کوس دادن به پدر واقعیم
وقتی از خونه بیرون زدم تازه سپیده زده بود و هوا کمی سرد بود.مانند همه زنان روستایی به اولین چیزی که نگاه کردم آسمان بود. هوا صاف بود ولی اطمینانی به هوای بهاری نبود. روستا را که رد کردم فایق چوپان به عصایش تکیه داد و سگ هایش مانند بادیگارد کنارش ایستاده بودند.سلام کردم جواب […]
کوس دادن به پدر واقعیم بیشتر بخوانید »