کون زن داداش و بدبختی من

سلام من سعید هستم میخواستم خاطره اولین سکسم برای شما تعریف کنم که باعث شد کل زندگیم خراب بشه و من از خانوادم رانده بشممن یه برادر بزرگ تر از خودم دارم که پنج سال ازش کوچیکترم برادرم که اسمش نادره 27 سالشه و تو کار موبایل هستش و یه مغازه تو سرسبیل داره که […]

کون زن داداش و بدبختی من بیشتر بخوانید »

كس جنگي

سلام دوستان اين داستان مربوط به خاطرات يكي از دوستان گرامي ميشه كه بنده فقط نويسنده داستان هستم خوندن و قضاوت با خودتون با احترام كيوان اواخر سال 1366 بود بمباران شهراهاي ايران توسط هواپيماها و موشكهاي عراقي ادامه داشت ما هم اين وضع برامون عادي شده بود تا صداي آژير خطر بلند ميشد هر

كس جنگي بیشتر بخوانید »

مرام دوستم

سلام به همه دوستان نميدنم تا چه حدي به خنده اعتقاد داريد ولي ايني که ميخوام بگم واقعا ازون ناباوريهاي زندگم بوده ميگم بوده چون يک بار ديگم تجربش کردم براي من که جواب داد . اول همه چي من يه مقدار از خدم بگم من بچه تهرانم اسمم کيان اينم اولين بار که خاطره

مرام دوستم بیشتر بخوانید »

داستان سکس با مرجان

صبح بود مثل همیشه ساعت 9از خواب بیدارشدم.یه روز دیگه برام شروع شد.یه پیکان دارم که باهاش مسافر کشی می کنم،بد نیست ولی خوب خوب هم نیست،بعد خوردن یه چایی لباسهامو پوشیدم و رفتم طرف در مثل همیشه کسی نبود بدرقه کنم و برام روز خوبی رو آرزو کنه .خودم به خودم گفتم علیرضا روز

داستان سکس با مرجان بیشتر بخوانید »

فتانه و حاج آقا

خیلی دمغ بودم چندوقت بودمشتری نداشتم ازشانس بدم چندروز بودكمیته بدجوری جنده ها را جمع میكرد.یك بگیربگیری بودكه نگو و نپرس.اكثر دوستهام را گرفته بودندخودم هم دوبار شانسی از دستشون دررفته بودم و نزدیك بود بگیرنم. چند تا مشتری را هم تا میخواستم گیر بندازم ازم گرفته بودند. هر روز دو ساعت به خودم میرسیدم

فتانه و حاج آقا بیشتر بخوانید »

خاطرات کودکی من

از روزي که اولين فيلم سکسي زندگيم رو ديدم حدود 15 سال و 11 ماه و 28 روز 23 ساعت ميگذره و از اولين سکسي که داشتم 15 سال و 11 ماه و 28 روز و 22 ساعت گذشته! حالا اگه بفهميد 21 سال دارم چي؟آره همين که فيلم تموم شد شروع کرد به ور

خاطرات کودکی من بیشتر بخوانید »

اولین ها

هیچ وقت اولین ها رو نمی تونم فراموش کنم . اولین روز مدرسه ،اولین روز خدمت، اولین سیگاری که کشیدم ، اولین پیکی که به سلامتی دوستان رفتم بالا، و اولین سکس . قضیه بر میگرده به سالها پیش یعنی سال 1372. تازه سربازی رو تمام کرده بودم و بواسطه یکی از دوستان کاری تو

اولین ها بیشتر بخوانید »

سکس با زوج سکسی

بد جور حشری بودم و کلافه اصلا هم نمیخواستم برم ماساژ خونه کس بکنم .یه سر رفتم تو وب سایت ببینم کسی‌ آن هستش یا نه (سایت ضبدری ها).دیدم یه زن و شهر دنبال یه مرد هستن.سریع براشون چشمک فرستادم.چند ثانیه بد از من عکس صورتمو خواستن چون میتونستن عکس بدن و کیرمو تو پروفایلم

سکس با زوج سکسی بیشتر بخوانید »

ماجرای من با آنا

اول بگم که این بنده سام هستم 26 سالمه و به عبارت ساده یه آدم داغ و بقول گفته بروبچ باحالم (البته فکر نکنید خودمو تحویل میگیرما) اینم بدونید که یک سالی هست که مطلقم(خوب دیگه با هم نساختیم گفتم مهرم حلال جوونم آزاد)خوب قضیه از اینجا شروع شد خانواده من خونه رو عوض کردن

ماجرای من با آنا بیشتر بخوانید »

!بالاخره خاله جون رو کردیم

خاله ام نزدیک به 35 سال سنشه ولی تا حالا ازدواج نکرده .خاله منو خیلی دوست داشت و همیشه تا منو میدید میبوسید. منم خیلی دوستش داشتم ولی از سن 18 سالگی به بعد دوست داشتم بکنمش, خلاصه تا حالا که موقعیت پیش نیومده بود هر دفعه که می خواستم یکجورایی سر صحبت رو باهاش

!بالاخره خاله جون رو کردیم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا