الهام و کیر شوهر عمه

سلام اسمم ابیه چند ساعت برای زنم رفتم لباس بخرم خانمم حمام بود خونه برادرش بودیم گفت بدنم همسایز الهام دختر داداشمه با اون برین سلیقشم خوبه!

الهام هم سایز عمشه فقط یه کمی باسنش بزرگتر از عمشه این دو تو طایفه زنم خوش استایل ترینن شوهر الهام مریضه مدتی تو بیمارستان روانی بستری بود تازه ترخیص شده با خوردن قرص های آرامبخش همیشه خوابه
با الهام راه افتادیم رفتیم بوتیک چند تا شومیز و دو تا دامن انتخاب کرد واقعا شیک بودن گفتم اندازس گفت آره میدونم فروشنده یه دامن پلیسه‌مجلسی هم به سلیقه خودش داد نگاه کردم انگار خیلی کوچکه گرفتم رو باسن الهام که باسنشو کرد سمتم انتظار نداشتم

فروشنده فکر کرد زن و شوهریم گفت خانم پرو کن همسرت ببینه لبخندی سکسی زد گفت پرو کنم؟
گفتم آره رفت اتاق پرو تا پوشید گفت بیا ببین می‌پسندی؟!!!
درو باز کردم چی بود لامصب!

گفتم عالیه بذار این یکی ها را هم بدم پرو کن اتاق پرو بزرگ بود تا رفتم گفت درو ببند جوووووون تا دامنو در آورد یکی از شومیزها را پوشید معرکه بود دو دستمو زدم در کونش گفتم به جنیفر لوپز گفته زکی جووووون
گفت چه فاده منو دادین به یه مرد بی حال یا مست بوده الانم همش خوابه
گفتم مگه شوهر عمت مرده خبرم می‌کردی

گفت عمم بدونه پوستمونو می‌کنه ها
دیگه شلوارش تا زیر زانوهاش بود اون باسن گرد سفید مخملی تو بغلم منم از دولت بابای کیر گنده از مال و ثروت چیزی نصیبم نشده بود جز یه کیر واقعا سایز دو ایکس لارج بقول خانمم
وقتی کیرمو گذاشتم در کوصش خم شد و گفت جون الهام کاری کن منم بشم

نگو فکر میکرده منم مثل شوهرشم بعد ماهی یک بار اونم چند ثانیه ای ام
ده دقیقه گاییدمش چنان ابش سرازیرش شد هر دو رونش خیس شد و آبمو ریختم تو کصش لباش تو لبام بود میگفت خوش بحال عمه ام که همچین کیری تو کصشه اونقدر بزرگه تو هر حالتی تو کصمه جوووون لباساشو مرتب کرد همه‌لباسا را خریدیم و زدیم بیرون

 

شب همه خونه برادر زنم بودیم دعوت بودیم خونه باجناقم که برنامه چیدیم الهام موند پیش شوهر مریضش بمن زنگ زد بیا منم ببر نادر میگه من حال ندارم
برگشتم تو طبقه پایین نیمساعت گاییدمش و بردمش پیش بقیه

 

اوبی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا