اشتباه محض با خواهرزاده

سلام من ليلا هستم سى و سه سالمه ليسانس مديريت ولى بيكارم الانم حدود يازده ساله ازدواج كردم تقريبا راضيم در صمن يه دختره شش ساله هم دارم. راستش من فقط يه خواهر دارم كه ده سالى از من سنش بيشتره و خونشونم به ما نزديكه تقريبا داخل يه محله است خواهرم دو تا فرزند […]

اشتباه محض با خواهرزاده Read More »

گی دو طرفه

برای بار اول خیلی از خاطره ها تو ذهن آدم ثبت میشه اگر اون خاطره چه بد باشه چه خوب !!!!اسم من امیر هست .یادم میاد سال اول دبیرستان بودم ، تازه فهمیده بودم سکس یعنی چی ، جنس مخالف چیه و این جور چیزها …مطمئناً بچه ها این جور حالت رو خوب یادشون هست

گی دو طرفه Read More »

فیش بدم؟

سلام به همه دوستان گل من فربدم 19 سالمه از تهران این ماجرا برای من هفته ی پیش اتفاق افتاد من یه کافی نت دارم تو مرکز شهر که تو کار چاپ عکس و بنر و کارتهای تبلیغاتی و ….. هستیم ولی خودم بچه پایین شهرم. داستان از این جایی شروع شد که یه دختر

فیش بدم؟ Read More »

یه همسایه ی جدید

وقتی همسایه های جدیدمون اسباب کشی میکردن من و همسرم نیلوفر توی ایوون جلوی خونه ی ویلاییمون نشسته بودیم.از قبل میدونستیم که قراره همسایه های جدید بیان، ولی من نمیدونستم همسایه هامون یه زن خوشگل 28 ساله و شوهرش هستن.ما از توی ایوون بلند شدیم و به استقبالشون رفتیم.اسم زنه مژده بود و اسم شوهرش

یه همسایه ی جدید Read More »

کون دادن من به فروشنده مغازمون

داستانی که براتون تعریف مکنم برمیگرده به9 سال.ما مغازه بوتیک داشتیم.بابام یه فروشنده داشت به اسم حسن که 6 سال از خودم بزرگتر بود.رابطه حسن با خانواه ما خیلی نزدیک بود طوری میشد که بعضی اوقات یک هفته خونه ما تلپ میشد(بخاطر دوری مسیر خونشون).منم اغلب اوقات وقتی که از مدرسه تعطیل میشدم میرفتم مغازه

کون دادن من به فروشنده مغازمون Read More »

رسيدن به سحر

سلام به همه ي دوستاي خوبم اميدوارم حال همگيتون خوب باشه من بهروزم 24 سالمه و به تازگي ازدواج كردمميخوام خاطره ي اولين سكس با همسرم رو واستون تعريف كنم. اول اجازه ميخوام از آشناييمون با هم بگم و بعد اصل داستانو تعريف كنم.قيافم معمولي هست فدم 175. در حد خودم هستم.خيلي خجالتيم و هر

رسيدن به سحر Read More »

مستی و راستی

یه زن سی ساله هستم وقتی طلاق گرفتم از ایران اومدم به یکی از کشورای اروپا بعد یکسال دربدری و بلاتکلیفی تازه داشتم خودمو پیدا میکردم حالا یکسال بود که سکس نداشتم جای خودش.توی یکی از دیسکو ایرانی های معروف باهاش آشنا شدم اون شب مست و پاتیل منو رسوند دم خونه و یه مکثی

مستی و راستی Read More »

داستان سكس من و خواهر زنم

يه روز سرد زمستاني بود.ميدونيد كه هواي تهران تو اين فصل روزهاتقريبانيمه سرد اما عصرهاوشب استخون سوزه ومعمولا بساط پتو ولحاف توي اين فصل رونق زيادي داره واتفاقات زيادي هم زيرا اون رخ ميده .من هم تو خونه نشسته بودم وداشتم يه فيلم نيمه سكس نگاه ميكردم .ساعت 7 عصربود وهمسرم هم خونه نبود ورفته

داستان سكس من و خواهر زنم Read More »

سکس با دوست شوهرم

سلام صدف هستم 25 ساله . 5 ساله که ازدواج کردم از سکس با شوهرم کاملا راضیم . شوهرم خیلی شهوتیه و تقریبا هر روز منو میکنه جوری که دکتر بهش میگفت مگه سوپرمنی؟ البته بعضی وقتا دیگه کم میارمو هر چی میگه بهش نمیدم.شوهرم خیلی رفیق بازه معمولا دوستاشو خونه هم میاره البته خانوادگی.

سکس با دوست شوهرم Read More »

فرار از فردا

‎وارد مهمونی شدم ، هنوز شال حریر مشکی و مانتوی مشکی گوشادو بلندم و که از جلو کاملا باز بود و ‎ لباسم معلوم بود در نیا ورده بودم ، مثل همیشه از وقتی رسیدم انقدر سر گرم شیطونی شدم و شروع کرده بودم به چرت گفتن و خندیدن که اصلا یادم رفته بود برم

فرار از فردا Read More »

Scroll to Top