سکس با زن شوهردار

سکس با زن شوهرداری که کصش میخاره از واجبات است و اگه نکنی یکی دیگه میکنه.

نشد که نشد

چند ساعت پیش سرگذشتی از دهها مورد در سربازیم در سپاه را نوشتم متاسفانه مرور نکردم اشتباهات تایپی یا املایی آنرا بگیرم پوزش میخوام حالا که دوباره دارم می‌نویسم بد نیست یکی از خاطرات دوست هم قطارم «ب» را بنویسم *** زمستان بود تا رسیدیم مرکز استقرار بچه های تاسیسات، ارشد گفت دو تا برنامه‌ی […]

نشد که نشد بیشتر بخوانید »

نگار کس تپل

نانوایی بودم داشتم تو شمردن نون به دوستم کمک می‌کردم خانمی اومد به چشم مشتری منو نگاه کرد پرسیدم چندتا؟ گفت هی پنج اگه میشه شش تا! شش تا شمردم نایلون آورد گفت بذار توش گفتم چشم خانم داغه عرق می‌کنه   گفت داغش خوبه ! تا گذاشتم گفت معلومه که واردیااا ! چه خوب

نگار کس تپل بیشتر بخوانید »

چشمان خمار

مدیر پروژه یک کارخونه در بم بودم با پسر داییم از تهران پرواز کردیم کرمان از کرمان با سواری رفتیم بم پسر داییم از من بیست سالی بزرگتر بود من ۲۶ ساله بودم اوج جوانی تارسیدیم کارخونه را تو کمتر از یک ماه استارت کردم البته قبلا ساختمانش اماده بود کارگر گرفتم همه زن چون

چشمان خمار بیشتر بخوانید »

مثل کژال فیت کیرمه

ایام عید 402 گ دوستم سیاوش با خانمش نگار و بچه هاشون مهمانم بودند اونها اهل بابل بودند منو سیا تو سربازی با هم دوست شدیم و هر دو مجرد تا تو عروسی هایمون همدیگرو دعوت کردیم رفت اومد داریم پیشنهاد دادم ایام عید با خانواده بریم ایران‌گردی اونم با خانمش حرف زد و قرار

مثل کژال فیت کیرمه بیشتر بخوانید »

نه اینوری نه اونوری کردم تو کوس خانوم کمالی

اسمم رضا هست و اون زمان ۲۸ سالم بود، وضع مالی خانواده ام خوب و کارمم هم دلالی ماشین و زمین،خونه (،کلا هرچی) هست پدرم مشاور املاک داره از طریق ایشون با بازار اشنا شدم قدم حدود ۱۸۰ و بدن ورزیده دارم، به خاطر کارم خوب لباس می پوشم و به خودم و هیکلم میرسم!

نه اینوری نه اونوری کردم تو کوس خانوم کمالی بیشتر بخوانید »

انتقام با کوس دادن

سلام اسمم محسنه سنم ۴۸ ساله اهل یکی شهرهای کرمان این داستان ما ل حدودا سال ۷۴ میشه..   من مستاجر بودم وتو ی خونه مشترک بودم و زن صاحب خونش خیلی خوشگل بود قد ۱۷۰ وزن ۷۰ و سینها ۸۰ و کون گرد وگنده و کوس تپل وکمر باریک و اقعا اندامش عالی منم

انتقام با کوس دادن بیشتر بخوانید »

کوتاه کیران

از دوران راهنمایی با سعید دوست بودم … همیشه و همه جا بیرون از مدرسه به بهونه های مختلف از قبیل درس و تفریح با هم و در کنار هم بودیم. فکر کنم دوم راهنمایی بودیم که فیلم سکس زهره امیرابراهیمی پخش شده بود … منو و سعید و دو سه تا دیگه از بچه

کوتاه کیران بیشتر بخوانید »

من شوهر دارم

سلام. اسم من حمید و ۳۵ سالمه و متاهلم ..داستان سکس خودمو زن برادر زنمو میخواستم براتون تعریف کنم..اسمش مهری است و حدود ۳۰ سالشه. خیلی سفید و سکسیه .البته بگم سینه های بزرگی نداره معمولیه ولی چون خیلی سفیده همیشه فکر میکردم کسش باید صورتی باشه…رابطه مون با هم خوب بود و خیلی رفت

من شوهر دارم بیشتر بخوانید »

گاییدن مریم زن خوشگل رفیقم

سلام دوستان امیدوارم خاطره های من و مریم براتون جالب باشه و بتونم بهتون یاد بدم چجوری با رفیق همسرتون رل بزنید و باهاش یاشید حتی بعد اینکه ازدواج کرد.اسم من محمده ۲۵ سالمه و خیلی حشری و شر هستم.چند ماهی از ازدواجم نمی گذشت که خانمم گفت رفیقم و همکلاسیم از تهران امده بیا

گاییدن مریم زن خوشگل رفیقم بیشتر بخوانید »

فقط واسه اون چند لحظه آخر

بسلام من متاهلم و یه دختر ۴ ساله دارم تو کوچه پشتی یه خونه هست که نمیدونم چندتا خونواده افغانی زندگی میکنن خونه کوچیکه ولی شاید ۲۰نفر باشن همیشه به دخترم میگفتم کوچه پشتی نرو واسه بازی افغانی زیاده ولی بچه س و حرف گوش نمیده ماجرا از ابنجا شروع شد که یکی ازبچه های

فقط واسه اون چند لحظه آخر بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا