آیدین و آمپول آقای دکتر

سلام. من آیدین هستم. شاید بعضی‌ از شما داستان قبلی‌ من رو به در مورد کون دادنم به بردیا بود خونده باشید. به طور خلاصه، بردیا دوست من بود و اولین کسی‌ که لذت کون دادن رو به من نشون داد. بعد از اون ماجرا سکس‌های خیلی‌ زیاد با بردیا داشتیم تا اینکه بالاخره اونا […]

آیدین و آمپول آقای دکتر Read More »

روزی که برادرم گیرم انداخت

از وقتی یه دختر بچه بودم تو مهمونی ها که می رقصیدم همه قربون صدقم میرفتن، میگفتن: ناقلا چه قری میده، انگار یه عمر رقاص بوده. منم برای جلب توجه خودمو بیشتر کج و راست میکردم. میرفتم تو کوک رقص این و اون تا بهتر یاد بگیرم. فهمیدم باید بتونم کون و کمرمو آروم بچرخونم

روزی که برادرم گیرم انداخت Read More »

اولین گروپ سکس من

من رها هستم یه دختر مثل هزاران دختر دیگه تو این شهر…26 سالمه تو 25 سالگی بعد 3 سال لاپایی دادن به دوست پسرم پردم پاره شد تا دو ماه افسرده بودم احساس میکردم یه چیز مهم و از دست دادم و همه ی ساعتای بیکاریم به این فک میکردم که چیکارش کنم بماند نمیخوام

اولین گروپ سکس من Read More »

سکس با زن بابای دوستم

چند روز پيش رفتم بانك يه كاري داشتم انجام بدم تو صف بودم كه يه نفر وارد بانك شد خيلي برام آشنا بود ولي هر چه سعي كردم ذهنم ياريم نميكرد چنان تو فكر بودم كه همون شخص گفت جناب نوبت شماست با شنيدن صداش سريع شناختمش اون فرزاد بود دوست دوران بچگي ما باهم

سکس با زن بابای دوستم Read More »

سکس زنم و حسن بلوچ

من افشين ۲۵ ساله هستم و زنم رويا ۲۱ سالشه.من و رويا دو ۲ سالی ميشه که ازدواج کرديم و زندگی خوبی هم داريم .زندگی ما با عشق و علاقه شروع شده و هنوز هم مثل روزهای اول آشناييمون واسه همديگه تازگی داريم .ما حدود يک سال که از زندگيمون گذشته بود و تقريبا تمام

سکس زنم و حسن بلوچ Read More »

سکس در انباری

تا الان خاطرات زيادي از سکس هاي ديگران خوندم و براي اولين بار مي خوام يکي از خاطرات خودم رو تعريف کنم. بنابراين بدون زياده گويي به اصل ماجرا مي پردازم: يک روز ظهر که از سر کار به خونه برمي گشتم ديدم يه خانم با شلوار جين تنگ و مانتو خيلي کوتاه کنار تلفن

سکس در انباری Read More »

Scroll to Top