تویک لحظه پریدم پشتش ودماغمو رسوندم به سوراخ کونش ودستامم از پشت قلاب کردم به پاهاش یک بویی از کونش کشیدم که کیرم سیخ شد،مریم هم بدش نیومد فقط یکم دست وپا زد که نشان از رضایتش داشت وگرنه اگه زنی واقعا نخواد تو همون لحظه میتونه چشمای کسی که بهش چسبیده رو از حدقه دربیاره بگذریم همینجوری که داشتم به زور بو میکشیدم خوابوندمش رو زمین و گفتم بذار یکم کونتو بخورم اگه بعدش نخواستی من میرم ،دارم دیوونه میشم از دست کونت.اونم گفت باشه.بردمش تو حمام خونشون همدیگرو شستیم،حالا دیگه لحظه موعودرسیده بود لای کونشو باز کردم وای دقیقا همونجوری بود که تو رویاهام باهاش جق میزدم یک سوراخ سرخ آبی که واقعا محشر بود زبونم گذاشتم مرکزسوراخش جایی که گودتره شروع کردم به خوردن سوراخ مریم جون که مثل مار بخودش میپیچید،انگشت کوچیکمو وازلین زدم یکم بازش کردم فقط اندازه ای نک زبونم بره تو کونش،یک بیست دقیقه ای نک زبونم داخل کونش میچرخوندم