دوست خواهرمو کردم

سلام.

چند وقتی بود خواهرم تو خونه خیلی باز می چرخید منظورمو می فهمید که تاپ می پوشید همش سینهاش بیرون بود ساپورتای تنگ می پوشید موهاشو بلوند کرده بود با تلفن یه سره صحبت می کرد شبا دیر می اومد خونه کلا یه جورایی عوض شده بود ….
منم که شبا دیر میومدم خونه نمی رسیدم باهاش یذره بیشتر صحبت کنم البته حرکتی ام نمی تونم بزنم چون اون بزرگتره و همیشه تو سرم می زد . یه شب اومد م خونه دیدم از تو اتاقش صدای خنده یه دختر میاد که خنده هاشو می کشه گوشم و چسبوندم به در شنیدم صدای خواهرمو دوستش که با هم صحبت می کنن شدم صدای اخ و اوخم میومد کنجکاو شدم درو اروم بازکردم دیدم خواهرم با یکی دختر دیگه لخت شدن دارن کس شونو می مالونن فیلم سوپر نگاه می کنن خندم گرفته بود یه جورایی ام باحال بود انگار مچ گرفته بودم .
دختره به خواهر م می گفت سمانه بیا ناناز منو بخور خواهرم می گفت بده عمت بخوره جنده خانم کثیفه من نمی خورمش گفت پس من میرم میشورمش . من سریع پیچیدم به بازی دختره اومد بیرون رفت تو دستشویی منم سریع رفتم تو دستشویی تا منو دید شکه شد منم سریع شلوارم کشیدم پایین کیرمو نشونش دادم رفتم جلو هیچی نگفتم دختره کیرمو گرفت تو دستش شروع کرد به خوردن دستمو کردم تو موهاشو باموهاش بازی کردم ازم پرسید تو دادشش سمانه ای من فقط سرمو تکون دادم . همینطوری که تخمامو بوس می کرد گفت می خوای تو نازم بگنی این گنده بکو فقط سرمو تکون دادم همون طورکه روی کاسه نشسته بود لنگاشو داد بالا با دست بالاشو مالوند گفت بیا می خواد بخورتت منم کردم توش . همون موقع ارضا شد سرم و اورد پایین با دستش گفت تو بازم منو بکن دوس دارم

 

منم شروع کردم به تلمبه زدن… دیگه داشت آبم می یومد که یه دفعه سمانه در دستشویی رو باز کرد گفت جنده خانم داری چه غلطی می کنی دوستش با لبخندی روی لب گفت دارم داداشتو می کنم خیلی خوبه بیا تو ام سمانه گفت خفه شو این داداشمه دوستش گفت ولی کیره خوبی داره بیا سمی جون من هم چنان به روی خودم نمی اوردم اینا چی می گن و تلمبه مو می زدم که دختره هولم داد عقب و از زیر من پاشد دست سمانه رو گرفت نشوندش زیر کیر منو کیرمو کرد تو دهن سمانه . با دستش سر سمانه رو هل داد سمانه سرش و کشید بیرو ن و به من گفت اگه مامان بابا امشب و بفهمن کشتمت منم فقط سرمو تکون دادم دوست سمانه ام شروع کرد به خوردن تخمام اونشب تا صب سه تایی کلی حال کردیم فقط دیگه مونده بود کون بدم …

 

نوشته: کون سوخته