زندگی‌ پر از سکس الناز شهوتی

سلام
من اسمم النازه و 27 سالمه.قیافم واقعا خوشکله اما متاستفانه توپولم. چاق نیستم اما تو پرم… من همیشه احساس میکردم که مریضم چون از 8 سالگی بدون اینکه فیلم سوپر دیده باشم،همش با خودم ور میرفتم. تو 9 سالگی بعضی وقتا انقد حالم بد میشد که خط کشو با فشار میکردم تو کوسم. شاید باورتون نشه.اما هرچی بیشتر فشار میدادم لذتش بیشتر بود.میرفتم تو حموم و میشستم تو ی لگن گنده. شیر آبو با فشار باز میکردم و چوچولم و زیر فشار آب این ور اون ور میکردم.اینکار انقد لذت بخش بود که تا الان هم ادامه داره. واقعا یه مساله ذاتی بود .نه فیلم دیده بودم تو اون سن نه ماهواره ای وجود داشت نه اینترنت نه چیزی. فقط یکبار که رفته بودم خونه همسایه خاله بازی کنیم (8 سالم بود) خواهر دوستم که یه دختره حدود 18 ساله بود،منو برد تو پارکینگ و شلوارشو کشید پایین گفت بیا دکتر بازی کنیم.تو وسط نازمو لیس بزن مثل بستنی…بعد منم مال تورو.

 

هنوز قیافه ی کوسش جلو چشامه. پر از پشم بود و سیاه.با دستاش باز کرد لاشو. منم لیس زدم چند بار.اون چشماشو بسته بود و آخ و اوخ میکرد.بعد اون دامنمو داد بالا و چوچولمو لیس زد.(البته الان میدونم که اسمش چوچوله) نمیتونید تصور کنید چه حالی داشتم! ی قلقلک همراه با لذت و تعجب و ترس! از اون روز به بعد فقط دنبال یکی میگشتم که به هوای دکتر بازی برام بخوره یا براش بخورم.اما متاستفانه کسی راضى نمیشدو دکتر بازی رو فقط دست زدن به نازه هم میدونستن…

 

 

زمان گذشت و من از 9 سالگی خود ارضایی میکردم.با اینکه اسم اینکارم حتی نمیدونستم.فقط میدونستم حال میده.خود ارضاییام ادامه داشت تا دبیرستان. تو راه دبیرستان پسرا میخواستن شماره بدن.اما من قبول نمیکردم.چون قاعدتا هم سن خودم بودن و تو سن بلوغ و بسیار زشت.از بعضی پسرا خوشم میومد اما به خاطر مامانم جرات نداشتم دوست شم.مامانم مثلا منو تعقیب میکرد و اینجور کارا.بعدا متوجه شدم که احساس خاصی نسبت به دوستم لیدا دارم.در حدی که دستامو میگرفت خیس میشدم و همش میخواستم کوسشو بخورم … لیدا دقیقا میخوارید و بعضی از دخترا میگفتن ک دست مالیشم کردن.لیدا قد کوتاه بود.اما چشمای عسلی روشن و سینه های درشت.وقتی باهاش حرف میزدم فقط لبامو نگاه میکرد.هم جنس بازی تو مدارس دخترونه خیلی زیاده خصوصا منطقه ما که همه بچه هاشونو کنترل میکردن و میبردن و میاوردن و بچه ها نیازاشون و با هم برطرف میکردن.یارو میگفت منو ببر خونه مثلا سکینه درس کار کنم. مادره هم بیخبر از همه جا میبردو نمیدونست که اونا دارن کوس همو با لذت میخورن! حتی فکرشم نمیکرد دختره چادریش این کاره باشه!

 

خلاصه کم کم خودم و شناختم و دیدم که من هم به دختر تمایل دارم هم به پسر.تو کل زندگیم 1 دوست دختر داشتم و 1 دوست پسر.دوست دخترم همون لیدا بود.من پرده داشتم اما اون نداشت.لیدا عین خودم حشری بود.یادم نیست مامان باباش چیکاره بودن.اما بخاطر شغلشون حدودای 7 شب میرسیدن خونه.اولین سکسم با لیدا یادم نمیره.رفتم خونشون.رفت دست شویی و خودشو شست.منم همینطور.بعد رفتیم رو تخت خودش لخت شد و بعد لباسای منو در آورد.وقتی سینه هاشو دیدم کفم برید.زیباترین موجودی بود که تا الان دیده بود.انقد زیبا که دوست داشتم من فاعل باشم واون مفعول.خوابوندمش رو تخت.5 دقیقه دستم رو قلبش بودو نگاهش میکردم.چشم تو چشم.حرارت بدنم هر لحظه بیشتر میشد.اول چشماشو بوسیدم.بعد شرو کردم به بوسیدن لباش.اولین بوس زندگیم.

 

انقد فیلم سوپر دیده بودم ک تقریبا میدونستم چ جوریه.لباشو میک زدم.شرو کردم از گردن لیسیدم کل بدنشو .کمرشو.رونای واقعا زیباشو.همه جاشو لیسیدم.ب جز سینه ها و کوس و کونش.بعدلای پاشو باز کرد و من خودم و لای پاش جا کردم.ی دستمو گذاشتم رو سوراخ کوسش و هم زمان سینشو خیلی ملایم با نوک زبونم لیس میزدم فقط نوکشو.لیدا عصبی شده بود.بهم میگفت جنده بکن دیگه!این جنده گفتنش هم بهم برخورد.هم عصبی و شهوتیم کرد.احساس غرور میکردم که یه دختر الان با تمام وجود به من نیازمنده و داره ازم لذت میبره.با شنیدن این جمله نوک سینشو با دندونای جلوم گاز گرفتم .نوکه صورتیه سینش که حالا خیلی برجسته بود لای دندونام بود.صدای آه و اوهش ارضام میکرد.اومدم برم اون یکی سینشو بخورم که سرم محکم داد زد و موهامو محکم کشیدو سرم و ب سمت کوسش فشار داد.ی کوسه خیلی کوچیک.با چوچول کوچیکه صورتی.بدون مو.شروع کردم اول کشاله ی رونشو لیس زدم .همه جای کوسشو خوردم بجز سوراخ و چوچولشو.دوسداشتم عصبی بشه و ازم بخواد و التماس کنه!

 

لیدا ناخنشو تو دستم فشار داد و گفت بمکش برام دیگه روانی شدم! و با شنیدن جملش که ملتمسانه بود شروع کردم به لیس زدن کوس خیسش.پر از آب بود.اون طعمی که بین شوری و یه چیز دیگه بود که نمیدونم چیه رو یادم نمیره.برام خوشایند بود.صدای لیدا که اسمم رو صدا میزد شهوتم ره هزار برابر میکرد.هزار برابر.اوایل آروم میخوردم.بعد مکیدم.و میدونستم پرده نداره،هم زمان با لیسیدن چوچولش 2 تا انگشتو آروم هم زمان کردم تو سوراخش.واقعا تنگ بود.لیدا ملحفه ی رو تختو چنگ مینداختو ی دستش رو دهنش بود که صدای آهش که به جیغ تبدیل شده بود رو خفه کنه.حرکت دستمو تندتر کردم و لیسیدنم و محکم تر.دستشو برداشتو با یه حالته هیجانی و صدای بلند داد زد الی بکن داره میاد داره میاد داره میاد داره میاد.این جملرو چندبار گفت و هر بار صداش بلندتر و نازک تر میشد.گردنم واقعا تو اون حالت درد گرفته بود اما واقعا به وجد اومده بودم.با سرعت هر چه تمام تر دستمو میکردم و در میاوردم و زبریه زبونم رو چوچولش محکم میکشیدم.که ی دفه یه النازه کشیده و طولانی گفتو تمام عضلاته پاشو سفت کردو دستم و فشار داد.به این معنی که نکن دیگه… باور نمیکنید چه حسی داشتم.قابل وصف با هیچ کلمه ای نیست.آبه من با اینکه لیدا حتی دستم بهم نزده بود کاملا ریخته بود رو تخت. لیدا باورش نمیشد که من اولین بارمه.خیلی لذت برده بود .اما مطمینم که من هزار برابره اون لذت بردم.

 

آرزوهایی که از بچگی به تنهایی انجام میدادم الان براش یه شریک پیدا کرده بودم. من و لیدا بعد از این ماجرا حدود 8 بار دیگه ام سکس کردیم و دفعه های بعدی اونم کوسه گنده ی منو میخورد و ارضام میکرد.اما به خاطر اینکه من فهمیدم به جز من هم زمان به دوست پسرشم کوس میداد و به دوروغ بهم گفته بود که فقط با منه،این رابطه به هم خورد.و بعد از لیدا هرگز دست به دختری نزدم و شدم همون النازی که جغ میزد.اما واقعا برای بعضی دخترا خیس میشدم و خودم و اونارو در حالت سکس تصور میکردم!و با همین فکر شبا جغ میزدم.جغ زدنام 3 نوعن.یا فقط چوچولم و میمالم.یا یه چیز مثل خیار میکنم تو کوسم(البته الان که پرده ندارم،نه اون زمان)یا این که تو توالت با فشاره آب با چوچول انقد بازی میکنم که آبم بیاد…

 

دبیرستان تموم شدو بعد پیش دانشگاهی و بعدم یه رشته ی معمولی قبول شدم و رفتم دانشگاه.اونجا با یه پسر که میشد اولین دوست پسر من آشنا شدم.که پردمو زد و واقعا خفن ترین چیزا رو با هم داریم.اما مشکلات فراوون.اگر دوست دارید بگم براتون تو داستان بعدی دوست پسرم با بوی کوس مامانش که رو شورت کثیف مامانش مونده،جغ میزنه!داستان دوست پسرم واقعا مفصله.این کم ترین کاریه که میکنه! اگر دوست داشتید بگید بنویسم. از اول میخواستم این داستان دوست پسرم و بگم .اما چون داستان نبود و حقیقت بود خواستم یه بیوگرافی ازم بدونید که از 9 سالگی اینجوری بودم.تا اگر الان داستان دوست پسرم و کارا و رفتارایی که براش انجام میدم تو سکس رو بتونید باور کنید! چون مثل سکسای دیگه نیست که فقط کیرشو بکنه و تلمبه بزنه و این کارای معمولی… بچه ها کسی هست که از بچگی مثل من تمایل جنسی داشته باشه؟  واقعا برام مهمه بدونم…

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

27 دیدگاه دربارهٔ «زندگی‌ پر از سکس الناز شهوتی»

  1. منم از 10 سالگی خیلی حشری میشدم ولی فقط نسبت به دخترا نه به مردا الانم که 19سالمه

  2. اره منم همینطور بودم ولی پسرونه ادامه داستانت رو بگوmbadri971gmail

  3. سلام.منهم فکرکنم دکترای خودارضایی پاس کردم با این که تمام شرایطش رو دارم .۴۴سال و

  4. دقيقا منم از بچگى، ٥-٦ سالگى مثل تو بودم بدون اينكه اين چيزارو ديده باشم.

  5. داستان های سکستونو مفصل بنویس
    آره منم از بچگی خیلی حشریم وخیلی خیلی هم خجالتیم
    فقط دید میزنم وتو افکارم سکس میکنم و جلق هم می زنم
    ولی روم نمیشه درخواست سکس کنم
    ضمنا خوشکل نیستم وهیکلمم هم معمولیه ولی آتشفشان شهوتم

  6. الناز داستاناتو ادامه بده

    من هم از بچگی تمایل جنسی داشتم و دارم

  7. منم مثل تو از بچگی با آب خودمو ارضا میکردم
    نمیدونستم چیکار میکنم فقط میدونستم حال میداد
    تا الان که 18 سالم شده انقد زمانش طولانی شده ک پاهام خواب میره

    1. البته اینم بگم که تا به حال لز نداشتم و اصلا هم دلم نمیخواد تجربش کنم و با اینکه پرده ندارم و با دوس پسرم سکس میکنم اما تا حالا نشده ارضام کنه
      دلیلشم نمیدونم

      1. من عاشق ارضاء کردن خانومها هستم دوست داری زنگ بزن ارضات میکنم 9213837663

  8. واقعاً عالي الناز جون توروخدا داستان دوست پسرتوبگو داستان كه ن خاطره بوس باي

  9. اره عزیزم از هفت سالگی.میزاشتم رو کس دختر عمم.البته نمیدونستم چطور میکنن فقط میزاشتم رو چوچولش

  10. من از لز خیلی خوشم میاد بیشتر لز دخترارو میبینم تا سکس پسر دختر. ایول کارت با حال بود

  11. سلام، سپهر هستم ، اره این یه نیازه که در بعضی ها از کودکی بیدار میشه بدون هیچ عامل یا محرک بیرونی. من هم از 6 یا 7 سالگی به این موضوع عادت کردم و تا الان هم که 40 سالمه اادامه داره.

  12. بنده به شکل عجیب از جایی که یادمه با فک فامیل رابطه داشتم از بچگی خاطرات دارم
    از دختر عمه دختر همسایه خلاصه خیلیها ولی اون موقع کجا الان کجا کاش الان بود هیچکشو نداریم
    [email protected]

  13. چه جالب!!!!!!!!!! منم اینطور بودم از 10 11 سالگی.بدون اینکه بدونم سکس چیه با خودم ور میرفتم و حال میکردم.بازم بنویس…منتظرم 🙂

  14. سلام من پوريا دوازده سالمه از كلاس اول و شايد كمتر هميشه افرادي بودن دوروبرم كه از كس و كون و كير حرف ميزدن ! من از اون موقع به همه انگشت فاك نشون ميدادم با اينكه نميدونستم چيه واين كارم باعث شد تو كلاس اول دو نمره از انظباتم كم بشه. من تا حالا تجربه سكس نداشتم ولي خيلي دوست دارم داشته باشم. خونمون هم تو مشهده.

  15. سلام عزیزم من 17 سالمه و از 8 سالگی مثل تو بدون اینکه بدونم په کاریه خودارضایی میکردم … اول با فشار آب تو دسشویی یا مثل تو تو حمام بعدم با دست … الا دو ساله که دوس پسر دارم و اون با کیر گندش بهم حسابی حال میده و متاسفانه یا خوشبختانه همون دو سال پیش پردمو زد

  16. سلام منم از 10سالگی خود ارضای میکردم الان دوستدارم با دخترای کم سن و سال ور برم یا بالی 40 سال اگه کسی هست تماس بگیره 09335782591

  17. سلام
    منم از ۷سالگی بدون اینکه بدونم اسمش خودارضاییه انجام میدادم

  18. من میلاد20 سالمه ازبچه گی اینجوری بادخترای همسایه و فامیل با کیرو کون و کوس بازی میکردیم ولی حیف دیگه اون موقعیت ها نیست اون موقع چیزی نمی دونستیم والان دیگه فرصتا ازدست رفته من عاشق دخترای پررو وجسورم دنبال کیسی به همین منوالم09365126781

  19. منم از بچگی با کوس چهارتا از دخترای محل مون حسابی حشری ام و اهل سکس کیرم بیست سانتیه با خوندن داستانت بدجور دلم تورو میخواد الان با خوندن داستان سیخه سیخ کردم بزنگ 0096891229906

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا