کونی‌ که باید میدادم

داستان از وقتي شروع شد كه پسر عمم كه ده سال از من بزرگتره تو محلمون مغازه باز كرد منهم هر روز اونجا بودم با دوستهای پسرعمم دوست شده بودم يك روز واسه پسرعمم مشكل پيش اومد به من گفت من مغازه رو باز كنم منم مغازه مغازه رو باز كردم و از اونجایی كه مطمئن بودم كسي نمياد رفتم تو اينترنت دنبال كليپ گي كه يكدفعه هومن (يكي از دوستهای پسرعمم) از در اومد تو منم از هولم كليپ مينيمايز كردم هومن سلام كرد و پرسيد: كوروش (پسرعمم) كجاست بهش گفتم كوروش نمياد.
 
بعد اون رفت قسمت عقب مغازه كه براي تعميرات جدا شده بود و ديد نداشت منم سريع اومدم كليپ ببندم كه دستم اشتباه خورد و كليپ باز شد تا كليپ بستم ديدم از اتاق اومد بيرون به من گفت ياشار با كامپيوتر كار داري من گفتم نه از پا سيستم پاشدم رفتم پشت تا چاي درست كنم اونم پاي كامپيوتر نشست رفت تو فيس بوك راستي ازهومن بگم اون يه پسر سي ساله با هيكل درشت رو فرم و موهاي جو گندمي با سينه ي پر مو و خيلي جذاب طوري كه از وقتي ديدمش شده بود موضوع جق زدنم خودمم يك پسر هجده ساله عادي كه تنها فرقم با بقيه رفتارم و علايقم هست برگرديم به داستان من تو اتاق بودم چاي رو ريختم بردم نشستم كنار دستش داشتيم باهم حرف ميزديم كه برگشت گفت راستي ياشار اون صفحه كه بستي چي بود من قلبم اومد تو دهنم سريع گفتم هيچي چيز مهمي نبود تا اينو گفتم يه پوزخند بهم زد رفت تو هيستوري صفحرو باز كرد گفت تو اين كاره بودي من خبر نداشتم و دستشو گذاشت رو پام گفت دوست داري با من باشي؟
 
من كه هنوز گيج بودم هول شدم گفتم آره از خدامه بعد كركره مغازرو داديم پايين مغازه تاريك شد چراغ روشن كردم بعد هومن اومد بغلم شروع كرد به خوردن لبام و گردنم بعد هر دومون لباسامون دراورديم واي چه كير خوش استايلي و چه هيكل جذابي داشت كيرشو گرفتم دستم خيلي گرم بود گداشتمش تو دهنم حس عجيبي بود چون بار اولم بود ياد نداشتم درست ساك بزنم ولي تمام تلاشم رو كردم بعد بلندم كرد و به من گفت برگرد خودش نشست دستاش رو گذاشت رو كونم و از هم بازش كرد بعد حس كردم سوراخم خيس شد داشت با زبون سوراخم رو خيس مي كرد بعد با يك انگشت كرد تو كونم يكم سوزش داشت به تعداد انگشتهاش اضافه شد تا سه انگشت بعد به من گفت سرم بذارم رو نشيمنگاه مبل و زانو بزنم اونهم پشت من زانو زد طوري كه زانوهاش وسط زانوهام قرار گرفت يكم تف زد به سوراخم و رو كيرش و كيرش ماليد در كونم
 
بعد آروم شروع كرد به فشار دادن منم تمام سعيم كردم كه داد نزنم تا اينكه درد اونقدر زياد شد كه نفسم بالا نميومد بهش گفتم در بيار كه دارم از درد ميميرم اونم كشيد بيرون اونم كشيد بيرون چند ثانيه صبر كرد باز گذاشت دركونم فشار داد ايندفعه تحملش آسونتر بود اونم هي فشار داد تا برخورد خايهاش باكونم رو حس كردم چند ثانيه تو همون حالت موند بعد آروم شروع كرد به عقب جلو كردن تا جا باز كنه كم سرعت رو برد بالا همينطور ميزد كه يكدفعه گفت من داره آبم مياد كجا بريزم من گفتم تو دهنم بريز دلم ميخاد آبتو بخورم اونم درآورد گذاشت تو دهنم گفت ساك بزن تا آبم بیاد منم شروع كردم به ساك زدن كه تودهنم پر آب شد همشو قورت دادم بعد اون اومد برام ساك زد تا آبم بياد. بعد از اونروز هر چند وقت كه باهم تنها ميشد يكم با كيرش بازي مي كردم و براش ساك ميزدم و اون به كونم ميذاشت و هنوز باهاش در ارتباطم.
 
نوشته: کون تنگ

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا