بی‌غیرت

حس بی‌غیرتی یعنی آزادی از حس وحشی گری یعنی رهایی از حیوان بودن مسلمان بودن و کنار گذاشتن جنایت همسر کشی و ناموس کشی.

زنم ردیف کرد کون بدم

با سلام خدمت همه دوستان. همیشه برام سوال بود که  زنم اگه بفهمه کون میدم  چه حسی داره و زنم کمکم کرد که جواب این سوالمو تا اعماق وجودم حس کنم… *** توی ده دوازده سالگی با یکی از پسر عموهام که هم سن بودیم جق رو یاد گرفتیم ولی آبمون نمیومد از یه سال […]

زنم ردیف کرد کون بدم بیشتر بخوانید »

آمادگی‌ برای ورود به دنیای بیغ ها

سلام به همه دوستان. اسم من علی‌ و خانومم مینا که بهش میگم کوس طلا!  باهم راحتیم و راحت علایق و خواسته هامون رو به هم دیگه میگیم. مینا ۳۱ سالشه قدش ۱۶۴ و وزنش ۶۳ کیلو سینه های ۷۵ و کون خوش فرمی داره چون بدنسازی کار میکنه ۲&۳ سالی هست ما تو سکس

آمادگی‌ برای ورود به دنیای بیغ ها بیشتر بخوانید »

قبلش زنمو گاییده بود

سلام.رسول هستم ۲۳ سال از گرگان و تقریبا دوران بچگی‌ام با یه چشم به هم زدن گذشت و رسیدم به بیست و دوسالگیم که با احمد که یجورایی هم صنف و همکاریم و کلی خیلی صمیمی هستیم و کاملا هم فراری از کار و بحث اقتصادی بیشتر به خاطر وصلت فامیلی که قرار بود دختر

قبلش زنمو گاییده بود بیشتر بخوانید »

لیلای من کوس داد

من ۳۹ سالمه ، مدت هفت ساله با لیلا خانمم ازدواج کردم . لیلا ۳۲ سالشه. لیلا زنم زمان دانشجوییش دوست پسرهای زیادی داشته اما جلوش کاملا پلمپ بود و همه دوست پسراش فقط از کون کرده بودنش و خودم شب عروسی جلوشو باز کردم .البته شب عروسی خونی نیومد و  لیلا گفت کوسم حلقویه

لیلای من کوس داد بیشتر بخوانید »

به همین سادگی زنم کص داد

عید ۴۰۳ *** بعدِ دو سال وقتی ۲۹ اسفند ۴۰۲ رفتیم تبریز زنگی به داداش بزرگم زدم تا تحول سال نو را تبریک بگم درست چند ثانیه از ۴۰۳ سپری نشده بود که پیام تبریکو گفتم با همه بچه هاش احوالپرسی کردم گفت خونه ام جایی نمی‌رم بیایید دلتنگتونیم شام منتظرتونیم گفتم دایی درسا دعوتمون

به همین سادگی زنم کص داد بیشتر بخوانید »

سفر به قبرس

سلام بابک هستم این داستان فانتزی من و خانمم در سفر به قبرس هست همسرم سحر ۳۰ ساله ورزشکار و خوراکش فانتزی تو سکس هست در سفر به قبرس در قسمت یونانی نشین آن ما در یه رستوران نشسته بودیم چون سحر خیلی قد بلند و بدنی سفت و رووفرم و سینه سفت چون ورزشکار

سفر به قبرس بیشتر بخوانید »

هرکی دودول داره کونیه

من عمید هستم پدرم بنگاه میوه داشت من هم هر روز باید واسه جمع کردن طلبامون یه منطقه میرفتم اون موقع من 32 سالم بود تازه عقد کرده بودم من تپلم و سفید بهم میخوره زیر ۳۰ باشم قیافم کمی دخترونه و مهربونه و به خاطر خوشگلیم خیلی‌ کرده شدم.   اونروز میرفتم طرف میمه

هرکی دودول داره کونیه بیشتر بخوانید »

گذاشت به کص خانم جان

با سلام داستان من از اونجایی شروع میشه ک اولا من بسیار متعصب و بد غیرت بودن طوری که زن اولم و سر همین موضوع از دست دادم بعد پنج سال دوباره ازدواج کردم با دختری که از خودم هفت سال کوچکتر بود ولی ازدواج اولش بود خیلی خوشحال بودم بعد که ازش پرسیدم چطور

گذاشت به کص خانم جان بیشتر بخوانید »

سعید مودب و جندگی‌های خانوم

( اخطار به خوانندگان : این داستان با لهجه مخصوص اهالی خراسان در قرن هشتم هجری نوشته شده. لطفا آماده بالا رفتن فشار ادبیات خونتون باشید ) سلام به همگی سعید هستم ۴۲ساله قد ۱۸۴ سایزم بد نیست داستانی که می خواهم بازگو کنم اینه که همسرم لیلا با قدی ۱۷۸سانتی وزن ۸۵کیلویی گوشتی سینه

سعید مودب و جندگی‌های خانوم بیشتر بخوانید »

دنیای رنگین کمانی اوب

سلام من علی هستم ۳۲ سالمه قدم حدودا ۱۶۵ وزنم هم حدود ۵۵ چند سالی میشه ازدواج کردم اسم زنم سارا ۳۱ سالشه قدش حدودا ۱۷۵ وزن ۸۰ با سینه های سایز ۸۵ و کون و رون های فوق العاده سکسی و بزرگ و البته طبیعتا یه کوچولو هم شکم که به نظر من همونم

دنیای رنگین کمانی اوب بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا