون بعد من رفتم حموم جون دیدم شورت زنمو

چرا سخت بگیرم؟ بیشتر بخوانید »

لذتی که هرگز تکرار نشد

لذتی که هرگز تکرار نشد… سال ۹۴ در یکی از روستاهای توابع اشکورات شمال سمت مرزی استان قزوین تو خونه‌ی ویلایی دو طبقه که طبقه پایین چندین اتاق و انباری و غیره داره همه طبقه بالا زندگی می‌کنیم حیاط حدود بیش از ۱۰۰۰ متر در ورودی از کوچه عریض ۱۶ متری باز میشه تا برسیم

لذتی که هرگز تکرار نشد بیشتر بخوانید »

دختر باجناق

دختر باجناقم اسمش یلداست مدتی در جزیره خارک بخاطر ماموریت شوهرش دور از همه ما بود چند روز پیش میاد تهران کرج منم خونم تهرانه ولی باغی در کرج دارم تلفن کرد که خالم خونه است گفتم اره خبر داد شب یلدا میاد خونه ما اسمش فاطی است یک داف تمام معنا ولی به کسی

دختر باجناق بیشتر بخوانید »

کص های زیادی گاییدم اما هیچکدام کص پرنیان نمی‌شه

من کیوانم تو شیراز زندگی می‌کنم کص های زیادی گاییدم اما هیچکدام کص پرنیان نمی‌شه ما دو تا داداش بودیم با ۱۷ سال اختلاف سنی مامان و بابام هر دو به رحمت خدا رفتن تو یک خونه زندگی می‌کنیم که مال بابا مامانمون بوده داداشم زن اولشو بعد از ۱۱ سال زندگی مشترک طلاق داد

کص های زیادی گاییدم اما هیچکدام کص پرنیان نمی‌شه بیشتر بخوانید »

هم از کص هم از کون

سلام، من اسمم ساره است ، صدوشصت ودو سانت قد دارم و سفید هستم وموهام خرماییه  ، من 22سالمه و دوتاخواهربزرگترم ازدواج کردن و یک برادر کوچکترازخودم دارم که 19 سالشه   ی پسردایی دارم بنام بابک که بامن هم سنه ، قضیه ازاونجا شروع میشه که یکروز که میخاستم برم دانشگاه وعجله داشتم بابک

هم از کص هم از کون بیشتر بخوانید »

فقط یه بار خیانت کردم

من فقط یه بار خیانت کردم وطعم کیر کلفتو چشیدم هر چند فرقی نمیکنه چه یه بار بدی چه صد بار   سه سال پیش رفته بودیم آنتالیا یه روز قبل دخترم یه گیره سر پسند کرد تو شهر گفتم نه نخریدیم. هتل یه کارگر سیاه پوست داشت  هیکلی خوش هیکل  تو نخش بودم فرداش

فقط یه بار خیانت کردم بیشتر بخوانید »

عملا سه تا زن دارم

سلام این اولین نوشته منه ولی حدود دوساله با این سایت اشنام و داستانهاش رو اغلب میخونم علت اشناییم هم پسر باجناقم بود که خیلی منو دوس داره معرفی کرد داستان از اونجا شروع شد که ی شب اشتباهی در یک شلوغی شب مسافرت تو یه چادر سه خانواده خوابیدیم.   من با زنم(سمیرا) خوابیده

عملا سه تا زن دارم بیشتر بخوانید »

جنده ی پاکدامن

سلام رامین هستم از تبریز چند سالی بود داداشم که کمی تو کارهای خلافم دست داره با زنی خوشگل که حوری بهشت بود ازدواج کرده بود از روز عروسیشون من عاشق تک تک اعضای تنش بودم و سیر نمی شدم ولی خیلی مذهبی بود و می ترسیدم پا نده اسمشم عالیه بود داداشم 5 سال

جنده ی پاکدامن بیشتر بخوانید »

خاله شیما و کیر من

سلام دوستان سام هستم الان كه اين داستانو مينويسم ٢٠ سالمه ولى اتفاقات اين داستان براى دوسال پيشه و ميخوام براتون ريز و درشت ماجرارو تعريف كنم.قيافم بد نيست و سه سالى ميشه باشگاه ميرمو هيكلم رو فرمه اين داستانى كه ميگم در اصل داستان نيست و خاطرست يكم طولانيه و اميدوارم خوشتون بياد و

خاله شیما و کیر من بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا