انتقام با کوس دادن

سلام اسمم محسنه سنم ۴۸ ساله اهل یکی شهرهای کرمان این داستان ما ل حدودا سال ۷۴ میشه..   من مستاجر بودم وتو ی خونه مشترک بودم و زن صاحب خونش خیلی خوشگل بود قد ۱۷۰ وزن ۷۰ و سینها ۸۰ و کون گرد وگنده و کوس تپل وکمر باریک و اقعا اندامش عالی منم […]

انتقام با کوس دادن بیشتر بخوانید »

کیری برای کیم

اسم من کیمیا هست چون کون خیلی گنده‌ای دارم بچه‌ها تو مدرسه کیم (کارداشیان) صدام میکنن الان 18 سالمه قد من 170 وزنم 77 سایزم 70 سفید برفی هستم و پر جنب و جوش برادرم اسمش سیامک هست 28 سالشه قدش 178 وزنش 85 باشگاه کشتی میره هیکل و بدن ورزشی عالی داره تیپش هم

کیری برای کیم بیشتر بخوانید »

کون پنبه ای

سلام من عرشیا هستم الان ۱۸ سالمه و این داستان برای سال پیشه یعنی وقتی ۱۷ سالم بود. من از سن ۱۳ سالگی توسط بچه های مدرسه و دوستام که باهاشون اکثرا بازی میکردم تو کوچه و اینا دسمالی میشدم و خودمم خیلی خوشم میومد تا حدی شده بود که وقتی انشگتم میکردن میشستم رو

کون پنبه ای بیشتر بخوانید »

نبرد با کیر فرامرز

امیر رضا هستم.این اتفاق برای حدود 20 سال پیشه من حدود 15 سال داشتم فرامرز هم که پسر دایی م بود 18 سال.پسر سفیدی بودم با قد متوسط موهای مشکی لخت و چشمهای درشت و البته کون درشت تری که به مادرم رفته بود. اما فرامرز قدبلند و هیکل درشت بود و اهل دعوا که همیشه

نبرد با کیر فرامرز بیشتر بخوانید »

شوهر زینب

من امیرعلی هستم شوهر زینب. یکسال از عقد من و زینب گذشته بود. زینب دخترخاله من هست که با اصرار مادر و پدرم در سن بیست و پنج سالگیم باهاش ازدواج کردم. زینب یک دختر بیست ساله خیلی ناز و خوشگلی بود که بخاطر مذهبی بودن خانواده هامون کمتر همو دیده بودیم. یعنی اصلا هیکل

شوهر زینب بیشتر بخوانید »

کوه به کوه نمیرسه ولی کیر به کص میرسه

از دیدن اسم خانم خسروی روی صفحه گوشی، تعجب کردم! جواب ندادم چون هنوزم از دستش عصبانی بودم. بعد از چند زنگ قطع شد، اما بلافاصله بازم تماس گرفت! این‌بار هم صبر کردم چندتا زنگ خورد و دیدم ول کن نیست جواب دادم. اما نه سلام و نه علیکی، فقط با لحن سردی گفتم: بفــــرمایید!

کوه به کوه نمیرسه ولی کیر به کص میرسه بیشتر بخوانید »

خواهر خوش کس و کون

دوستان سلام. اسم من وحید هست و الان ۲۸ سالمه. یه خواهر دارم به اسم سمیرا که یک سال از من کوچیکتره . منو خواهرم از بچگی خیلی باهم راحت بودیم همیشه ام پیش هم میخوابیدیم. یعنی تو یه اتاق جدا . من زیاد درس نخوندم و از ۱۴ سالگی کار کردم ولی خواهرم تا

خواهر خوش کس و کون بیشتر بخوانید »

رستوران با منوی ویژه

سلام سارا هستم سفید تپل ریزه میزه ولی شهوتی. ورزش می‌کنم و بدن ساعت شنی دارم. تازه هیجده سالم شده. هفته ی پیش رفته بودم پیش دوست پسرم که باهم غذا بخوریم به محض اینکه نشستم تو ماشینش گفت رستورانه بستست یه جای دیگه میشناسم خیلی غذاهاش خوشمزست طعمش مثل کسته. فک کردم شوخی میکنه

رستوران با منوی ویژه بیشتر بخوانید »

دوتایی زنشو کردیم

من میلادم و سال ٩٠ جدا شدم اونموقع ٣٥ سال داشتم یه پسر دارم به اسم پدرام که اون موقع ٥ سالش بود و پیش مامانش و توافق شده بود آخر هفته ها بیاد پیشم و مهرشو ببخشه البته یه قسمتشو بهش دادم نزدیک نصف مهرش میشد تقریبا… اسم زن سابقم مهدیه بود، راستش اون

دوتایی زنشو کردیم بیشتر بخوانید »

فیس تو فیس

لب تخت نشسته بودم، لخت لخت و زهره هم لخت رو من نشسته بود و فیس تو فیس بودیم. پاهاش دوطرف پاهام بود و رو زانو نشسته بود و کیرم تا ته کسش بود. سینه‌هاشو گرفته بود جلوی دهنم و دستاش دور گردن و سرم حلقه بود و منم یکی از دستام تو گودی کمرش

فیس تو فیس بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا