آخر هفته ی‌ عالی‌

دراز کشیده بودم که با صدای مامانم که میگفت پاشو سارا ساعت شد 7 شب…  چشامو باز کردم و از کنار بالشت گوشیم رو که صفحه اش روشن و خاموش میشد نگاه کردم تا ساعت رو ببینم که دیدم یکی از دوستای قدیم دانشگاهم منو عضو یه گروه کرده که یا بچه های هم دانشگاهیمون بودن یا کسایی که یکی عضوشون کرده بود.

چند هفته ای گذشت و یه روز حرف از یه دوره همی شد که بعد از کلی بحث قرار شد ویلای دماوند یکی از بچه ها جمع بشیم اولش نمیخواستم برم ولی بعد گفتم چرا که نه میرم با یکی از همکلاسیهام هماهنگ کردم که بریم ساعت 2 راه افتادیم و حدود 4 رسیدیم وقتی وارد ویلا شدیم اول یه ساختمون بود که از کنارش پله میخورد و به یه حیاط بزرگ و بعد سه طبقه باغ که خیلی بزرگ نبود منتهی میشد تا شب همه به بگو و بخند کنار آتیشی که تو حیاط درست کرده بودن گذروندن تو جمع یه پسری بود که قیافه معمولی داشت با موهای تیره و چشمای مشکی که من اصلا نمیشناختمش ولی بامزه بود سر به سر همه میذاشت و کلی باعث خنده همه میشد یکم خسته شدم از پله هایی که به باغ میرفت رفتم پایین تاریک بود و خیلی چیزی معلوم نبود نشستم رو پله که یکم هوام عوض بشه حس کردم یکی پشت سرم رو پله ایستاده برگشتم دیدم همون پسره است اومد پایین گفت اسمتو بهم گفته بودی؟؟ گفتم فک نکنم سارا هستم گفت خوبه منم مسعودم گفتم خوشبختم گفت خوبه با یه اسم خوشبخت میشی و خندید.

 

سفیدی دندوناش تو تاریکی معلوم شد اومد پایین و کنارم نشت کاملا چسبید بهم دستشو انداخت دور گردنم و سر انگشتاش روسینم کشیده میشد گفت: دیگه چه خبر؟ گفتم: هیچی. گفت: آره؟ گفتم: آره گفت ماره و خندید دستشو آورد پایین تر و یکم بیشتر رو سینه ام کشید و بیشتر منو بخودش چسبوند و اون یکی دستشو گذاشت رو رون پام و آروم بردش بالا و گفت: ورود ممنوع که نیستی؟ گفتم بستگی داره. گفت: به چی؟ گفتم: به شخصش گفت من شخص مورد نظرم شک نکن و دستشو بالاتر برد تا به کسم رسید یکم فشار داد و صورتشو آورد جلو و لب گرفت خیلی کوتاه و یکم رفت عقب و به صورتم نگاه کرد و دوباره لباشو آورد جلو شروع کرد به خوردن لبام ؛ خیلی وقت بود سکس نکرده بودم و خیلی دلم میخواست ولی نمیدونستم اون لحظه چه واکنشی نشون بدم و هیچ کاری نمیکردم. دستشو از دور گردن برداشت و از زیر لباسم روی سینه ام گذاشت شروع کرد مالیدن و دست راستشو بیشتر به کسم فشار داد و بعد صورتشو برد عقب تر و گفت میخوای بیشتر پیش بریم ؟ نگاش کردم گفتم: کما بیش…

 

دستمو گرفت گذاشت رو کیرش که بلند شده بود و گفت: بمالش بعد لباسمو بالا زد و سینه مو از سوتین درآورد و شروع کرد خوردن زبونشو درو نوک سینم میچرخوند و گاز میگرفت و نوکشو میک میزد احساس کردم داغ شدم سرشو آوردم بالا و شروع کردم لب گرفتن و لبشو گاز میگرفتم و اونم لب پاینمو میخورد و گاز میگرفت و اومد پایین تر شروع کرد گردنمو خوردن دستش روی سینه هام بود و میمالیدشون حس کردم شورتم خخیس شده کیرشو میمالید بهم کاملا حسش میکردم بلوزمو داد بالا و سینه هامو شروع کرد خوردن و دوباره سرشو میک میزد و نوک سینممو گازای کوچولو میگرفت و بعد رفت پایینتر و شروع کرد لیس زدن شکمم و دکمه شلوارمو باز کرد و شلوار و شورتمو کشید پایین و بلند شد منو برگردوند و گفت دولا شو شلوارشو کشید پایین و کیرشو کشید روی کونم و برد پایین تر تا نزدیک کسم یکم سر کیرشو مالید به کسم و بعد یکم فرو کرد تو کسم وبا دست راستش سینه مو گرفت تو دستشو دست چپشو گذاشت رو شونم و شروع کرد به عقب و جلو کرد خیلی داغ بود کیرش و با هربار که عقب و جلو میکرد حس میکردم کسم خیس تر میشه

 

شروع کرد به تندتر کردن و دم گوشم گفت: نخوردیا گفتم: بده بخورم خووب از کسم کیرشو کشید بیرون و برم گشتم و رو پله نشستم و با دست کیرشو گرفتم تو دستم و یکم سرشو لیس زدم و بعد کردمش تو دهنم و و با زبونم دور سر کیرش میکشیدم و سرمو عقب و جلو میبرم تا همه کیرشو تو دهنم جا بدم ولی بازم همه کیرش تو دهنم جا نمیشد و بعد دستشو گرفت پشت سرم و خودش شروع کرد عقب و جلو کردن و تند ترش کرد و از دهنم کشید بیرون و با دست چند باز زد که آبش ریخت رو صورتم و آبش از گونه ام پایین اومد تا نزدیک دهنم که با کیرش آبشو مالید رو لبام حس کردم صورتم از گرمای آبش گرم شده و بعد رفت عقب گفت: حالا دستمال داری؟ و خندید و از جیبش دستمال درآورد و داد بهم و وقتی داشتم صورتمو پاک میکردم گفت بقیش باشه آخر شب تو ویلا وقتی همه خوابن از خجالتت در میام سارا خانوم …

 

نوشته: سارا جوون

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «آخر هفته ی‌ عالی‌»

  1. حاضری بامن هم دوست بشی البته من دوست ندارم آبمو رو صورت کسی خالی کنم اینو دوری از ادب میدونم

  2. خوب بود مرسی.یه زن یا دختر از آذربایجان شرقی واسه دوستی09217973579

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا