وحید و عمه لیلا

سلام . اسم من وحیده . من 21 سالمه و يه عمه دارم که 30 سالشه واسمش لیلاست خيليم خوشگله . اين عمه من از اون وقتي که من يادم مياد يه کم خارش داشت . اما اين آخرا ديگه از هميشه بيشتر بود . ماجرا از اونجا شروع شد که ما تو فرديس زندگي […]

وحید و عمه لیلا بیشتر بخوانید »

شکوفه

سلام به خوانندگان عزيز حدود سال 80 بود كلاس سوم دبيرستان رشته تجربي درس ميخوندم و حسابي خودمو مشغول درس خوندن كرده بودم چون ميخواستم هم درسمو تموم كنم و هم خودمو واسه كلاسهاي كنكور آماده كنم و بعد از پيش دانشگاهي توي امتحانات دانشگاه با رتبه عالي قبول بشم . راستي خودمو معرفي نكردم

شکوفه بیشتر بخوانید »

مامان خوبم شورانگیز

سلام من امیر هستم و 22 سالمه و تک فرزندم. می خواستم براتون داستان که نمیشه گفت خاطره سکسمو با مامانم که اسمش شورانگیزه و 44 سالشه تعریف کنم. این خاطره واسه تقریبا یک ماه پیش هست. من تو حموم بودم یهو نگاهم به پشمای کیرم افتاد دیدم خیلی زیاد شده. اما می ترسیدم بزنمشون

مامان خوبم شورانگیز بیشتر بخوانید »

مرضیه و داداش امیر

سلام.اسم من امیره و 20 سالمه و بعد از خوندن این همه داستان میخوام داستان بهترین سکس عمرم رو براتون تعریف کنم.ماجرایی که باعث به وجود اومدن تغییر و تحول های بزرگ توی نحوه ی زندگی کردن من شد و از اون به بعد زندگیم بیشتر و بیشتر پیشرفت کرد و تمام اینها به خاطر

مرضیه و داداش امیر بیشتر بخوانید »

آسمان هفتم شهوت

سلام به همه دوستانمن رامین 29 ساله و متاهل هستم . انگیزه من از نوشتن این داستان ترویج اهمیت سکس بین زن و شوهر هست که امیدوارم همه دوستان (متاهلین) اهمیت این ارتباط ویژه رو در زندگی زناشوئیشون به مسائل جنسی بدن .من خیلی خلاصه و بدون مقدمه شروع می کنم : خاطره ای که

آسمان هفتم شهوت بیشتر بخوانید »

ماجرای اتاق بغلی

توی حیاط داشتیم با داداشم دوچرخه سواری می کردیم که احمد آقا اومد. طبق معمول یه یا الله بلند گفت و پرده رو کنار زد و اومد توی حیاط. من و داداشم زود سلام کردیم. با خوشرویی جوابمونو داد و یکراست رفت توی اتاقشون. ما یه نگاهی به هم کردیم و دوچرخه ها رو گذاشتم

ماجرای اتاق بغلی بیشتر بخوانید »

طاهره و الاغه

اسم مادر خانمم طاهره است جریان دید زدنش رو موقع عروسی دختر باجناقم نعریف کردم خیلی دلم میخواست اونو بکنم ولی راهش نبود. از اون اتیشیا بود حتی پیر مردای دهاتم بهش چشم داشتند. پنج شنبه بعد عروسی بعداز ظهر زنم گفت وسایلام مونده خونه مامانم برو اونا رو بیار منم به خاطر اینکه شب

طاهره و الاغه بیشتر بخوانید »

اولین تجربه سکس با مرد

سلام اسم من شیلا هستش 21 سالمه و یک گرافیست هستم و توی آلمان زندگی میکنماین اولین داستانی است که برای شما تعریف میکنم آخه وحشتانکترین تجربه من بود که هر چند بعضی وقتها کرم تو کونم ول میخوره تا دوباره تجربه بکنم ولی یاد دردش می افتم و منصرف میشوم.من یک لزبین هستم و

اولین تجربه سکس با مرد بیشتر بخوانید »

سوگل زن برادر خانمم

اون روز بعد از اینکه سودابه رو کردم اومدم خونه خودمون شب شد و موقع گاییدن زنم . بعد از لب گرفتن لب دادن و مقدمات اولیه تا ته کیرم رو کردم تو کوسش و اونم خیلی کیف میکرد من همیشه قرص می خوردم وهم به کیرم اسپری میزدم . این باعث میشد تا یک

سوگل زن برادر خانمم بیشتر بخوانید »

ريحانه و لای پا

قرار بود به عيادت دختر عمم بريم كه كمرشو عمل كرده بود . منو دو تا از خواهرامو و مامانمو دختر خالم قرار شد كه بعد از ظهر بريم خونه دختر عمم . دختر عمم ي پسر داشت به نام مهران كه با زنش مشكل داشت و تو قهر به سر مي بردن . مهران

ريحانه و لای پا بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا