کون دادن به بکن خشن

هر سال دو بار بر ميگشتيم شهرمون.خونمون يه شهر ديگه بود.پسر خالم از بچگي کونمو ميکرد.يه روز رفتيم باغشون اونجا سطل گذاشت زمين و گفت دستاتو بذار روش و خم شو.شلوار منو در آورد و اومد پشتم کيرشو گذاشت لاي کونم.اون موقع کونم يه دونه مو ام نداشت.به کيرش تف زد و آروم گذاشت رو […]

کون دادن به بکن خشن بیشتر بخوانید »

سبک جدید

من حامد هستم 25 سالمه قد175 وزن 76 پوست سفید خوش تیپ و خوشگل البته خیلی شاخ نه این داستان زندگیمه وقصدم از نوشتن این داستان پیدا کردن یه دختر خوبه واسه اینکه از تنهایی دربیام ویه هم صحبت داشته باشم هر کس داستانو بخونه همه چیرو متوجه میشه .میخاستم اسمشو بزارم {از پایگاه تا

سبک جدید بیشتر بخوانید »

بی غیرت ها

چی شده ستار این قدر ناراحتی ؟/؟-دست رو دلم نذار که داغونم . نمی دونم چیکار کنم . دو میلیون و پونصدهزارتومن پول من مفت مفت پرید . دو میلیون از رو کارت رفت و پونصدشم از چک پول . -نه بابا تعریف کن ببینم -خیلی خلاصه واسم تعریف کرد که یه زن خیلی خوشگل

بی غیرت ها بیشتر بخوانید »

مال من مال همه

وقتی رفتم خواستگاریش مهمترین شرطی که واسم گذاشت این بود که من یه زن ریلکس و بی شیله پیله هستم و دوست دارم تو مهمونیها و مجالس خیلی راحت و آزاد بگردم و اهل روسری و مقنعه و این چیزا هم نیستم . با مردای فامیل خیلی راحت و امروزی دست میدم و سلام علیک

مال من مال همه بیشتر بخوانید »

بهترین سکس شیدا

اسم من شیداست و 20 سالمه. داستانی رو که براتون مینویسم مربوط میشه به یکی از سکسایی که تو خاطرم مونده و هنوزم وقتی یادم میاد تنم مورمور میشه و هوسم میزنه بالا. شهر ما یه شهر کوچیکه و معمولا با هم شهری هام دوست نمیشم آخه خیلی راحت پیش بقیه لوت میدنو اسمت خراب

بهترین سکس شیدا بیشتر بخوانید »

من رضا و آرزو

الان که دارم این داستان رو مینویسم درست 12 ساعت بعد از اتفاقی که برام افتاد میگذره . دوستی دارم به نام رضا . بچه توپیه یه زن خوشگل و سکسی هم داره به نام ارزو . من با دوستم نزدیک 8 سال آشناییم . هیچ وقت هم بینمون مشکل خاصی نبوده . اما این

من رضا و آرزو بیشتر بخوانید »

کارهای من و مامانم

سلام اسم من سیاوشه و الان 22 سالمه و تو ی خونه با مادرم تنها زندگی میکنیم مادرم زنی 41ساله خوشتیپ و خوش هیکل(کون و سینه های بزرگ)یه هیکل سکسی داره.من اغلب با شورت ورشی بلند تو هستم و مامانم هم خیلی راحت تو خونه راه میره مثلا با یه دامن کوتاه تا بالای زانو

کارهای من و مامانم بیشتر بخوانید »

زن همسایمون مریم خانم

تو یه خونه آپارتمانی زندگی میکردیم که 4 طبقه داشت. تو طبقه چهارم یه خونواده زندگی می کردن من از همون اولش که اینا اومدن اینجا به زنی که تو اون خونه بود علاقه پیدا کردم. یه زنه حدودا 28-30 ساله که یه اندام سکسی داشت که هر مردی رو حشری میکرد. خیلی دوست داشتم

زن همسایمون مریم خانم بیشتر بخوانید »

حرمسرای خانه ما

سلام اسم من علی و الان 26 سال سن دارم. ماجرایی که می خوام براتون تعریف کنم حدود 4 سال پیش اتفاق افتاد و تقریبا تا پارسال ادامه داشت. به خاطر بحث آبرو این کس و شعرها اسم ها رو کاملا عوض کردم .ما یک خونه قدیمی ساز سه طبقه داریم که خودمون برای اجاره

حرمسرای خانه ما بیشتر بخوانید »

اگر این داداشو نداشتم…

وقتی برادرمو میدیدم که چجوری با دوست دخترهاش میره بیرون و تا دیر وقت که بر می گردن.حسابی فکرمو مشغول می کرد. من اصلا” با دوست پسرم زیاد بیرون نمیرفتم. چون اونو کم میدیدم. من حسام رو از Chat پیدا کرده بودم و فقط 2-3 بار با هم رفتیم ببیرون و بعدش دیگه تلفنی با

اگر این داداشو نداشتم… بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا