مخ زنی

یكبار یك چیزی نوشتم در باره مخ زنی. اینم دومین چیزیه كه میگم. شاید مخ زدن نباشه و گول زدن باشه اما وقتی برای من اتفاق بیفته پس برای دیگرانم ممكنه اتفاق بیفته و میشه ازش پیشگیری كرد.دو سه سال پیش بود .اون وقتا زیاد میرفتم چتروم و برای خودم اسم زیباترین پسر دنیا رو […]

مخ زنی بیشتر بخوانید »

مهماندار خارجی ھواپیما‬

این خاطره مربوط میشه به سال 77 که بازار روسها در مشهد خیلی داغ بود و تردد زیادی داشتند . یک روز ‫گرم تابستونی حدود ساعت ۱۲ ظهر شدیدا مشغول کارهای روزمره بودم و فرصت سر خوروندن نداشتم ‫صفورا منشیم در زد اومد تو و گفت آقای شهریاری یا شما کار داره با تعجب گفتم

مهماندار خارجی ھواپیما‬ بیشتر بخوانید »

میثاق گلی

نمی دونم عشق بود یا هوس . واسه من عشق بود و واسه اون هوس . وقتی برای اولین بار تو عروسی برادرم اونو دیدم همه هوش و حواس و دین و دنیام رفت . یه پیرهن یه سره به رنگ قرمز که یه طرف دامنش چاک داشت وپس از چند سال این جوری پوشیدن

میثاق گلی بیشتر بخوانید »

عشق مرد چاق

سلام به همه دوستان من امیرم و ۲۴ سالمهمی خواهم براتون داستانهایه سکسی خودم بنویسم خیلی هست ولی من چنتاش منویسماز اولیناش شروع می کنم این داستان ماله ۱۰ سال پیشه وقتی من میرفتم راهنمایی اون موقع سرویس نداشتم و هر روز خودم میرفتم مدرسه وقتی می خواستم برم مدرسه میرسوندنم و وقت برگشتن با

عشق مرد چاق بیشتر بخوانید »

!نفس من بیدی

سلام به همه دوستان عزیز. من نوید هستم و 27 سالمه. این خاطره مربوط می شه به 4 سال قبل و یکی از شیرین ترین خاطرات زندگیم هستش که براتون تعریف می کنم. من یه دختر دایی دارم به اسم تینا که 8 سال از من کوچیکتره. من از بچگی تینا رو دوس داشتم و

!نفس من بیدی بیشتر بخوانید »

کس دادن مامانم به بابا بزرگ

از بابا بزرگم . منظورم بابای بابامه زیاد خوشم نمیاد . خیلی جلفه. تازگی یک منشی قرتی هم گرفته که با مامان خیی رفیقه. این را هم بگم مامانم زن راحتیه. راحت با مردها لاس میزنه و همیشه لباسهای باز مپوشهیک روز بابا بزرگ با منشییش امده بودن خونه ما با هم رفتیم به یک

کس دادن مامانم به بابا بزرگ بیشتر بخوانید »

من جنده نیستم

پذیرای خانم مسنی از اقوام بودم. دو سه ماهی در منطقه’ ما بین فک و فامیل زندگی می کرد تا کار اقامتش درست شود. به تماشای سریال های زنانه’ وسط روز تلویزیون علاقمند شده بود. یک روز که منزل بودم گفت میشه لطفا برام بگی این خانمه توی این سریال چرا گریه می کنه؟ خوب

من جنده نیستم بیشتر بخوانید »

سکس با زن لوند همسایه

سلام بر همه دوستانمن با علم به اینکه برخی دوستان هستند که رسم ادب رو بجا نمی آورند و هر چیز که دوست دارند فکر میکنند و میگن اما بخاطر بعضی از دوستان که حالا حتی به کذب هم شده داستانی اراءه کرده اند تا سایرین لذت ببرند به این فکر افتادم که من هم

سکس با زن لوند همسایه بیشتر بخوانید »

مدل ریاضی “طول حقیقی کیر”

سلام میدونم بعضی ها از مقدمه خوششون نمیاد، اما میخوام یه مطلب کوتاهی رو پیش از تعریف خاطرم بگم. خیلی وقت هست که داستان های شهوانی رو میخونم، اما اولین داستانی که خودم فرستادم همین یکی دو هفته پیش بود با عنوان “آس دانشگاه رو من کردم”. خیلی جدی نبودم تو نوشتن، اما بعد از

مدل ریاضی “طول حقیقی کیر” بیشتر بخوانید »

سکس با دختر همکار بابام

پارسال بود.که یکی از همکارای بابام از مشهد اومده بودن خونمون. البته رفیقای چند ساله هستن و با هم خیلی رابطه ی نزدیک و صمیمانه داریم…اونها دو تا بچه داشتن یه دختر 25 ساله همسن خودم و یکی دیگه که ازدواج کرده بود.من و مینا از بچگی همبازی بودیم..یه جورایی از اون موقع ها دوستش

سکس با دختر همکار بابام بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا