من توی یه آموزشگاه موسیقی درس میدم اما سن ام کم بود اون زمانو بوسیله اشنایی که با صاحب آموزشگاه داشتم قبول کرد اونجا مشغول به کار بشم با افراد خیلی زیادی توی روز رفت و امد داشتم.به خاطر اینکه سنم کم بود اوایل تدریس هنر جوهای کمی داشتم اما بعد از چند ماه تونستم یه کم معروف بشم و شاگردام بیشتر بشن.نگار یکی از شاگردام بود البته از معدود شاگردای دختر.چون من حوصله سرو کله زدن با تازه کارارو نداشتم افراد اماتورو قبول نمیکردم.
نگار از من چند ماهی بزرگتر بود اولین جلسه خیلی معمولی بوود اما رفته رفته بیشتر با هم صمیمی شدیم.اینم بگم من به دخترا رو نمیدم و اهل مزه پروندن هم نیستم تا خوشون بیاد.
از این جریانات یک سالی گذشت زنگ زدناش به موبایلم خیلی بیشتر شده بودو فهمیده بودم دوست داره با هم رابطمون گرمتر باشه اما چون یه تجربه تلخ داشتم میترسیدم دوباره تکرار بشه برام.نگار دختر خیلی مهربونی بود اخلاقش واقعا عالی بود زیبایی خاص خودشو داشت.صداش بارز ترین مشخصش بود.بالاخره دلو زدم به دریا و بهش پیشنهاد دادم و اونم قبول کرد اما طرز قبول کردنش یه جوری بود که خیلی ناراخت شدم اما فراموش کردم چون میدونستم میخواد کلاس بزاره.از دوستیمون 6 ماهی میگذشت و هر چند روز یه بار با هم میرفتیم بیرون اما احساس خوبی نداشتم چون منو از نظر عاطفی ارضا نمیکرد وهیچ وقت کلمه عاشقانه ای بهم نمیگفت و در کل اون دوست دختر من بود اما من دوست پسرش نبودم از این رفتارش حسابی شاکی بودم اما اخلاقش واقعا عالی بود تیکه کلاماش رو دوست داشتم همین چیزها هم منو گرفتار کرده بود اروم اروم تماس های فیزیکیمو باهاش زیاد کرده بودم گذشت تا اوایل دی طرفای ساعت 6 قرار گذاشتیم توی یه کافی شاپ که اغلب باهم میرفتیم اون روز خیلی شلوغ بود دلم میخواست برای اولین بار بوسش کنم بعد از نیم ساعت که تو کافی شاپ بودیم بهش گفتم میای بریم کافی نت یه کاری دارم تا کافی نت 5 دقیقه پیاده راه بود و توی طبقه 3 یه ساختمون بود که طبقه های پایینش ازمایشگاه و این چیزا بود که عصرا میبستن.
توی راه پله کافی نت که بودیم بهش گفتم یه قولی داده بودی گفت چی گفتم که میزاری لپتو بوس کنم گفت اینجا که نمیشه گفتم اوکی باشه برای بعد(این قول رو چند روز قبل ازش گرفته بودم) رفتیم توی کافی از مسعولش یه سیستم خواستم موقعیت سیستم عالی بود طوری بود که اگه یکی به نیم متری میز نمیرسید نمیتونست بیبینه چی کار داریم میکنیم منم خیلی خوسحال بودم اما میترسیدم.برای نگار یه صندلی اوردم که بشینه کنارم سایتو باز کردم با دست چپم دست راسته نگار رو گرفتم دستش یخ بود دقیقه ها میگذشت و من نمیدنستم اگه بوسش کنم چی میشه…….
نگار زل زده بود به مانیتور صورتش بهم خیلی نزدیک شده بود دوره چشاش اکریل رنگی زده بود یه کم که تو اون موقعیت ادمو خیلی هوایی میکرد توی یه لحظه لبمو گذاشتم رو گونش که یه اییییییی کشداری کشیدو گفت دیوونه یکی میبینه از چهرش معلوم بود که خوشش اومده با خودم گفتم اگر الان لب نگیرم دیگه نمیتونم بعد از چند دیقه دوباره این کارو کردم اما نتونستم دقیق لبمو بذارم رو لبش اما همونم عالی بود برام هیچی نگفت روشو کرد اونور و ازش عذر خواهی کردم سریع کارمو کردمو اومدیم بیرون از کافی نت توی راه پله جلوی واحد طبقه پایین چسبوندمش به دیوار شروع کردم به لب گرفتن واقعا هول کرده بودم چون باره اولم بوود تو هال خودم بودم که دیدم صدای یه نفر میاد که مثل برق از هم جدا شدیم شروع کردیم به مرتب کردن خودمون توی شیشه اون واحد یه زن مسن بود شک کرده بود اما نمیدونم دید یا نه.خیلی ترسیدم اون روز دیگه کاری نکردیم.
قرارای ما شده بود برای لب بازی توی سینما توی کافی شاپ توی پارک یکی از بهترین موقعیت ها وقتی بود که داشت برف میومد.هوا سرد بود اما نفساش داغ داغ بود دختره واقعا حشری بود مثل خودم.(اینو بعدا ازش پرسیدم که تایید کرد)
بعد از چند وقت با هم دعوامون شد پی بهونه اوردن بود برای کات کردن منم قاطی کرده بودم میخواستم مثل خودش باشمو با حرفام ناراحتش کنم مثل کاری که خودش کرده بود.بهش گفتم میخوای منم یه چی بگم که بسوزی گفت بگو کلی فکر کردمو گفتم کیرم تو کست و از این حرفاو مسخرش میکردم تا بهش گفتم سایز سینت 65؟هیچی نمیگفت خیلی شاکی شده بود منم گیر داده بودم:فکر کنم 60 باشه.65 هستی یا 60؟شاکی بود برگشتو گفت خیلی کثافتی منم گفتم خودتی چه طور تو این همه منو اذیت میکنی من نمیتونم یه سوال ازت بپرسم.
دیگه کات کرده بودیم خیلی هواشو کرده بودم بعد از 2 هفته دوباره سرو کلش پیدا شد نمیدونم sms داد یا زنگ زد یادم هم نمیاد چی گفت فقط یادمه دوباره دوستیمون شروع شد اما فرقش این بود که روی من باز شده بود تو روش ول کنش نبودم هر وقت صحبت میکردیم بهش میگفتم اخر ما نفمیدیم 65 یا 60 یه روز پشت تلفن قاطی کرد و اروم گفت 65 منم گفتم خب پس درست میگفتم.بالاخره پیشنهاد دادمو بهش گفتم سکس میخوام مطمعن بودم اونم میخواد اما امتناع میکرد بعد از یه هفته تونستم راضیش کنم باهاش قرار گذاشتم که برمو و ببرمش خونمون.قرارمون5.15 بود فکر کنم 17 بهمن 89 بود رفتم سر قرار تیپه همیشگیشو داشت اما یه جوری بود یه کم عصبی بود وسط راه منصرف شد اما راضیش کردم توی راه نم نم بارون گرفت دم غروب خیلی احساسی شده بودیم.اومد خونه شروع کردم لب گرفت قبلش تو سایتا کمی اطلاعات کسب کرده بودم در مورد شروع سکس و نقاط حساس.یادمه نوشته بود اگه عمل سکس به اخر بیوفته خیلی خوبه و باید چند دیقه طرفتو نوازش کنی و بهش ارامش بدی منم عالی داشتم این کارارو میکردم اما دوست داشتم زود تر شروع بشه اما جلوی خودمو میگرفتم بعد از 20 دقیقه شروع کردم دراوردن لباسش عالی داشت پیش میرفت همون جوری که برنامه ریزی کرده بودم وقتی سوتینشو باز کردم گفتم 65 اینه پس تو نگاش شهوت موج میزد چشاش داشت خمار میشد منم اروم داشتم سینه هاشو میخوردم که ناله های ریزش درومد بعدش رفتم طرف شلوارش نمیزاشت درش میگفت امشب نه منم گفتم کاری نمیخوام بکنم میخوام نگاش کنم.
شلوار شورتشو دراوردم که دیدم قرمز شده دستشو گذاشته رو صورتش وچشماش خجالت میکشد منم شروع کردم لب بازی باهاش بعد از تموم شدن لب بازی کیرمو گرفت تو دستاش بعد گذاشت رو کسش بد جوری حشری شده بود یه اهی کشید که به گا رفتم بردمش تو اتاق رو تختم شروع کرد ساک زدن داشت کیرمو میخورد بلد نبود ساک بزنه حداقل خوبیش این بود که نمیخورد به دندونش از قبل هماهنگ کرده بودم که از پشت بزنم شرع کردم با روغن لیز کردن سوراخش انگشتمو با هزار مکافات کردم توش زیره دستم داشت میمرد هم از درد هم از لذت دیگه شروع کردم یه بالش کوچیک گذاشتم زیره شکمش کیرمو گذاشتم رو سوراخش اروم فشار دادم تو سر کیرم رفت تو داشت دادو بیداد میکرد اما نگفت در بیارو سوختمو مردمو جر خورمو این حرفا منم فقط میخواستم ابم بیاد مثل سگ شده بودم نمیدونستم چی کار دارم میکنم فقط میخواستم بکنم توی یه سوراخ اینقدر هول شده بودم که کاندوم یادم رفته بود با تمام قدرت تمام کیرمو کردم توی کونش شروع کرد جیغ زدن واقعا اون تو خیلی داغ بووود خیلی درد کشید کیرم 15 سانته کلفتیشم 4 سانته.دیگه جا باز کرده بود جفتمون داشتیم لذت میبردیم همزمان لبم با هم میگرفیتیم بعد از چند دیقه کیرمو دراوردم گذاشتم بین سینه هاش بالا پایین کردن دوباره برشگردوندم و گذاشتم توش داشت ابم میومد اونم احساس کرد گفت ابتو نریزی تو منم برش گردوندم ریختم رو سینه هاش که یه کم ریخت رو چونش هر چی اب تو بدنم بود اومد بیرون واقعا خسته شده بودم تازه یادم اومد اون ارضا نشده
منم بلندش کردمو ایستاده شروع کردم با انگشت تحریک کردن چوچولش اونم منو بقل کرده بود بقل گوشم اه اه میکرد نفسش داغ بود طوری که دوباره میخواستم بلند کنم کیرمو اما حسی تو بدنم نبود واقعا داشت لذت میبرد خندم گرفته بود بعد از 2 3 دیقه اونم ارضا شد همدیگرو بوس کردیمو حاضر شد که بره تا یه جایی رسوندمش تو راه برگشت به خونه بهش اس دادم:ببخشید خیلی درد کشیدی هواسم نبود دارم چی کار میکنم.اونم جواب داد اشکال نداره درد رو دوست دارم وقتی تا ته کردی تو دستمو گاز گرفتم جاش هنوز مونده منم جواب دادم سوری.دردو دوست داری؟ من شنیدم دخترا دوست ندارن که گفت من دوست دارم دردشو.
این بود اولین سکس من با نگار.ببخشید طولانی بود.اسم نگار مستعار بود اما یه چیزی تو همین مایه هاس.اگه دوست داشتین بگین سکس هایه دیگمو هم باهاش بنویسم.
نوشته: Fuck Your Ass