از حشری بودن مامانم تا گاییده شدنش

باعرض سلام خدمت دوستان شهوتناک عزیز، من آرمین 24 سال دارم و یه مامان دارم که الان 40سالشه و هیکل پری داره(عکسش رو بعدا براتون میزارم).
وقتی 12 ساله بودم(یعنی کلاس اول راهنمایی) ما چون خونمون کامل نبود و به تعمیرات احتیاج داشت یه اتاق و حموم و آشپزخونه اش رو که کامل بودن ساکن شدیم و کارگر ها هم مشغول تکمیل تکمیل و تعمیر کردن باقی ساختمون بودن و چون پدرم به خاطر شغلش ایران نبود(تو یکی از کشورهای عربی کار میکرد)، کار رو به یکی از بنا های آشنا که از فامیل های دورش هم بود واگذار کرد.
 
البته به دلیل مشکلات مالی به صورت روزمزد نه پیمانکاری و آب غذاشون به عهده ی مامانم بود.
همه چیز عادی و طبق روال میگذشت تا اینکه یه روز که از مدرسه تعطیل شدیم و رسیدم خونه دیدم مامانم با یه پیرهن آستین کوتاه و دامن که از پایین 20 سانت سفیدی پاهاش معلوم بود و یه روسری که انداخته بود رو سرش چایی آورده بود واسه ی کارگرها.
وایسادم بیرون و از لای در نگاه کردم دیدم وقتی دولا شد و چایی رو گذاشت زمین(که سفیدی بیشتری از پاهاش زده بود بیرون) یکی از کارگر ها که سن بالایی هم داشت دستشو فرستاد لای پای مامانمو گفت ممنون عزیزم. در همین حین یکی دیگه از کارگر ها هم که هیکل درشتی داشت اومد و از مامانم لب گرفت.
مامانم گفت نکن و رفت تو اتاق منم که دیدم دیگه فایده نداره در زدم و رفتم داخل و هیچی هم به روی خودم نیاوردم، کارگرها هم رفتن و همراه بقیه مشغول کار شدن.
مامانم خوابید و من دیدم ساق پاهاش خیلی بهم چشمک میزنن یواش رفتم و دامنشو بلند کردم، وای مامانم رو کس سفید و بی موش هیچی نپوشیده بود و فقط دامن پاش بود.
 
یه جق زدم و خودمو خالی کردم تصمیم گرفتم فردا زودتر بیام و ببینم کارگرها با مامانم چیکار میکنن.
فردا دو ساعت آخر ورزش داشتیم و من با یکی از دوستام به بهانه ی مریضی مدرسه رو پیچوندیم اومدیم و گفتیم بریم فیلم سوپر ببینیم.
وقتی رسیدیم از لای در نیگاه کردیم دیدیم کارگرها همه مشغول کارن به جز اون پیرمرده، شک کردیم و رفتیم از روی دیوار پشتی خونه و رفتیم داخل.
از پشت پنجره وای پیرمرده مامانمو نشوند تو بغلشو دستشو کرد زیر دامنش، همزمان مشغول نصیحت مامانم هم شد که تو جوونی و باید حال بکنی و…
مامانم یواش یواش شل شد خوابید رو تشک.
 
پیرمرده هم که موقعیت رو مناسب دید رفت 5تا کارگر رو همراه بنا صدا کرد اومدن و گفت بالاخره دیدین رام شد.
حالا مامانم بود و 7 تا کیر.
مرد هیکلی دیروزی که از مامانم لب گرفته بود فوری رفت و دکمه های پیرهن مامانمو پاره کرد و گفت اوف امروز باید جرت بدم مامانم هم گفت باشه فقط از کون نه.
بقیه هم دامن مامانمو در اوردن و شروع کردن به تعریفکردن از هیکل گوشتیش.
هرکدومشون با یه سوراخ مامانم ور میرفتن و کیرشون به یه قسمتی از بدنش میمالیدن، پیرمرده کیرشو تا ته کرد تو دهن مامانم و مرد هیکلی هم داشت کس مامانمو جر میداد.
مامانم دیگه از خود بیخود شده بود و همش آه و اوه میکرد.
مرد هیکلی گفت اینجوری فایده نداره و پاشد رفت بیرون.
 
بقیه هم شروع کردن به سکس از کس و سینه و دهن مامان بیچاره ی من.
10 دقیقه ی بعد مرد هیکلی با یه دوربین عکاسی اومد داخل و شروع کرد از جهات مختلف عکس گرفتن از مامانم.
بعد دوربین رو داد دست یه پسره که فوری آبش اومده بود و تو صورت مامانم خالی کرده بود و گفت عکس بگیر.
موهای مامانمو گرفت و گفت دیگه زیاد حال کردی پاشو تا نشونت بدم حال یعنی چی، بنا که از فامیل های دور پدرم بود همش میگفت گناه داره، خودت رو ارضا کن بریم.
مامانمو بلند کرد و خودش دراز کشید و گفت بشین رو کیرم هرچی مامانم اصرار کرد که از کون نه بی فایده بود تا به زور سر کیرشو کرد تو کون مامانم اما مامانم زیاد نمیذاشت بره تو و فقط همون سر کلفتی کیرشو تلمبه میزد تا پیرمرده یهو از پشت پرید رو مامانمو کیر مرد هیکلی رو تا ته چپوند تو کون مامان بیچاره ام.
مامانم یه جیغ بلند کشید و بیحال شد پسره هم همه ی زوایا رو عکس میگرفت.
یهو از کون مامانم خون اومد و من ترسیدم خواستم برم داخل که حمید دوستم نذاشت گفت طوری نیست(من و حمید مشغول جق زدن بودیم).
بعد چند تا تلمبه ی محکم کیرشو از تو کونش اورد بیرون و شرو ع کرد تو کسش تلمبه زدن پیرمرده هم ازپشت میکر تو کون مامانم.
مرد هیکلی فوش میداد میگفت هرکی آبشو نریزه توش مادر جنده است و فلان.
کم کم همه آبشون اومد و خالی کردن تو کس و کون و دهن مامانم، مرد هیکلی هم بلند شد و دوربین رو پیچید لای دامن مامانم و بردشون بیرون.
مامان بیچاره ی من که همه ی تشکش خونی شده بود رو لخت انداختن همونجا و رفتن سر کارشون.
من و حمید هم که ارضا شده بودیم پریدیم بیرون و رفتیم تا بعدا سر موقع برم خونه.
خاطره ی من مامان ادامه داره و ما باقیش رو بعدا واستون میفرستم
 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

33 دیدگاه دربارهٔ «از حشری بودن مامانم تا گاییده شدنش»

  1. سلام.عکس مامانتو برام ایمیل کن.فداش بشم.شمارشم برام بفرست.اوففففففففف

  2. سینا جووووون

    ارمین جون دوس داری از مامانامون بگیم ؟؟ مامانم جنده ای واسه خودش

    1. سلام به منم از عکسهای مامانت بفرست به ایمیلم خدایش دوستد ارم داستان قشنگی تعریف کردی میخوام ببنیم بدن زیبای مامانت ور ایدی مسنجر من هم هست
      [email protected]
      منتظر عکس مامنت هستم اگه فیلم از سکس خودتو مامانت هم درای بدون چهر بهم بفرست اگه با چهر باشه که لذتش 1000 برابر میشه منم ججبران میکنم از سکس خودم و دوست دخترم برات فیلم و عکس میفرسستم خبرش با تو ممنتظرم

      1. سلام معذرت اون ادرس اییملم مسدود شده فیلم و عکس سکس مامانت رو برام بفرست به این ادرس منم بهت میفرستم
        [email protected]

  3. سلام واسه منم عکسه مامان جونتو بفرست فدای کسش راستی مامانه منم خیلی کسه دوست دارم بیشتر باهم در ارتباط باشیم : [email protected]

  4. جوووون کاش منم بودم مامانتو از کس میکردمممم تو هم کس دادنشو می دیدی

  5. بفرست عكس ازكس مامانت

    كيرم روميزارم لاي كس مامانت عزيزم.عكسش روبفرست اگرراضي بودپول ميدم هرچي كه خواست فقط هم ازكس ميكنمش دردنداشته باشه

    1. دختر زیاد دورمه..ولی امثال مامان تو یه چیز دیگن ….بهم ایمیل کن عکس مامانت تا بیشتر در ارتباط باشیم ارمین
      [email protected]

  6. جووووووووووووون عجب مامان حشری کیرم تو کوسش اه
    09351750015 این شماره منه مرد باشو بده به مامانت

  7. سلام ارمین جون ایدیمو میدم بیا یاهو اددم کن کارت دارم
    mojtabajafari592

  8. بابک هستم ۲۹ ساله فوق العاده هات و حشری …عاشق خانومای سن بالا و داغ هستم..تو سکس تلفنی کاری میکنم آبتون بپاشه منتظر تماستونم..فدای رونای داغ و باسنای بزرگتون بشم..جوووون…۰۹۰۱۰۵۱۷۷۲۵

  9. جوون آبم اومد
    مرد باش و شمارمو بده به مامان کوس طلات
    09300250921

  10. من میخوام اگه بخوای یه سکس بسیارعالی بامامانت بکنم09127011890

  11. جووون قربون مامانت برم
    لطف كن يه تماس با من بگير ٠٩١٢٣٩٦٦٥٧٠

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا