سكس من و همكارم با زنم

سلام به همگي
قبل از اين كه ماجرا را براتون تعريف كنم خودمونو معرفي ميكنم و چگونگي شروع اين ماجرا رو براتون ميگم:
من اميد 36 ساله و زنم ندا 33 ساله قد 171 وزن 62 سينه 75 سفيد مو بور و فوق العاده خوشتيپ و تو دل برو و همكارم مهرداد 36 ساله
من و ندا 9 ساله ازدواج كرديم و قبل از ازدواج 6 سال با هم دوست بوديم و خيلي با هم راحتيم من يه مدتي بود تو ياهو ميچرخيدم و با شهوتناک آشنا شدم كم كم اين داستانا و اين چت كردنا تاثير زيادي رو من داشت كه خيلي وقتا ميشد كه تو سكسمون فكرم ميرفت پيش اين داستانا كه خونده بودم و خيلي حشري ميشدم ندا يه دختر خاله داره به نام تينا 26 سالشه و فوق العاده زيبا و سكسي يه بار به ندا گفتم خيلي دوست دارم با تينا سكس كنم اين شد كه گاهي اوقات از تينا تو سكسمون حرف ميزديم و يه فانتزي برا خودمون درست كرده بوديم حتي برا اينكه بياريمش و باهاش سكس 3 نفره كنيم با هم نقشه ميكشيديم ( البته همه اينا فقط حرفاي تو سكسمون بود هيچوقت عملي نميشد)كم كم صحبت از ديلدو شد ( خيلي دنبالش گشتم اخيرا” تونستم تهيه كنم) يه بار وسط سكس از ندا پرسيدم ميخواي تو هم با يكي ديگه سكس كني ؟ جواب داد تو كه تنوع ميخواي تو سكس فكر ميكني من نميخوام . ديگه بعد از اون ماجرا كمتر حرف از تينا ميشد . فانتزي سكسمون mfm شده بود .
يه خط هم در مورد همكارم مهردادبگم :
من و مهرداد و ندا همدوره دانشگاه بوديم من و ندا باهم دوست بوديم با مهرداد هم بيرون ميرفتيم بعد از دانشگاه مهرداد و من تو يه شركت مشغول بكار شديم و هنوزم با هم همكاريم مهرداد در حال حاضر متاهل هست ولي با زنش اصلا” دوست نيستند و زنش خيلي نچسبه ارتباطمون زياد خانوادگي نيست.( يه چيزي هم بگم كه مهرداد منو با اينترنت آشنا كرد و خودش هميشه تو اينترنت بود)
( اين مقدمه رو گفتم كه بدونين ذهنيت قبلي از كجا بوده)
يه روز پنجشنبه بهد از ظهر مهرداد باهام تماس گرفت كه زنش با پدر مادرش رفته شهرستان تنهاست و بيا اينجا باهم مشروب بخوريم . به ندا كه گفتم گفت اتفاقا” منم اونور ميخواستم برم خريد ( شهرك غرب) منم ميام تو رو ميرسونم آخر وقت ميام دنبالت .
باهم رفتيم منو رسوند و خودش رفت . با مهردادنشستيم حسابي مشروب خوري مهرداد يه سايت سكسي برام باز كرد خيلي باهال بود ( www.suckxtube.com) واقعا” حشري شده بودم تقريبا” ساعت 10/5-10 شب سيگارم تموم شده بود به ندا زنگ زدم كجايي گفت دارم ميام دنبالت گفتم پس يه بسته سيگار هم بخر .
تماس گرفت كه من پايينم مهردادگوشيو ازم گرفت بهش گفت بيا بالا خيلي اصرار كرد خلاصه گوشيو گرفتم گفتم حالا ميخاي بيا بالا 10 دقيقه بشينيم بريم.
ندا اومد بالا و سلام احوالپرسي با مانتو نشست مهرداد اصرار كه شامو باهم ميخوريم منم تنهام شما هم كه كاري ندارين و از اين حرفا . ندا به من نگاه كرد گفتم هر جور راحتي من بدم نمياد بمونيم شامو بخوريم بريم . خلاصه ندا مانتوشو در آورد يه تاب بندي با شلوار جين پوشيده بود موهاشم فر كرده بود خيلي خيلي جذاب شده بود يه لحظه مهردادو نيگاه كردم ديدم داره آب دهنشو قورت ميده فهميدم كه حسابي حشرش زده بالا يهو تمام داستانايي كه خونده بودم و چت كرده بودم اومد جلو چشم سرم گيج ميرفت ( يه جورايي كنترلمو از دست دادم) گفتم من ميرم بالكن يه سيگار بكشم كف سيگارم رفتم بالكن از اونجا نيگاشون ميكردم باهم داشتن ميگفتن ميخنديدن حس عجيبي داشتم .
برگشتم مهرداد به ندا گفت مشروب ميخوري ؟ بهم نيگاه كرد گفتم ديگه مثل اينكه امشب اينجا طلپيم بخور. مهردادرفت براش يه گيلاس آورد يكي دو پك خورديم من بد جور مست كرده بودم از طرفي هم همش تو فكر سكس 3 نفره بودم حالم بد بود . ندا ميخواست بره دستشويي مهرداد پاشد رفت چراغو براش روشن كنه يهو پاي ندا پيچ خورد مهردادبغلش كرد نيوفته با ديدن اين صحنه كيرم داشت ميتركيد .
ندا اومد نشستيم به مشروب خوري حسابي مست كرديم شامم كه مهرداد سفارش پيتزا داده بود باهاش خورديم.
تو كل اين مدت همش تو فكر سكس 3 نفره بودم . بلند شدم به ندا گفتم پاشو بريم خونه كه مهرداد گفت من با اين حالتون اصلا” نميزارم برين همينجا بمونين به شوخي گفتم ميخواي زنت طلاقت بده ؟گفت بهش نميگيم خلاصه اينو كه گفت انگار محيط مجردي شد هممون يه حس مجردي گرفتيم . قرار شد حالا بمونيم شب برا خواب بريم خونمون.
دوباره نشستيم 3 نفره مشروب خوري تمومش كرديم .
مهرداد گفت يه فيلم ببينيم ؟ به اتفاق قبول كرديم يه فيلم كه اصلا” يادم نيست چي بود (چون تو فكرم همش مشغول بودم ) گذاشت 3 نفره نشستيم روي كاناپه كه درست روبروي تلويزيون بود من وسط نشستم ندا اينورم اونور هم مهرداد . ندا لم داد رو من منم با موهاش داشتم بازي ميكردم يهو طبق روال كه وقتي باهم تنها بوديم دستمو ميكردم لاي سينش شروع كردم با سينش بازي كردن . من پيشنهاد دادم چراغا رو خامش كنيم و فقط آباژور بمونه . داشتيم فيلم ميديديم و من و ندا هم تو كار هم بوديم ندا هم حسابي مست بود و هم حسابي حشري . يواشكي در گوشش گفتم بريم خونه يه سكس حسابي بكنيم
گفت مي خواي همينجا سكس كنيم؟ من كه يه جورايي از خدا خواسته بودم بهش گفتم جدي داري ميگي؟ گفت اگه تو بخواي آره . مهرداد هم كنجكاو شد ما به هم چي ميگيم.
گفتم هيچي بابا بي خيال
به ندا گفتم امشب خيلي مست و حشريم اونم گفت منم همينطور . با سينه هاش بازي كردم ديدم ندا از پشت من داره شونه مهردادو ميماله اولش مهرداد جا خورده بود ولي برا اين كه مطمئن بشه هيچي به رو خودش نياورد من پا شدم گفتم ميرم بالكن سيگار بكشم
برگشتم ديدم دارن از هم لب ميگيرن ( بعدا” ندا به من گفت كه تا من رفتم بالكن رفته پيش مهرداد ازش لب گرفته اونم گفته چيكار ميكني الان اميد مياد زشته ندا بهش گفته كه از اميد خيالت راحت باشه) اومدم هيچي نگفتم رفتم كنار ندا نشستم ( حالا ندا وسط بود) من ازش لب ميگرفتم مهرداد با سينش بازي ميكرد و برعكس. ندا دستشو برد كير مهردادو گرفت ماليد منم تاب ندا رو در آوردم سوتينشو باز كردم سينشو خوردم ندا كير مهردادو در آورد باهاش بازي كرد جامو دادم به مهرداد اون شروع كرد سينه هاي ندا رو خورد ندا و من و مهرداد تو مرز جنون بوديم من تكمه شلوارشو باز كردم بلندش كردم شلوارو كشيدم تا روي رونش دوباره نشست خم شد رو كير مهرداد براش ساك بزنه منم اومدم پايين شلوارشو از پاش در آوردم شروع كردم از لاي شورتش كسشو خوردم مهرداد شلواركشو در آورد بلند شديم رفتيم رفتيم اتاق خواب آباژور اتاق خوابو روشن كرديم ندا تيشرت مهردادو درآورد منم لباساي خودمو درآوردم رفتيم رو تختخواب . جامو دادم به مهرداد اونم شورت ندا رو درآورد شروع كرد به خوردن كسش ندا داشت برام ساك ميزد
 
مهرداد ندا رو به پشت خوابوند كيرشو كرد تو كس ندا ، ندا جيغش دراومده بود آروم رفتم بيخ گوشش گفتم خوشت مياد ؟ گفت آره خيلي گفتم برو روش
ندا برگشت مهردادو به پشت خوابوند منم با آب كسش در كونشو حسابي ليز كردم منم از پشت گذاشتم تو كونش دوتايي بهش تلمبه ميزديم. بالاخره آب هر 3 تامون اومد رو تخت يه 15 دقيقه اي دراز كشيديم بعد من پاشدم لباسمو بپوشم ندا لباساشو برداشت رفت حموم خودشو بشوره لباسامونو پوشيديم گفتيم ديگه ما ميريم. من گفتم كه هر 3 تامون مست بوديم يه كاري كرديم همينجا فراموشش كه نميشه كرد ولي مدفونش ميكنيم و ديگه حرفي نميزنيم.
خداحافظي كرديم و اومديم خونه .
اولين تجربه و آخرين بود تا اين لحظه
ندا ميگفت نميدونستم به كدوم كير و به كدوم سوراخ تمركز كنم آبم بياد.
خيلي تجربه جالبي بود .
منو مهرداد شنبه كه همديگه رو ديديم تا الان هيچ حرفي از اون شب نزديم.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

10 دیدگاه دربارهٔ «سكس من و همكارم با زنم»

  1. جالب بود من تاحالا تجربه سکس نداشتم دعا کنین منم با کسی سکس کنم خیلی به سرم زده

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا