گی‌ با دوست دوران بچگی

سلام من حسین هستم 24 سالمه.

 

داستان من بر میگرده به کلاس پنجم ابتدایی من یه پسر همسایه دارم اسمش شایان است از دوران خرد سالگی همبازی هم در خیابان و کوچه بودیم و مقطع ابتدایی با هم همکلاس بودیم اون رفیق جون جوی من بود و در سختی ها و مشکلات با هم بودیم با هم رفت و امد خانوادگی داشتیم همیشه بیشتر با هم خوش میگذراندیم تا با دیگران باهم مدرسه میرفتیم و می امدیم یه روز با هم رفتیم مدرسه من دیدم همکلاسی من و شایان تو کلاس رو شلواری کیر و کون همتختی خودش را دست زد اون هم مال اون را دست میزد و همدیگر را میبوسیدن اما من اینکاره نبودم واهمیتی هم نمیدادم شایان هم تختی من بود شایان هم میدید و منو نگاه میکرد ولی اونها فقط همکلاسی بودنند ولی من وشایان همسایه و رفیق صمیمی بودیم . یه روز تو کلاس شایان وقتی دید که همکلاسیامون بازم دارن رو شلواری با همدیگر لذت می برند به شوخی مهکم با دست زد به کیرم از رو شلوار و منم بدم نیومد و یواش زدم به کیرش و از اون روز شروع کردیم به دست زدن روشلواری همدیدگر در همه جا تو مدرسه وکلاس و تو خیابون و تو خونه و ……

 

من و شایان از بچگی خونه همدیگه می رفتیم می خوابیدیم یه روز شایان زنگ زد بیا خونمون منم رفتم گفت بابا و مامانم رفتن تهران و تا 3 روز دیگه نمیان بیا شبها پیش من من تنهام با هم بخوابیم من میترسم تنهایی بخوابم من منم لباس پوشیدم رفتم خونه شایان زنگ زدم در باز کرد از پله ها اومد پایین تو حیاط با هم دست دادیم و همدیگر رو به شوخی رو شلواری مالیدیم بعد رفتیم تو اتاق شایان شایان به من علاقه پیدا کرده بود و من نمی دونستم اون بدون اینکه من متوجه بشم رفته بود کیک خریده و چند تا شمع روی ان خریده بود تو یخچال بود و یه حلقه خریده بود چون یکی از حلقه هایش را تو دستم ازمایش کرده بودم اندازه بود رفته بود یکی مانند همون خریده بود بعد به من گفت می خوایی فیلم نگاه کنیم من گفتم اره اون یه فیلم دوبله نشده گذاشت و چون چند بار دیگر هم دیده بود می دونست توی اون فیلم چه میگذره مشغول نگاه کردن شدیم بعد از چند دقیقه قسمت های سکسی ان پخش شد من رویم را برگرداندم شایان بهم نزدیک شد و منو رو شلواری کیرم را دست زد و بعد من ان کار را کردم کیر هر دومون شق شده بود و دیگه داشت میترکید اون گفت دوستم داری؟ منم گفتم اره خوب که چی؟ شایان گفت دوست داری با هم باشیم ؟ منم که از صمیم قلبم دوستش داشتم و میدونستم خیانتی در کار نخواهد بود پیشنهادش را قبول کردم با همدیگر را روشلواری کیر و کونمون را مالیدیم

 

رفتیم تو اتاق خوابش خواستم شلوارش را که گفت وایسا برم اشپزخانه بیام رفت کیک را با خودش اورد با تعجب گفتم این کیک دیگه چیه سرم را بوسید و بقلم کرد حلقه را بیرون اورد و گفت با من ازدواج میکنی ؟شایان چند ماه از من بزرگتر بود و منم قبول کردم و اون حلقه را کرد تو دستم برام یه اسم دختر انتخاب کرد و همیشه با همون اسم صدایم میکرد کلی منو بوس کرد شمع کیک را فوت کردم و لب دادم و کمی کیک خوردیم و شروع کردیم با کمک همدیگر در اوردن پیراهن و شلوار همدیگر شرت منو در اورد و کلی مالید منم خوشم اومد کلی ساک زد تا اینکه دیکه نزدیک بود ابش بیاد دراز کشید رو به بالا منم کیرم را فشار دادام و ابم ریخت روی سینه هایش منم شروع کردم به خورن سینه هایش که به ابم عاقشته شده بود ما ورزشکار بودیم و وزنه برداری میرفتیم حیکل ورزشی و سینه ها و پستان درشتی داشتیم شایان حتی شکمش هم ماهیچه ای شده بود اینقدر کار کرده بود هر دو طبیعی کار میکردیم و علاقه ای به پروتوئین و. ..نداشتیم

 

من سفید بودم ولی شایان سیاه بود طوری سینه اش را میخوردم انگار سینه یه دختره واقعا خیلی درشت بود من به سینه اش خیلی علاقه داشتم حاظر بودم 100 بار منو بکونه 1بار یک ساعت سینه اش را بدون معطلی بخورم
بعد از خوردن سینه هایش من کمی جلوتر امدم و رو شکم اون کیرش را کرد تو کونم کلی حال کردم بعد برایش 10دقیقه ساک زدم تا ابش امد به صورت سگی وایسادم و اون رفت روغن زیتون اورد مالید به کیرش و کم کم و کامل کرد تو کونم چه حسی داشت فقط خودم میدونم انواع تلمبه را روی من ازمایش کرد اول به صورت سگی بعد داراز کشید رو به بالا منم رویش رو به بالا دراز کشیدم و کیرش را تو کونم کرد با دستهایش کمرم را گرفت و هرچقدر که زور داشت منو مهکم بالا پایین برد و بودنمون را به اوج رساند هم اب اون امد و هم اب من تند تند تلمبه میزد که من کلی خوشم می امد و اصلا هم به روم نمیاوردم تخت صدا میخورد و مهکم با دست میزد تو باسنم یه حالی دیگه ای داشت بعد منو رو به شکم خوابوند کیرش را کرد تو کونم یکم بیرون می اورد بعد دوباره تا ته میکرد تو اینکار تند تند انجام میشد و من هم هی میگفتم اه ه ه ه………….اخ……..
منم برگردوند و کلی سینه هایم را خورد حتی کیرش را به نوک پستانم میزد و نوک پستانم را میبوسید و گاز میگرفت و منم
خیلی از این کارش خوشم می امد و ان شب از ساعت 10 شب تا 3صبح با هم بودیم رفتیم حمام تو وان کمی اونجا با هم گذراندیم و خودمان را شستیم امدیم تو رختخواب اون کمی بالاتر رفت و من سرم را گذاشتم روی سینه هایش و گرفتیم خوابیدیم فردا صبح بیدار شدم دیدم شایان خوابیده و کیرش خواب شروع کردم به خوردنش و شایان بیدار شد همدیگر را بوسیدیم و لباس پوشیدیم ما چند بار دیگه نیز با هم گذراندم تا اینکه سالها بعد اون ازدواج کرد اینقدر منو دوست داشت که تا پدر نشده بود باز هم با من در ارتباط بود و حتی اینقدر منو بچه حلالی نسبت به خودش می دونست شب بودن با خانومش را مخفیانه فیلم میگیرد و به من نشان میدهد شایان با اعضای خانواده اش ساکن قزوین هستند منم فعلا مجردم به شایان گفتم تو رفتی و من دیگه تنهام و نیاز به یک همدم دارم ناراحت نمیشی باز هم یه گی برای خود انتخاب کنم گفت نه…
امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه… من فعلا تنهام گیلانیم اهل شهرستان لاهیجان و به دنبال یه گی بین22 الی26 به سن خودم میگردم اگه تو تلگرام هستین شماره بدین با هم اشنا بشیم اهل همجورشم هستم………

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

6 دیدگاه دربارهٔ «گی‌ با دوست دوران بچگی»

  1. من پایه یه گی باحالم همه جوری هستم طرف مقابل هر چی بخواد هستم. بزنگ پشیمون نمیشی.19سالمه.لطفا زیر 19 بزنگه.
    09197016547

    1. سلام محمد هستم دوطرفه بیشترفاعل هستم مکان دارم تهران کسی کیرکلفت خواست درخدمتم ۰۹۱۶۷۱۲۶۱۲۶فقط تهران باشه

  2. هرکس یه کیر داغ سفید و 22ساله که 19 سانته میخواد بزنگه مخصوصا مفعولا و زوج ها و خانمای سن بالا 09361658095

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا