دختر افغان

ما شهرستان ساوه در يک ساختمان دو طبقه زندگي ميکرديم. طبقه ي دوم ما بوديم و طبقه ي اول هم يک خانواده افغان اهل کابل. که يک دختر خيلي خوشگل به اسم نسيبه داشتن که 16 سالش بود. پدرش در شرکت کوره آجري پزي کار ميکرد. براي همين به ساوه نقل مکان کرده بودند. چون […]

دختر افغان بیشتر بخوانید »

اولین سکس دانشجوی بسیجی

من دوست ندارم داستان يا از اين قبيل كس و شعرها بنويسم ولي خوب يكي از دوستان بد جوري تنگ من گذاشته كه يه چيزي ينويسم ولي اخه چي بنويسم من ياد اولين خاطره سكسي خودم افتادم كه تقريبا جالب ترين هم بود! من يه بچه اصفهاني بودم كه تخمي دانشگاه تهرون قبول شده بودم

اولین سکس دانشجوی بسیجی بیشتر بخوانید »

خدمت مقدس سربازی

من لب مرز ترکيه خدمت ميکردم ، يه روز که موعد مرخصيم شد بارو بنديلو بستيمو راهي ديار خودمون شديم ، با هزار شوقو زوق رسيديم دم در خونه(اون زمان منو داداشم تنها زندگي ميکرديم)هي در بزن هي در بزن مگه کسي درو وا ميکرد به گمون اينکه داداشه نيستش نشستيم دم در يه کم

خدمت مقدس سربازی بیشتر بخوانید »

خاطرات دوران دانشجويی

ماجرا مربوط ميشه به دوران دانشجوئي . من دوران دانشجوئي توي يکي از شهرهاي مازندران درس ميخوندم … بعد از کلي فراز و نشيب بالاخره يه تونسته بودم 3 نفر آدم مثل خودم پيدا کنم و باهم همخونه بشيم … وقتي ميگم سه نفر خندم ميگيره چون هرچي فکر ميکنم يادم نمياد که تعداد افراد

خاطرات دوران دانشجويی بیشتر بخوانید »

سكس با خاله جون ناهيد

ما همیشه به خاله هامون خاله جون میگفتیم و همه بچه های فامیل هم همیشه دوست داشتن با خاله جون ناهید که از برادرها و خواهراش کوچکتر بود و سن و سالش هم کمی به ما ها نزدیکتر بود تفریح و بازی کنند. خاله ناهید از من دو سال بزرگتر بود و خیلی دلش میخواست

سكس با خاله جون ناهيد بیشتر بخوانید »

غريق نجات

رفته بوديم شمال وچون ويلاي ماتوي جنگل بود تصميم گرفتيم كه براي ابتني بريم همونجاهايي كه خودمنطقه معين كرده كه اصطلاحا بهش ميگن پلاژ اون منطقه خيلي شلوغ بود ولي با اين حال خيلي كيف داد منكه يه يه ساعتي بود كه توي اب بودم براي اين كه خستگي در كنم امدم بيرون توي ساحل

غريق نجات بیشتر بخوانید »

سکس با مادر زنم در مسافرت

آخرای اسفند بود یه شب با زنم داشتیم حال می کردیم گفت داود امسال عید جایی نمی ریم؟ گفتم تنهایی مزه نمی ده. گفت شاید سودی اینارم بیان گفتم اگه امدند می ریم شروع کردم به کردنش گفتم رفتنمون شرط داره گفت باز چهار نفری حال کنیم؟ گفتم اره. گفت اون که معلومه باهم باشیم

سکس با مادر زنم در مسافرت بیشتر بخوانید »

سكس زنم با لوله كش

چند سالی میشه که با لیلا ازدواج کردم.همه چیز خوب و عالی بوده و مرتب و دائم هم با هم سکس داریم.ولی چیزی که هست اینه که هر دومون یه سری فانتزی های سکسی داریم که نمیتونیم انجامش ندیم.فانتزی سکسی زنم داشتن سکس باچند نفر در آن واحده و فانتزی سکسی من نگاه کردن زنمه

سكس زنم با لوله كش بیشتر بخوانید »

سكس من و زن حسن آقا

زمون مجرديم قبل از سربازي يه همسايه داشتيم ديوار به ديوار ما بودن يه زن خوشگل و خوش استيل حدود 40 سال ولي چون هم از من بزرگ تر بود هم با ما رفت و آمد داشتن جرات نميكردم بهش چيزي بگم فقط به يادش جلق ميزدم چيزي كه بيشتر از هر چيزي به من

سكس من و زن حسن آقا بیشتر بخوانید »

گناه لذت بخش با خواهرم

داستان مر بوط به چند سال قبله و من يه خواهر دارم که فقط دو سال از من بزرگتر يه روز تو اتاق بودم که ناگهان پروين (خواهرم) اومد تو اتاق و شروع کرد به عوض کردن دامنش من که تا اون روز اصلاً تو نخ پروين نبودم با ديدن اين صحنه تنم مور مور

گناه لذت بخش با خواهرم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا