خاطرات یک اوبنه ای

سلام من 25 سالمه میخام اولین بار که وارد کون دادن شدم رو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد

دفعه اولم من 9 سالم بود ما تو کوچه با بچه ها ظهر ها کارت بازی میکردیم 1 پسره چشم سبز به نام عباس تو محل بود که 19 سالش بود محل ما تو یکی از مناطق مشهد بود من به خاطره اینکه بابام پول بهم نمیداد معمولا کم بازی میکردم تا چند بار این عباس نامرد بهم کارت داد نمیدونستم آخه رو چه حسابی مفتی بهم کارت میده تا بعد از چند بار 1 روز ظهر از مدرسه امدم و رفتم به بازی ظهر بود بازی که میکردیم عباس کارت بهم دادو هیچی نگفت منم بازی کردمو هیچی نگفتم دره گوشم گفت میای شرطی سره 1 کاره دیگه 2 نفری بازی کنیم گفتم باشه بازی کردیمو من بازم باختم گفت خوب بسه بریم تو محل 1 خونی خرابه بود که زیرزمینش تو دید نبود گفت خوب شرطو باختی دیگه بریم تا بگم بهت رفتیم گفت برو تو گفتم اینجا چرا گفت مگه قرارنبودگفتم آره رفتم امد پایین گفت ببین من همیشه بهت کارت میدم ولی اگر باختی باید بعدش بیایم اینجا من بغلت کنم منم که واقعا نمیدونتم کیرو کونو کردن چیه آخه تو دوره ما این چیزا کمبود خلاصه بغلم کردو 1 ذره از پشت مالیدو مثل اینکه ارضا شد گفت بریم اذیت شدی؟ گفتم نه باشه هر وقت خاستی میایم اینجا خلاصه دفعه بعد که امدیم کیرشو درآورد گفت بشین نشستم بعد گفت دهنتو باز کن گذاشت تو دهنم منم بخاطره عادت خجالتی بودنم هر کاری میگفت مثل این احمقا انجام میدادم بعد از دهنم در آورد گفت شلوارتو دربیار میخام به توام کیف بده منم شلوارو شرتمو کشیدم پایین 1 ذره کیرشو میمالید لای کون و پام بعد دوله منو گرفت باهاش ور میرفت که به منم کیف بده که واقعا منم خوشم امده بود

 

یواش یواش دیدم داره دردم میاد گفتم داره درد میگیره گفت اگر این بارو تحمل کنی دیگه خودتم لذت میبری عاشق این کار میشی گفتم باشه نمیدونستم اصلا چی میگه گفتم باشه که نم نم اون روز با در مالی ارضا شد همیشه 1 ذره آب منی که داشت میریخت رو زمین منم نمیدیدم تا اون روز که مثل اینکه همون سرشو که کرده بود تو سوراخم آبش ریخته بود تو که دیدم داره از کونم آب سفید میاد بیرون تا دفعه بعد که گفت خونمون هیچکس نیست رفتیم خونشون منو برد رو تخت چنان باهام ور میرفت که دیونش شده بودم 1 ذره روغن آورد گفت تو همه عشق منی میخام سوراختو خودم برات باز کنم منم این احمقا فقط هر کاری میگفت میکردم منو لخت کرد امد مثله زنا باهام لاس میزد کم کم شروع کرد کیرشو وارد سوراخم کرد دفعه اولم بود درد داشت ولی نمیدونم چرا خوشم امد دیگه سوراخمم باز کرده بود آبش که امد باهم خابیده بودیم 1 نفر زنگ زد رفت درو باز کرد دوستش بود امد تو حال نشسته بود امد پیشم گفت ببین بهش میگم این پسر خالمه بعد تو بیا برو بعد نمیدونم چرا منه احمق بهش گفتم میخای به اینم حال بدم آخه تو کردی بازم میخام عباس تعجب کرد نمیدونم انگار گرایش داشتم به این کار اونم رفت بهش گفت این کون میده مخای بکنی؟ گفت آره امد تو منم فقط شورت پام بود امد کون منو قنبل کرد رو تخت بعد کیرشو درآورد 1 کم خوردم براش انقدر بزرگ بود که به گوه خوردن افتاده بودم ولی دیگه چاره ای نداشتم من لخت به عنوان 1 کونی اونم شهوتش داشت میترکید بعد من بیام بگم نمیدم؟ هه هه عجب اونوقت بازور کونم میذاشت پس خودمو سپردم به تقدیر اونم امد روم خابید کیرشم چرب چرب کردهبود آخ آخ اخ الان که مینویسم سوراخم قلقک میاد میخام 1 نفر بودالان منو میکرد تا حالم جا بیاد

 

خلاصه کیره چربشو 1 دفعه چنان کرد تو سوراخم که تا به الان هنوز دردشو احساس میکنم شاید باور نکنین ولی عین واقعیت بود همش . اون دوستش همچین تلمبه میزدکه انگار تارزان بعد ازعمری 1 نفرو تو جنگل پیدا میکنه میخاد روزی 10 بار بکنش خلاصه ای جوری من کونی شدم ولی نه با هرکسی و هر روز هفته ای 1 بار شاید شایدم 2 هفته ای 1 بار البته دورورم 2 نفر دوست دارم که 1 بار که باهم چند تا دود تریاک زدیم داشتم کونمو میدادم که بعد از 15 سال رفاقت پشماشون فر میخورد که این کاره بودمو اینا میتونستن تا حالا کلی کونه دوستشونو بذارن ولی افسوس که نشد حالا داستانای دیگه ام زیاد دارم از دادن هام اگر خاستید بگید بنویسم براتون الان 35 سالمه ولی خیلیا دنباله کونم هستن ببخشید طولانی شد ای معرفی بود شاید خیلی جذاب نبود اگر خاستید دفعات بعد از دادن هام مینویسم از خفت شدنام که کونم گذاشتن چند نفر آخ اخ آخ جانم. قربون همتون

 

بای..