(سمیرا و دارا (شعر

یکی از روزها در سالها پیشکه بودم یک جوان خام و بی ریشکه کیرم بود در کون جوانیبه کون تنگ و سفت نوجوانیبه فکر کردن کون دگر بودکه از دوری کس بس خون جگر بودهمان کیری که در شورتم کمین داشتهوس در کردن کسّ شهین داشت !ولی کس قحط بود و آن زمانهدرون کس نزد […]

(سمیرا و دارا (شعر Read More »

من و مریم و پرستار دخترم

بعد از سه سال بالاخره تصمیم گرفتیم بچه دار شیم خدا یک دختر خوشگل بهمون داد کلی باهاش کیف میکردیم و تمام وقتمون چه در روز و چه شب درگیر کارهای خانم کوچولو شده بود من و مریم (زنم) از بچه داری هیچی بلد نبودیم برای همین خیلی برامون سخت بود بچه داری ولی یواش

من و مریم و پرستار دخترم Read More »

سکس من وسعید و دوستاش

با سلام به همه ببخشید که دیر شد سرم شلوغ بودسارا هستم بعد از ماجرایی که با سعید داشتم و براتون نوشتم.می خوام خاطره دیگه ای از خودمو براتون بنویسم.بعد از سکسی که با سعید داشتم و کلی لذت بردم چند بار دیگه سکس داشتیم،چند وقتی بود که اینطوری خوشحال نبودم.با سعید واقعا بهم خوش

سکس من وسعید و دوستاش Read More »

کینه

هر جور شده باید بهش برسم این جمله مرتب تو ذهنم میچرخه اصلا نمی تونم فراموشش کنم شیرین زیباترین دختر محل ماست . شکل و شمایلش مینیاتورهای قدیمی رو در ذهن آدم تداعی میکنه ابروهای پیوسته و پرپشت بینی ظریف با لبهائی قلوه ای وغنچه صورتی گلگون و موهای مشکی براق بارها ساعت ها و

کینه Read More »

اولین سکس من و مرجان

اسم من ساراست الان 20 سالمه و مشغول تحصیل هستم امروز تصمیم به تایپ اولین اتفاق یا میشه گفت تجربه سکسیم که با یکی از دوستان صمیمیم بود گرفتم.پس از خوندن بعضی از خاطراتی که نوشته بودید منم گفتم با اجازه شما داستان خودم رو که در سن 18 سالگیم برام رخ داد را در

اولین سکس من و مرجان Read More »

سکس با زن برادرزنم

سلام اسم من پویا هست و34 سالمه 7 ساله که ازدواج کردم وبا اینکه ار نظر جنسی راصی هستم ولی همیشه حشری هستم.مونا اسم زن داداشه زنمه .اون یک سال از من کوچیکتره واز اون دسته زنایی که من ازش خوشم میاد وهمیشه دوست داشتم با اون سکس داشته باشم.مونا یک خانم سبزه رو هست

سکس با زن برادرزنم Read More »

سکس یهویی توی ماشین

حمید هستم 26 سال سن دارم این داستان بر میگرده به یک هفته پیش که شب غروب ساعت 6 من داشتم با ماشین توی خیابون دور میزدم (هر وقت از سر کار بر میگردم سمت خونه، مسافر سر راهم باشه سوار میکنم) دیدم یه خانم کنار خیابون ایستاده براش چراغ زدم دستش رو بلند کرد

سکس یهویی توی ماشین Read More »

پل

شاید قصه از هفت سالگیم شروع شد وقتی که پدرم تصادف کرد و زمین گیر شد؛ یا نه از هشت سالگیم که مادرم مجبور شد برای تأمین مخارج زندگی تو خونه ی مردم کار کنه؛ یا شاید از 12 سالگیم که پدرم مرد و مادرم هم تو هفتم پدرم سکته مغزی کرد و فوت کرد

پل Read More »

حسام و علی vs بیتا و سارا

من حسام هستم،این خاطره با یاری داداش گلم علی رضا به وجود امد.ما بچه اکباتانیم ایم،اما پاتوقمون پارک نرگس تهرانسره.از ویژگی قیافمون من قدم متوسطه وزنم 95 کیلو،گنده و هیکلی با صورت قابل تحمل که دلت نمیاد تف کنی توش.اما علی داداشم،قد بلند با وزن 110 کیلو و هیکلی اما خوشگل،جوری که بزاریش برا فروش

حسام و علی vs بیتا و سارا Read More »

Scroll to Top