سلام دوستان اسم من عرشیا هست این خاطره واقعیه ببخشید دفعه اول مینویسم چند سال پیش یه مزاحم تلفنی داشتم زنگ میزد عاشق حرف سکسی بود همش میپرسید چه جوری دوست داری بکنی و یهو قطع میکرد میگفت داداشم میاد هر کاری کردم سر قرار نیومد بهش گفتم اگه این هفته نیایی تموم بعد یه روز از خط دیگه اس امد دنبالش گرفتم که کی هستی گفت حقیقتش من خواهر شوهر اون کسی هستم بهت اسم میده هرچی بهش میگم این کار رو نکن به حرف نمیکنه عادت کرده گفت دیگه جوابش رو نده منم گفتم نمی دونستم متاهل هست بعد با خودش حرف زدم یه هفته با هم حرف میزدیم کم کم داشتیم به هم حس پیدامیکردیم اخه من ادم احساسی هستم گفت شوهر ندارم و دخترم دیدیم تمام مشخصات اینو زن داداشش به من داده بود سرتون بدرد نیارم اب این طرف که اسمش لیدا بود بهد یه هفته باهم قرار گذاشتیم همو ببینیم امد سر قرار وای چه دختر ناز و خوش هیکلیو خوش لباسی دیده میشد بود بعد چند روز دوباره این دفعه قرار گذاشتیم امد خونه و بعد از حرف زدن بردمش خونه رو نشونش بدم اینو بگم من تنها زندگی میکنم
رفتیم تو اتاق خواب که رو تخت نشستیم داشتم باهاش حرف میزدم که من سر صحبت باز کردم که بوسه تنها چیزی هست که ادم نمی تونه احساس غیر واقعی توش بگنجونه و هر ادمی از بوسیدن احساسش رو نشون میده لب روی لب شروع شد وای چه با احساس بود لب رو لب زبون تو زبون و چشما بسته چند دقیقه به خوردن لب هم ادامه دادم که روی تخت خوابوندم اینو بگم لیداورزش میکرد با اونکه هیکل درشتی داشت اندام سفتی داشت و هنوز ازدواج نکرده بود بهش گفتم مانتو و شالت در بیار بلند شد تا مانتوشو در اورد چشم به رون های درشت و قشنگش باسن گرد بود وسینه هاش هم سایز 80 بود از تاب چسبی پوشیده بود بد جور نمایون میشد دیگه طاقتم طاب شده بود بلند شدم بغلش کردم شروع کردم دوباره به خوردن لبش که باهم رفتیم رو تخت شروع کردن به در اوردن لباساش جان وقتی سینه هاش ار سوتینش در امد از شهوتش سفت شده بود شروع کردم به خوردن گردنش و پشت گوشش که صدایی نفساش بلند شد وو رفتم پایین تر از روی شورتش کسش رو لیس میزدم که خودش داد پایین منم کامل در اوردم رفتم پایین از نوک انگشتاش شروع کردم به خوردن رفتم بالاتر اول دوره نافش و کسش لیس زدم بعد پاهاشو باز کردم شروع کردم به لیسیدن کسش وای چه خیس شده بود چه کسه تمیز مشخص بود به خودش احتمال داده بود یه تار مو تو بدنش دیده نمیشد لبه های کوسش باز کردم و شروع کردم با زبونم سوراخش را به لیس زدن لیدا صدای نفساش خیلی بلند شده بود و میگفت جان عزیزم داری چیکار میکنی بامن دیونم کردی منم بیشتر هیجانی میشدم رفتم بالاتر از سینه هاش شروع کردم به لیسیدن تا نوک سینه هاش.
لیدا دستش تو موهام کرده بود و می کشید بعد به پشت دراز کردم واز پشت ساق پاش شروع کردم رفتم بالاتر تا به باسنش رسیدم وای چی سفت بود همینجری میخوردم و دندون اروم میگرفتن لای باسنش باز میکردم و کسش رو میخوردم و گاهی هم زبونی به سوارخ کونش میزدم بعد لیدا گفت پسر دیونه شدم نوبت منه بلند شد لباسهامو در اورد و منو رو تخت داز کرد امد بالام و از گردنم شروه کرد به خوردن سینه هامو ملیسید داشتم دیونه میشدم رفتم پاینتر کیرمو گرفت تو دستاش و شروع کرد به خوردن وای چه ناز میخورد مشخص بود تجربه داره از خوردنش سعی میکرد همونجوری که من حال دادم اونم منو مست کنه از زیز بیضه هام لیس میزد تا نوکش وهر چندبار یه با رتاجای که میتونست تو دهنش میکرد بعد با اب دهنش قشنگ کیرمو خیس کرد و ساک مشتی میزد دیگه به اوج رسده بودم بعد مدل 69 بهش گفتم گفت چی بهش گفتم بیا پاهاتو بالا سر من باز کن تو کیر منو بخور منم کس تور رو دو طرفه وای چه حالی دو تایی تو اوج بودیم بلند شدم خیلی مست شده بودم بهش گفتم نترس میدونم دختری هواسم هست نمیزارم اتفاقی اخه دختر بود شروع کردم به لاپای و کیرم می مالیدم به کسش جان چه خیس شده بود خیلی حال میکردم افسوس میخوردم کاش پرده نداشت
بعد گفت بذار من بیام بالا همینجوری که روم دراز کشیده بود و میمالید به اوج شهوت رسیده بود که یه دفعه احساس کردم کیرم داره به سمت سوراخ میره بلند شد و یه دفعه کامل نشست رو کیرم و تا ته رفت تو یه لحظه تو اوج شهوت مات موندم ترسیدم گفتم وای بد بخت شدم رفت و دختری هیج شد گفتم چیکار کردی که لبش گذاشت رو لبم گفت هیچی نگو گفتم یعنی چی گفت من پرده ام ارتجایی تو اون لحظه انگار دنیارو بهم دادن واقعا سورپرایز شدم از حالت یخ زده دوباره گرم شدم و خودش شروع کرد به تلمبه زدن جان چه تنگ و گرم بود آبش به دوره کیرم مالیده شده بود خیلی شهوتی شده بود منم که سعی میکردم کم نیارم دستم دور باسنش و نوک سینه هاش تو دهنم بعد بلند شدم رفتم روش پاهاشو گرفتم بالا و کیرم اروم گذاشتم توش شروع کردم به تلمبه زدن چ حسی بود لیدا چشماش بسته بود فقط میگفت جان عزیزم با احساسم منم بیشتر شور میگرفتم بعد به یه طرف شدیم و اون مدلی کردم ؛ چون باسن قشنگی داشت دوست داشتم در حین کردن باسنش ببینم واسه همین به شکم دراز کشید یه بالشت گذاشتم زیر شکمش باسنش امد بالاتر تاراحتر تو بکنم رو پاهاش نشستم و کیرم از حالت پشت کردم تو کسس جان چه حالی کیرم به باسن میخورد تو میرفت روش دراز کشیدم تنم به تنش مخورد خیلی گرم بود لیداروبه اوجش رسیده بود گفت بیا از روبه رومی خوام ببینمت دوباره مدل عوض کردم بهم گفت میخوام ارضا بشم دیگه طاقت ندارم گفت همینجور که تو هست اروم تلمبه بزن و نوک سینه هامو بمال
جان چه حسی بود خودش هم بالای کسش رو با دستش میمالید یه لحظه صداش بلند شد دستش انداخت پشتم کمر محکم گرفت داشت ارضا میشد فقط میگفت جان عزیزم اره اره که یه لرزه ای بدنش گرفت و یه دادی کشید فهمیدم ارضا شده همینجروی چند ثانیه روش دراز کشیدم شروع کرد به لبامو خوردن گفت نمی خوایی ارضا شی منم چون دوست داشتم اول طرف مقابلم ارضا شه بعد خودم گفتم چرا بهش گفتم دوست دارم دوباره بخوری بلند شد دوبار به ساک زدن خوب مست شدم به همون حالت پشت شروع کردم به اوج رسیده بودم اونم با اینکه ارضا شده بود واسه اینکه من حال کنم بازم بیشتر اه و ناله میکرد گفت هر وقت خواستی ارضا بشی بریز رو سینه هام میخوام ببینمت صدای نفسام بلند شده بود داشتم ارضا میشدم که برگشتم اب ریختم رو سینه هاش و تو چشاش نگاه کردم بعد پکم روش دراز کشیدم چ حسی و حا لی خیلی توپ و به یاد موندنی و چند سال باهم بودیم بعضی شبها میومد پیشم تا صبح سکس داشتیم و خوبی لیدا این بود که با احساس بود و تمام رفتارش تو سکس به خاطر حسس دوست داشتنش بود و خیلی کارها واسم کرد الان ازش خبر ندارم امیدوارم هر جا هست سلامت و خوشبخت باشه .بعد ها فهمیدم پردش ارتجایی نبوده و قبلا با کسی رابطه داشته که برداشته بوده . البته بهش حق میدم نمیخواست فکرم مشغول به گذشته کنه هر چی بود از دخترهای با معرفت روزگار بود ..
نوشته: عرشیا
مهرداد از شیرازم یه دختر خوب میخوام براب دوستی 09374178060