من علی 20 ساله دانشجو هستم.قضیه از اونجا شروع شد که من ترم تابستون ورداشته بودم و میرفتم میدان امام حسین ساختمون شماره 2 دانشگاهمون. اولا همه چی عادی بود تا اینکه یکی از کارمندای مترو که تو قسمت فروش بلیت اعتباری مترو بود و یه مرد هم بود عوض شد و به جاش یه زن تقریبا 29-30 ساله اومد. اون خیلی خوشگل و سکسی بود.پوست سفید لبای سرخ قشنگ موهای قهوه ای سایز سینش هم 80 بود و خیلی هم خوش تیپ بود و به خودش حسابی میرسید و آرایش میکرد.(البته سرو وضع منم خوب بود و خوشتیپ بودم).من هر وقت از جلوی گیشه رد میشدم قشنگ چش تو چش میشدیم تا اینکه از دید هم خارج بشیم منم پیش خودم میگفتم الان تو دلش داره از من بد میگه آخه حداقل 10-11 سال از من بزرگتر بود و اونو چه به دید زدن من. منم حسابی تو کفش بودم و همیشه موقع جق زدن خودمو با اون تصور میکردم.منم واسه اینکه بهش نزدیکتر بشم تند تند میرفتم بیلیتمو 1000 تومن 1000 تومن شارژ میکردم بعضی وقتا یه دختر 24-25 ساله میومد پیشش با هم صحبت میکردن از صحبتاشون فهمیده بودم اسمش مینا بود و ازدواج کرده بود و بچه هم نداشت.من واقعا نمیدونستم چیکار کنم که باهاش ارتباط برقرار کنم تا اینکه یکی به تلفن اونجا زنگ زد اونم شماره خودشو داشت بهش میداد از شانس موبایلمو خونه جا گذاشته بودم شماررو هی تو ذهنم تکرار میکردم که یادم نره تا اینکه رفتم اونورتر نوشتم رو یه کاغذ. فرداش بهش یه جک sms کردم فکر نمیکردم جواب بده که جواب داد اونم یه جک به من زد منم حسابی خوشحال شدم.بعد یه اس دیگه داد گفت شما منم گفتم علی هستم و از آشناییتون خوشبختم مینا خانم پرسید منو از کجا میشناسی گفتم تو مترو دیدمش راضی شد خلاصه فهمیدم 30 سالشه.تا چند روز همینطور هی به هم جک میدادیم که من جکارو بردم طرف جکای سکسی اونم کم نمی آورد وبهم جک میداد. بعد کم کم با هم تلفنی از همه چی صحبت میکردیم که گفت میخواد منو ببینه منم قبول کردم. اما میترسیدم و پیش خودم میگفتم نکنه نقشه کشیده منو کله پا کنه. نکنه منو تحویل پلیسی همکاری یا حتی شوهرش بده
از طرف دیگه داشتم از دوریش هلاک میشدم دلو زدم به دریا پنجشنبه ساعت 3 بعدازظهر که شیفتش عوض میشد رفتم پیشش اول بیلتمو دادم شارژ کرد مونده بودم بگم یا نگم که گفت کاری داری دلو زدم به دریا گفتم مینا خانم من علی هستم یه ذره منومن کرد بعد گفت فکر نمیکردم تو باشی گفتم مگه چمه اونم گفت چیزیت نیست فقط بچه ای بهش گفتم عوضش این بچه چشش گرفتت و هر جوری بخوای در خدمته.ساعت کاریش تموم شده بود یه دختر دیگه اومد جاش وایساد بلند شد همدیگرو بوسیدن اومد بیرون گفت بیا دنبالم قلبم داشت تند تند میزد رفتیم سوار قطار شدیم خیالم راحت شد قطار خلوت بود و پیش هم نشسته بودیم منم از اینکه الان چسبیدم بهش تو پوست خودم نمیگنجیدم. ایستگاه قیطریه پیاده شدیم یه تاکسی گرفت رفتیم خونشون کسی نبود شوهرش سر کار بود و همیشه 48 ساعت سر کار بود 24 ساعت خونه. خلاصه رفتیم تو من نشستم رو مبل مینا هم رفت لباسشو عوض کرد با یه تاپ شلوارک نوک مدادی اومد من که کف کرده بودم داشتم بدن مینارو تو اون حالت میدیدم پستوناش واقعا خوش فرم و گرد بودن تن و بدنش هم بلوری وقتی دیدمش کیرم شروع کرد به شق شدن رفت آشپزخونه بعد با 2 تا آب انار اومد نشست پیش من کیرم تو شلوار لیم داشت داغون میشد.من داشتم همینجور نیگاش میکردم گفت چیه تا حالا آدم ندیدی گفتم تو فرشته ای دستشو گذاشت رو پام گفت آبمیوتو بخور در حین خوردن چشام تو چاک سینش بود و داشتم از شق درد میمردم.بلند شد لیوانارو جم کرد اومد پیشم دستشو گذاشت رو کیرم گفت هنوز هیچی نشده اینو چه بلند کردی بهش گفتم بار اولمه گفت عیبی نداره ولی ازرو شلوار مثل اینکه بزرگه ها (18 سانت با قطر 3سانت) اومد نشست جلوی پام کمربندمو و دکمه های شلوارمو باز کرد
منم تو فضا رفته بودم دستشو انداخت به کیرم از تو شرت درش آورد همینکه کیرم از تو شرت آزاد شد یدفه آبم با فشار ریخت رو صورتش من ازش معذرت خواهی کردم رفت صورتشو شست از اینکه آبم اینجوری باید میومد خیلی ناراحت بودم اومد جلوم گفت عیبی نداره و لباشو گذاشت رو لبام شروع کرد به لب گرفتن اولین لب عمرمو داشتم میگرفتم خیلی شیرین و خوشمزه بود چند دقیقه بعد کیرمو گرفت گذاشت دهنش شروع کرد به ساک زدن حالا مینا داشت با لبای خوشگلش که دور کیرم حلقه زده بود واون زبونش که داشت با کیرم بازی میکرد تو اون دهن داغش واسم ساک میزد بعد کیرمو از دهنش در میاورد خایه هامو میلیسید و یه لیس مثل بستنی به کیرم میزد با زبونش سر کیرمو قلقلک میداد دوباره میکرد تو دهنش و در حین خوردن با دستش واسم جق میزد واقعا خیلی خوب و حرفه ای ساک میزد انگار تو رویا بودم یه 5 دقیقه گذشت حس کردم داره آبم میاد بهش گفتم اونم همینطور مشغول بود که آبم خالی شد تو دهنش مینا هم تمام آب کیرمو خورد.گفت لباساتو در بیار منم لخت لخت شدم خودشم تاپ و شلوارکشو در آورد منم ضربان قلبم هی میرفت بالاتر حالا مینا با یه شرت و سوتین صورتیه بندی جلوم بود رفتیم تو اتاق خواب مینا دراز کشید رو تخت منم شروع کردم به بوسیدن و لیسیدن گردنش کم کم رفتم پایین تا رسیدم به سینه هاش از رو کرستش پستوناشو میبوسیدم با دستم گره بندشو از دو طرف بدنش باز کردم و سوتینشو درآوردم حالا 2 تا سینه ناز جلوم بودن گرد و سفت و سر بالا با یه حاله سرخ کمرنگ و یه نوک سرخ که از فرط شهوت شق شده بود
شروع کردم به خوردن سینه هاش و هر از گاهی یه گاز کوچولو از نوک سینه های مینا میگرفتم اونم هی آه آه میکرد اونقدر پستوناشو خوردم که سرمو فشار داد سمت پایین گفت بسه کسمو بخورهمینجور که بدنشو میلیسیدم رفتم پایین شرتش خیس بود یه بوس از روی شرت به کسش زدم شرتشم از پاش درآوردم خدای من اولین بار بود یه کس از نزدیک میدیدم ضربان قلبم تند شده بود کس مینا واقعا خوشگل بود حتی یدونه مو هم نداشت سفید و تپل بود لباش چسبیده بودن به هم لبامو چسبوندم به کسش شروع کردم به کس لیسی واقعا خوشمزه بود زبونم میبردم بین لبای کسش بعد با دستم لبای کسشو از هم باز کردم رنگ توش صورتیه خیلی خوشرنگی بود زبونم بردم رو چوچولش و هی مک میزدم و کل کسشو میلیسیدم مینا هم همش آه ناله میکرد بعد از 10 دقیقه خوردن کسش آه و اوهش بیشتر شد و کمرشو هی میداد بالا میگفت بخور علی کسمو بخور فهمیدم میخواد ارگاسم بشه واسه همین تندتر واسش لیس میزدم که یه آه بلند کشید و ارضا شد و آب کسش اومد خالی شد تو دهن من منم همشو خوردم یه ذره دیگه واسش لیسیدم تا حالش جا اومد گفت علی جون کیرتو اسپری بزن بکن تو کسم که دارم میمیرم من یه چشم گفتم و یه اسپری که بغل تخت بود ورداشتم به کیرم زدم کیرمو تنظیم کردم رو کسش و با یه فشار کیرم تا نصفه رفت تو کسش مینا همش آه و اوه میکرد اون تو حسابی داغ و لیز بود یه فشار دیگه دادم کل کیرم رفت تو و خایه هام چسبیدن به سوراخ کون مینا شروع کردم آروم به تلمبه زدن کم کم سرعتمو زیاد کردم یه 10 دقیقه تلمبه زدم خسته شدم گفتم برگرد حالت سگی از پشت بکنم تو کست اونم برگشت
وقتی کسشو دیدم تو اون حالت طاقت نیاوردم نخورمش مثل یه هلوی رسیده و آبدار بود واقعا کسش تپل و قلمبه بود یه ذره دوباره کسشو لیسیدم بعد کیرمو کردم توش و در حین کس کردن سینه هاشو میگرفتم تو دستم و میمالیدم و از پشت به کمرش بوسه های ریز میزدم تو این حالت هم یه مقدار کردم بهش گفتم مینا میخوام از کون بکنمت که مینا گفت نه عمرا من دو بار به محسن دادم (محسن شوهرشه) هر دو بار هم کلی درد کشیدم و دیگه اصلا از کون نمیدم گفتم مینا اون با من. من بلدم(از فیلمو عکسو داستان یاد گرفته بودم) اونم با اصرار من قبول کرد گفتم کرم داری اشاره کرد به عسلی از رو عسلی کرمو ورداشتم مالیدم به کون مینا و انگشتمو کردم تو کونش کم کم تعداد انگشتامو بیشتر کردم تا آماده شد به کیر خودمم کرم مالیدم کیرمو گذاشتم دم کونش گفتم خودتو شل کن حالا حاضری سرشو تکون داد که آره با یه فشار ملایم سر کیرم رفت تو مینا یه آه کشید من فشار دومو دادم کیرم تا نصف رفت تو کونش مینا گفت آی کونم گفتم الان دردش آروم میشه یه ذره نگه داشتم تا جا باز کنه بعد یه فشار دیگه دادم حالا کل کیرم تو کون مینا بود که مینا ناله هاش بلندتر شد دوباره نگه داشتم وقتی حس کردم جا باز کرد شروع کردم خیلی آروم تو کون واقعا تنگش تلمبه زدن یواش یواش سرعتو زیاد میکردم و مینا همش میگفت آی مامان جون کونم یه ذره که گذشت دردش آروم شد و تبدیل شد به لذتو همش میگفت محکمتر بکن کونم واسه تو بکنش منم حشری میشدم و محکم تر میکردمش و با دستم کسشو میمالیدم
مینا دوباره ارضا شد منم خسته شدم کشیدم بیرون مینا گفت برو کیرتو بشور بیا بکن تو کسم (به خاطر میکروبای کون) منم رفتم شستم اومدم گفت تو دراز بکش دراز کشیدم اومد با کسش نشست رو کیرم خیلی آروم کیرمو کرد تو کسش و آروم بالا پایین میکرد خودشو که یواش یواش سرعتشو زیاد کرد و همش آه آه میکرد میگفت دارم کس میدم جون تو کسم کیره بکن عزیزم و … منم با یه دست کسشو میمالیدم و با دست دیگم سینه هاشو نوازش میکردم7-8 دقیقه گذشت من حس کردم داره آبم میاد گفتم مینا مثل اینکه داره آبم میاد بلند شو مینا گفت عیبی نداره خالی کن تو کسم شاید اینجوری حداقل از تو حامله بشم شوهرم که نمیتونه (6 سال بود که ازدواج کرده بودن) منم که داشت آبم میومد یه آه کشیدم و آبم خالی شد تو کس مینا مینا گفت جون چه آب داغی داری سوختم و همونجوری رو من دراز کشید چند دقیقه بعد بلند شد 2 تایی رفتیم حموم همدیگرو شستیم بعد لباس همدیگرو پوشوندیم اومدیم تو پذیرایی مینا رفت دو تا شیر موز آورد خوردیم و یه لب دیگه گرفتیم موقع رفتن دوباره به هم لب دادیم دوست نداشتم برم ولی باید میرفتم خداحافظی کردیم من رفتم خومنمون الان هم منتظرم که وقتش که شد زنگ بزنه برم پیشش….(پایان)
نوشته: علی
آقا آدرس دانشگاه رو دادی که پسر خوب ما هم ترم تابستون اونجا میریم