سلام من آرش هستم و دانشجوی مهندسی برق قدرت و 23سال دارم اولین خاطره ی سکسی کامل من مربوط میشه به ماجرای من و زن عموخوشکلم من از همون اوایل زن عموم رو دوست داشتم و اندامش رو دید میزدم آخه اون خیلی خوشکله سنش 24 قد متوسط با سینه های گرد و ورزیده ماجرای ما برمیگرده به 2سال پیش راستش من همه ی این تجربه رو مدیون این تاپیک هستم چون زن عموم که اسمش طاهره باشه یه لب تاپ داره که گاه گداری برای نصب ویندوز یا تعمیر کردن به من میدادش زن عموم مذهبی (از اونایی که کلاس ملاس میرن ) هستش خیلی دوست داشتم که بکنمش و هرشب بیادش جق میزدم خلاصه من با این لپ تاپه به این سایت اومده بودم وچندتا داستان سکسی در کامپیوترش ذخیره کرده بودم برای اینکه بعدا بخونم و بعد از اینکه خوندم یادم رفت که پاکشون کنم اومد و کامپیوترش رو برد خلاصه بعد از رفتنش یادم افتاد که چه گند بزرگی زدم.چند روزی گذشت و تا یه اس ام اس به من زد که امشب برم خونشون تا کامپیوتر خانگی پسرش که 7 سالشه رو درست کنم واونو سرگرم کنم
از اتفاق همون شب عموی من که کشیک داشت من هم هر موقع میرم خونشون توی اتاق پسرعموم میخابم خلاصه ما رفتیم خونشون در رو زن عموم برام باز کرد دیدم که خیلی خودش رو گرفته بود منم اون شب خیلی خجالت کشیدم و هی خودمو کیرمو لعنت میکردم خلاصه کامپیوتر علی درست شد سرگرمش کردم تا اینکه علی ساعت ۱0و نیم شب گفت من میرم پیش عمم میخابم امشب تنهاس () فاصله ی خونه ی عموم تا مامان بزرگ (که عمم اونجا بود ) تقریبا 4یا 5 تا خونه بود.مامانش اول یه کم ممانعت کرد که بمون اشکالی نداره و علی گفت نه من باید برم منم که خیلی خجالت کشیده بودم گفتم که زن عمو شما بزارین علی بره من میرم خونمون ماشین دارم سریع میرسم زن عموم که فهمیده بود به من بر خورده گفت اختیار دارین این چه حرفیه من اگه بمیرم هم نمیذارم تو الان بری خلاصه اصرار کرد من موندم و علی رفت ولی خودمو همچنان لعنت میکردم تا اینکه شب ساعت ۱.۵ شب بود که بیخابی زده بود به سرم بخاطر همون ماجرا زن عموم من فکرکردم که الان خوابیده بزار برم دستشویی وبعد برم خونه من پاشدم رفتم دستشویی اصلا حواسم نبود انگار که هیچی نفهمیدم چراغ دستشویی روشنه ولی اعتنایی نکردم در روباز کردم دیدم که طاهره جووووووووووووووووووون داشت نوار بهداشتی میگذاشت روی کسش وااااااااااااااای که چه صحنه ای بود
من یه لحظه ماتشده بودم اصلا هنگ کرده بودم.خلاصه با یه معذرت خواهی اومدم بیرون وقتی که اومدم بیرون گفتم که بذار لباسامو بپوشمو در برم تا اوضاع بدتر نشوده خیلی ناراحت بودم دیدم که زن عموم اومد بیرون من داشتم دنبال جوراب هام میگشتم دیدم که زن عموم خیلی مهربون شده بود مثل یه معجزه شده بود گفت که آرش عزیزم دنبال چی میگردی؟ من گفتم دنبال بجای اینکه بگم دنبال جوراب از بسکه هول شده بودم گفتم دنبال نوار بهداشتی زن عموم مطلب رو گرفت که من هول شده بودم گفت مگه نوار بهداشتی به درد پسرا هم میخوره من دیگه نمیدونستم چی بگم از فرصت استفاده کردم مو گفتم طاهره جون ببخشید(برای اولین بار اینجوری صداش کردم) بخدا نمیدونم چی بگم حواسم نبود اونم گفت نه اشکال نداره بیا باهم بریم تو اینترنت چندتا سایت ببینیم منم گفتم باشه خلاصه آن شدیم و طاهره رفت شربت آورد و نشست پیشم. منم اومدم تو یاهو. طاهره گفت این سایت ها چی هستن تو میری بریم رو سایت آویزون یا جلوی من نمی خایبری دیگه اینو که گفت قلبم تند تند میزد خلاصه من سایت براش باز کردمو داستان سکسی خوندیم بعد من دیدم که زن عموم پاشد و رفت من فکر کردم که رفت بخابه منم داشتم دیگه دیز کانکت میشدم خونه خیلی ساکت بود رفتم که بخوابم یه لحظه با خودم فکر کردم حتما زن عموم حشری شده مخصوصا که هی نگاه به کیر من میکرد ومنم سینه اش رو دید میزدم خلاصه رفتم توی اتاقش در زدم و رفتم نشستم رو تخت گفتم زن عمو من خیلی معذرت میخام خیلی دوستت دارم اگه عموم با تو ازدواج نمی کرد حتما من با تو ازدواج میکردم
دیگه نمی فهمیدم چی دارم میگم فقط میخاستم بکنمش که یه دفه گفتم درازبکشم پیشت اون گفت من هیچ وقت زنا نمی کنم سعی کن درک کنی.خلاصه اینو که گفتو خودشو به من چسبوند منم گرفتم وشروع کردم به لب گرفتن ازش. وای که اصلا نفهمیدم چطوری لخت شدم وووااااااااااای که چه لبایی داشت کیرم داغ داغ شده بود دستش رو دراز کرد و کیرم رو گرفت و گفت خیلی داغه مثل اوایل ازدواج منو عموت. منم بهش گفتم بخورش. اونم شروع کرد به ساک زدن خیلی عالی ساک میزد زن عموم تاپش رو در آورد وگفت نمی خای شرتمو نوار بهداشیتیمو در بیاری منم کفتم بذار اول پستوناتو بخورم وایییییییییییییییی وقتی که دستم به پستوناش میخورد چه. حالی کرد دامنشو دادم پایین و مثل وحشی ها با دندون شرتشو کشیدم پایین وای یه کون تپل که یه عمر باش جق میزدم شروع کردم به مالیدن کونش و لیسیدن سوراخش اون میگفت برس به داد کسم منم که نمی دونستم دارم چکار میکنم شروع کردم به لیسیدن کسش و بعد پشتمو کردم بهش طوری که کیرم میرفت تو دهنش کسش هم من میلیسیدم بهم گفت پاشو یه کم اسپره ی بی حسی بزن به کیرت من همین کار رو کردم.شیطون نمی دونم از کجا فهمید که الان آبم میاد. خلاصه اسپره رو زدم وگفت بکن توش منم اول سر کیرم رو گذاشتم دم کسش هی میگفت آروم و آه و ناله میکرد که یه هو من وحشی شدم وبایه حرکت کیرمو تا ته فرستادم تو کسش(البته کیرم زیاد بزرگ نیست 14 طولشه وقطرش 10 البته کلش بزرگتره ). کس خیلی خیلی تنگی نداشت خیلی حال کردم داخلش نرم وگرم بود هی تند تر میکردم حالا دیگه جیغ میزد و آه وناله میکرد و من جررررش دادم وواهی تند تر میکرم که بهش گفتم زن عمو الان آبم میاد چکار کنم؟ بهم گفت کیرت رو در بیار حوصله ی دردسر ندارم.
همین علی هم از سرم زیاده بریزش تو کونم منم.سریع در آ وردم کیرم گذاشتم تو کونش معلوم بود عموم قبلا از پشت کردش چون راهت رفت تو و اونجا خالی کردم دیگه نای حرف زدم هم نداشتم فقط سرمو گذاشته بودم روی گردن ظریفش و یه دستم هم با پستون و کسش بازی میکردم تا صبح 2بار دیگه هم کردمش از اون روز به بعد هفته ای سه چهار بار میکنمش روزایی که عموم کشیکه وعلی هم خونه نیست باز هم ممنونم از اینکه متن منو خوندید به خاطر مسایل امنیتی اسما مستعارن
نوشته: آرش