نقطه ضعف

امروز تصمیم گرفتم داستانم رو براتون بزارم ، اصلا نمیخوام در مورد واقعی بودنش صحبت کنم ، داستان رو بخونید خودتون متوجه واقعی بودنش میشید ، من ندا هستم ، 23 سالمه و 5 ساله که ازدواج کردم ، تو یکی از شهرهای اطراف کرج زندگی میکنم ، من یه پسر عمو دارم که 24 سالشه و باهم بزرگ شدیم ، خیلی باهاش راحتم ، خیلی هم دوستش دارم اما چون تو شهر ما ازدواج دختر و پسر هم سن رسم نیست نتونستم بهش برسم و منو به پسرخاله ام دادن ، قضیه من برمیگرده به روز اول سال 1393 ، مادربزرگم رو عمل کرده بودن ، ما هر سال تو خونه مادر بزرگمون جمع میشدیم اما چون امسال پیشمون نبود خیلی حالمون گرفته بود ، روز اول عید بود که بابام و عموهام تصمیم گرفتن که بریم تهران ملاقات مادربزرگم ، 5تا ماشین شدیم و راه افتادیم ، من با پسرعموم خیلی راحتم ، حتی باهاش اس ام اسی حرف های سکسی هم میزنم ، همش بهم پیشنهاد سکس حضوری رو میده اما من هیچوقت قبول نکردم ، شوهرم تو سکس بد نیست اما نقطه ضعفش تو اینه که کسم رو نمیخوره و نمیزاره کیرش رو بخورم ، فوق العاده از این دو کار متنفره ، همین باعث شده بود همیشه با حرف های امیر(پسرعموم)تحریک بشم که میگفت کست رو بخورم و …
 
خب برگردیم به داستان ، ما رسیدیم بیمارستان و رفتیم ملاقات ، شوهرم نیومده بود ، امیرم همش حواسش به من بود ، پیش مادربزرگم بودیم که عموم اومد گفت عابر بانک طبقه هم کف بیمارستان 10 هزارتومنی نو میده ، منم تصمیم گرفتم برم یه مقدار پول نو بگیرم ، امیرم گفت منم میخوام و باهام اومد ، ما طبقه ششم بودیم ، اون روز بیمارستان خیلی خلوت بود ، رفتیم تو اسانسور که امیر اومد و دستاش رو گذاشت روی کمرم ، منم خودمو کشیدم کنار که یه لحظه یه بوس از لبام گرفت ، از کارش خیلی ناراحت شدم ، رفتیم پول گرفتیم و خواستیم برگردیم که امیر گفت بیا بریم تو حیاط یکیم دور بزنیم اما من قبول نکردم ، با اصرارش راضی شدم ، رفتیم تو حیاط نشستیم ، رفت دوتا آبمیوه گرفت و اومد کنارم ، دستش رو گذاشت رو پاهام ، گفتم امیر زشته بردار اما گفت ندا فقط چند دقیقه ، عوضی نقطه ضعف های منو میدونست ، یه کاری کرد حالم بد بشه ، بدنم داغ شده بود ، گفت ندا بریم تو دستشویی کنج حیاط ، با اصرارش قبول کردم ، چون بیمارستان همه ی قسمت هاش دستشویی داشت هیچی اونجا نمیومد
 
، رفتم تو یکی از دست شویی ها و شروع کرد ازم لب گرفتن و هم زمان سینه هام رو میمالید ، کارش رو خوب بلد بود ، یعد رفت سراغ سینه هام ، وای چه میکی میزد ، داشت صدام در میومد ، با کلی بدبختی خودمو نگه داشته بودم ، بعد شلوارم رو کشید پایین و شروع کرد به خوردن کسم ، ارزویی که از 8 سالگی منتظرش بودم حالا براورده شده بود ، خیلی کس خوردن لذت داشت ، از حال داشتم میرفتم ، چوچولم رو میکرد تو دهنش ، فوق العاده بود ، کیرش رو دراورد ، خواست بکنه تو که گفتم بزار یکمی بخورمش ، کیرش رو گزاشتم تو دهنم و شروع کردم به خوردنش ،بار اولی بود که ساک میزدم ، خیلی بلد نبودم ، 2 دقیقه که خوردم گفت بسه و کیرش رو گذاشت تو کسم ، کیرش طولش معمولی بود اما خیلی کلفت بود ، به خاطر همین اولش درد کشیدم ، چند دقیقه کرد منو ، منم به اوج لذت رسیده بودم که ابش اومد و ریخت بیرون ، بعد یکمی ازم هم لب گرفتیم و اومدیم بیرون ، با اینکه شرایط سکسمون خیلی خاص بود اما برام خیلی لذت بخش بود…

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «نقطه ضعف»

  1. بابا واسه ما هم یه زنی مثل خودت پیدا کن.اینم شمارمه.09357058422

پاسخ دادن به امیر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا