لز من و سارا

سلام دوستان من شادی هستم ۲۱ ساله قدی حدود ۱۷۰ و لاغر اندام …
بگذریم بریم سراغ داستان. این داستان مربوط به دو ماه پیش هست
 
سارا یک سالی از,من کوچیکتره و دختر داییمم همست,یه روز که یکی از اعضای فامیل از سفر زیارتی بر میگشتن و طبق رسم آشناها به استبالشون میرفتن من اصلا حوصله چنین مراسم هایی رو نداشتم خلاصه با موافقت پدر و مادر تصمیم گرفتم خونه بمونم یه پیام به دختر داییم سارا دادم که عزیزم من حال ندارم بیام ببخش که تنهایی اونم گفت راستش منم دودل بودم الان به بابام میگم بیاد سر راه منو بزاره اونجا خلاصه من و سارا اون روز تو خونه تنها بودیم منکه یه تاپ پشت گردنی قرمز با یه دامن مشکی تقریبا زیر باسن پوشیده بودم و پوست سفیدی هم دارم سینه های متناسب با هیکلم و کونم کمی برجستس.. سارا هم با ساپورت بود و یه تیشرت جذب پوشیده بود که سینه هاش افتاده بود توش اون به نسبت من کمی تپل هست گندمی…
 
من بعد از پذیرایی از سارا با میوه و کمی تنقلات گفتم سارا ببخش من واس دانشگاه تحقیق دارم باید انجام بدم اون رو مبل نشسته بود و تلویزیون میدید من لب تاب پ آوردم بیرون و طبق عادتم دمر دراز کشیدم و لب تاب و جلوم باز کردم و تو نت دنبال مطلب میگشتم کمی بعد سارا اومد کنارم دراز کشید گفت شادی من حوصلم سر رفته تو همون حالت پاهاش و انداخته بود روی کون برجسته ی من منم خیلی خوشم اومد بود بهش گفتم ببخشید عزیزم اومدم بلند شم گفت شادی گفتم جانم گفت میتونم بیام تو بغلت گفتم آره عزیزم جون شادی ازم کوچیک تر بود من خیلی بهش محبت میکردم و اصلا اهل لز نبودم.
 
من بلند شدم نشستم که عین بچه ها خودشو خوابوند تو بغلم یه لحظه حس کردم واقعا حشریه دیدم سرش و به سینه هام نزدیک کرد و چسبید بهشون حدس میزدم میخواست چیکار کنه با لبش هی سینه هام و لمس میکرد گفتم سارا شیطون نشو دیگه گفت آجی بزا میمی آت و ببینم دیدم پاشد و دست کرد تو تاپم سینم و دراورد منم که داشتم حال میکردم مانعش نشدم سینم و محکم میمالید و نوکش که کمی گندس کرد تو دهنش من داشتم دیوونه میشدم که اون با هنر خاصی در حال خوردن سینم هام بود و داشت لاس میزد منکه دیگه نفسام تند تر شده بود تی شرتش و دراوردم و سینه های درشتش و میخوردم و با دندونام گاز ریزی میگرفتم سارا منو جدا کرد از خودش و سریع دامنمو زد بالا شرتمو دراورد و با ولع خاصی زبونش و از پایین به بالا میکشید من که دیگه آه و اوهم فضای خونرو پر کرده بود و داشتم حال میکردم
 
 
سرش و فشار میدادم رو کسم و اونم چوچولم و میمکید من کاملا شل شده بودم که با لرزش بدنم آبم اومد..دیدم اومد روم و ازم لب گرفت زبونشو تا ته میکرد تو دهنم منم بی حال ولو شده بودم و زبونش و میخوردم که گفت حالا نوبت توا همونطور خوابیده بودم اومد روی صورتم و کسش و گذاشت تو دهنم منم که تا به حال تجربه نداشتم اولش فقط زبون,میزدم اما کمی بعد دیدم واقعا خوشمزس سارا بالای کسش میمالید کسش و تو تنم تکون میداد منم حریص تر شده بودم چنان کسش و میلیسیدم که دگ سارا داشت ارضا میشد چوچولش و میمکیدم و میخوردم که یه لحظه آبش خالی شد تو دهنم منم ریختمش بیرون و رفتم بغلش کردم گفتم سارا جونم خیلی تجربه خوبی بود.بعدش هردو دوش گرفتیم و چند بار دیگه هم لز من و سارا تکرار شد…
 
نوشته: شادی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

7 دیدگاه دربارهٔ «لز من و سارا»

  1. جوونم چرا نمیای با من که کوستو برات بخورم که ابت بیاد اونوقت بکنمت تا بازم ابت بیاد/منم سینه های گنده اتو میخام09364010826رضا هستم در خدمت شما

  2. Azizam dastanet alii bod .age dust dashte bashi ba jense mokhalef sex koni man hazeram hame jore bahat basham .
    Zang bezan ta bishtar sohbat konim .09392567505

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا