باید میترا رو می‌کردم

من حامد هستم ۴۳ سال سنم هست
داستان از اونجا شروع شد که من یک براذر زن داشتم که سه تا بچه داشت یک پسر و دوتا دختر و این داستان مربوط به سال ۹۴ هست ان موقع سن دختر های برادرزنم ۳۲ و۲۶ سال بود پدرشون فوت کرده بود وما برای مراسم خودمونو از خارج کشور رسوندیم و بعد از پایان مراسم چند روزی پیششون موندیم.

 

دختر کوچیکش تازه ازدواج کرده بود ولی دختر بزرگش چند وقتی بود طلاق گرفته بود
من از موقعی که قبلا ایران بودم میترا رو توذهنم مجسم میکردم دختری ساده ولی بایک هیکل تقریبا لاغر که همیشه حجاب داشت و با وجود حجاب کونش بخاطر برجستگی خاص خودش همیشه پیدا بود و هر بیننده ای رو وسوسه میکرد.
میترا الان که طلاق گرفته بود با گذشتش کلی تفاوت داشت نه به حجاب توجه داشت وحتی لباسهای سکسی هم میپوشید.
من هم بیشتر توی فکرم نقشه نزدیک شدن رو به میترا مرور میکردم
یکی ازهمون روزها من به مادر میترا گفتم بااجازتون من برم حمام یک دوش بگیرم گفت برق حمام خرابه منم گفتم میتونم درستش کنم و یک فاز متر برداشتم رفتم توی حمام که دو قسمت داشت رختکن و قسمت دوش برای تعمیر برق به میترا گفتم کمکم کنه چون میدونستم بخاطر رشته تحصیلیش آشنایی داره اونم اومد توی حمام بهش کفتم پاتروم رو نگهداره و من هم از پشت سرش به سیم های برق ور میرفتم ولی با نفسم گردنش رو بو میکردم

 

میترا کم کم قضیه رو فهمید ومن خودم رو به باسنش چسبوندم اون هم عکس العملی نشون نداد منم شروع کردم به خوردن لاله گوشش ودیگه برق رو کنار گذاشتیم ومیترا هم که تحریک شده بود بدنش شروع به لرزیدن کرد ومن اذامه دادم از زیر تیشرت سینه هاشو مالوندم و بعد خیلی زود به کوسش رسیدم که خیس شده بود به سمت من برگشت وزیپ شلوارمو باز کرد وکیرمو از تو شورتم در اورد کشروع کرد خوردن منم که میخواستم زودتر به کونش برسو بلندش کردو و کوسش رو لیسیدم کردم تو کسش اه بلندی کشید وشروع کرد به عقب جلو کردن داشت ابم مییومد که از توی کس میترا کشیدم بیرون و کیرمو که با اب کسش خیس شده بود رو لای کونش گذاشتم و کردم توش داشتم تلمبه میزدم و میترا هم اه و ناش بلن شده بود و هی میگفت کون به بکن توی کسم ومن کیرمو با فشار تا خایه کردم تو کوسش آبمو ریختم توش و میترا هم با یک اه بلند ارضا شد.
بعد از اون چند مرتبه دیگه تا ایران بودیم باهاش سکس کردم