لز تو کلبه ی ته باغ

سلام دوستان .من یه دختر شونزده ساله حشری هستم اسمم هم بماند…. *** خب این خاطره ای که براتون میگم مال پارساله که ۱۵ سالم بود من یه دختر عمو دارم به اسم مبینا دقیقا دو ما بعد از من به دنیا اومد و نزدیک ترین فرد تو فامیل به منه قضیه بر میگرده به […]

لز تو کلبه ی ته باغ بیشتر بخوانید »

کس نبود یخچال بود

سلام . اسم من علی هست سنم هم 19 یادمه توی مهر سال 89 بود شب پنج شنبه بود که دوستم حمید اومد در خونمون بهم گفت بریم بیرون یه چرخی بزنیم خلاصه رفتیم توی پارک نشستیم تعریف کردن که حمید بهم گفت علی جات خالی 3روز پیش با پسر داییم رفتیم خانم کردیم من

کس نبود یخچال بود بیشتر بخوانید »

سکسی که واقعا کم پیش میاد

سلام به همه. من سینام و خاطره ای که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به چند وقت پیش که من تازه 18 سالم شده بود. *** داستان از اونجایی شروع میشه که ما یه دوست خانوادگی داریم که تازگی با هم صمیمی شدیم. اینا یه دختر داشتن که اسمش مریم بود قیافش سکسی نبود ولی

سکسی که واقعا کم پیش میاد بیشتر بخوانید »

حسی که دیر بیدار شد

سلام من يك مرد ٣٦ ساله و متأهل هستم. خانم خيلي خوب و مهربوني هم دارم خيلي حشريم و عاشق سكس ولي سكسمون يه مدتي بود كه تكراري شده بود. من به هر روش كه فكرش و بكنيد كردمش ولي بازم تنوع دلم ميخواست تا اينكه نميدونم چرا ولي يه حسي كه همراه با تپش

حسی که دیر بیدار شد بیشتر بخوانید »

جریمه از کون

سلام به همه. میخواستم داستان کون کردنم در خدمت سربازیمو براتون بگم *** من اسم امیر تو زاهدان خدمت میکردم 12 ماه خدمت بودم شدم پاس بخش و ارشد تو پاسدارخونه خدمت میکردم یه شب خوابم نمیبرد پوتینمو پام کردم رفتم برایه خفت گیری… برجک ها تلفن داشتن اگه منو میدیدن به هم خبر میدادن

جریمه از کون بیشتر بخوانید »

گر خوشگلکی ما را بگاید از گایش او ما را خوش آید

سلام. بابکم 22 از شیراز داستانم 20 روزی میشه که اتفاق افتاده… *** شلوارک به پا ازسوپری اومدم بیرون. -آقا ببخشید… برگشتم دیدم یه پسرخیلی خوشگل با اندامی تقریبا دخترونس گفتم جانم؟ میخوام برم خیابون نارون گفتم یه خیابون بالاترمیشه نارون وقتی تشکرکرد گفت چهرت خیلی آشناست منم که خیلی ازش خوشم اومده بود گفتم

گر خوشگلکی ما را بگاید از گایش او ما را خوش آید بیشتر بخوانید »

شروع سكس با دختر خاله ی عزيزم

سلام دوستان.   من مهران هستم ٣٦ سالمه تهران هستم ، اين خاطره مال ٢١ سالگيمه اون موقع دانشجو بودم ، ما تو يه آپارتمان ٣ طبقه كه هر طبقش دو واحد داشت زندگي مي كرديم ، واحد ها خيلي بزرگ نبودن ، بعد از اينكه پدرم ازدواج كرد واحد روبرو رو اجاره كرديم ،

شروع سكس با دختر خاله ی عزيزم بیشتر بخوانید »

دلم میخواست کونم رو فتح کنه

سلام به همه.   من دو سال بود که تو کردستان عراق توی یه رستوران پیتزا زنی کار میکردم از کارم خیلی. راضی بودم .هم پولش خوب بود و هم خودم اونجا موقعیت خوبی. داشتم. بعد از. 8 ماه که اونجا موندم ده روز. مرخصی. گرفتم و اومدم ایران .اما قبل از. اومدن صاحب. کارم

دلم میخواست کونم رو فتح کنه بیشتر بخوانید »

زور گیر شدم و دادم

سلام.   من اتوسا هستم این خاطره برمیگرده ب سال ها پیش من اولین بار وقتی ۱۳ سالم بود با یه پسر ک پسر یکی از دوستان دور خانوادگی بود دوست شدم اسمش سالار بود و یه سال ازم بزرگتر بود اونموقع سر یه سری از دعوا های بچه گانه و اینکه من فکر میکردم

زور گیر شدم و دادم بیشتر بخوانید »

خال بالای لب ژیلا جون

سلام. من هفده سالم بود که رفتم تهران خونه ی خالم.خالم 45 سالش بود و مجرد مونده بود.صبح که از خواب بلند شدم دیدم دوستش اومده بهش سر بزنه.دیدم یه زن قد بلند و میانسال و تپل با یه گون قلمبه و گنده نشسته.خالم گفت به به .صبح بخیر.ژیلا جان این همون پسرخواهرمه که می

خال بالای لب ژیلا جون بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا