سکس زن شوهردار با مرد غریبه

سکس زنهای شوهردار با پسرای جوون و کص دادنشون به بکن‌های تازه کار و کیرکلفت.

مادرشوهر ساکت

سلام مهناز هستم یه زن پنجاه و پنج ساله با یه جثه کوچیک ۴۲ کیلویی پوست سفید موهای بلند و عینکی و ممه‌های کوچیک.خیلی ساکت و صلح جو هستم و اصلا دنبال دردسر نیستم. یه پسر و عروس دارم که با هم زندگی می کنیم. عروس خوشگلم اسمش آتناست و پسرمم علی. تازه با هم […]

مادرشوهر ساکت بیشتر بخوانید »

انگار هورنی شده بود

سلام اسمم نیما و ۳۵ سالمه بعد ۷ سال زندگی با سمانه یه چت تو تلگرام خوندم ازش که پشمام فر خورد ، تو پیامهاش با خواهر من نوشته بود که از دست من خسته شده 🙁 نوشته بود اصلا بهش توجه نمیکنم و نه سکسی نه محبتی فقط اسممون زن و شوهره ،گفته بود

انگار هورنی شده بود بیشتر بخوانید »

کنده کار

برای اولین بار بود از افغانستان اومده بودم ایران.تنها چیزی که داشتم یه گوشی ساده بود و لباس تنم و امیدوار بودم یه کار خوب پیدا کنم که هم جای خواب داشته باشم و پولی در بیارم…یک هفته بعد از رسیدنم از طریق یکی از دوستانم که خیلی وقت بود ایران بود برام کار پیدا

کنده کار بیشتر بخوانید »

مجبور شدم

من عرفانه هستم 45 سال سن دارم و متاهل و دوتا بچه دختر بزرگم 19 سالشه و دانشجو دختر کوچیکم 9 سالشه و کلاس سوم ابتدایی ما خانواده آرومی هستیم و کاری به کار کسی نداریم قضیه اینه که چند سال پیش یکی از فامیلای شوهرم خیلی مزاحمم شد تا بتونه مخمو بزنه ولی من

مجبور شدم بیشتر بخوانید »

ساختمان پرماجرا

ساختمان پرماجرا سلام و وقت بخیر خدمت تمام دوستان نسرین هستم میخوام اتفاق هایی که تو ساختمون ما افتاده رو براتون تعریف کنم تو چندتا قسمت من متاهلم و یک دختر 12ساله دارم و همسرمم کارمند یکی از ادارات دولتیه من42سالمه و قیافم خوشگل و هیکلم ورزشکاری چون ورزش میکنم چندساله.   شروع اتفاق ها

ساختمان پرماجرا بیشتر بخوانید »

مچ گیری از خانومم

سلام من مردی چهل و پنج ساله و زنم سارا با اسم مستعار 38ساله با بدنی خوش فرم و سینه هفتاد و پنچ و بدنی سفید ازایلام ودوستش مهدی که سیستم فروشی داره مخ زنمو میزنه و باهم قرار میزارن برن بیرون صحبت کنن توماشین ولی باهم رفته بودن خونه من به زنم شک داشتم

مچ گیری از خانومم بیشتر بخوانید »

اسب سوار چالاک

بیست سال پیش شوهرم حمید که کارش تاسیساته گفت آماده شو برای سارا لباس و پوشاک زیاد وردار کاری در یک شرکت بزرگ دور از شهر و چند خونه‌ی ویلایی نزدیک اون گرفتم بریم اونجا تو ویلای مدیر شرکت که زن و شوهر جوانی هستن تازه خانمش فارغ شده بمونیم کارهامو انجام بدم شرکت و

اسب سوار چالاک بیشتر بخوانید »

شوهر عوضی

شوهر عوضی *** سلام به همه من الهام هستم 40ساله از تهران متاهلم و دوتا بچه دارم شوهرم مغازه داره و وضع مالی خوبی داره و بخاطر همین همیشه خانم بازی میکنه و با منم بسیار بد رفتار میکنه و منم بخاطر بچه هام مجبورم تحمل کنم من تو زندگیم حتی یک دوست پسرهم نداشتم

شوهر عوضی بیشتر بخوانید »

ارزنده‌ترین زینت من کیر لاپام است

از بچگی با من بود. یک چیز جدانشدنی که دلبستگی بهش داشتم. چادرم رو میگم… هر چی که قد میکشیدم و بزرگتر میشدم این چادر هم برای من مهم و مهمتر میشد. نه برای تظاهر یا راضی نگه داشتن خانوادم، بلکه یه قانون بود برای خودم. شخصیت من با چادر سیاهم آمیخته و شکل گرفته

ارزنده‌ترین زینت من کیر لاپام است بیشتر بخوانید »

با اجازه شوهرم زیرش خوابیدم

سلام دوستان من خودم از اون دسته از زنایی هستم که داستان سکسی بینهایت تحریکم‌میکنه دلم نیومد براتون نگم یکم‌پیش زمینه پیش زمینه براتون بگم این داستان سکس کاملا واقعی بوده بند به بند این عین می باشد عین حقیقت من از سال ۹۴ شست و شوی مغزی همسرم را شروع کردم با همین داستان

با اجازه شوهرم زیرش خوابیدم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا