سكس با دختر فاميل

من از داستانهای واقعی خوشم میاد اینه که این داستانم کاملن واقعیه فقط اسامیو عوض کردم من 24 سالمه ودر شهرستان با پدر ومادرم زندگی میکنم داستان از اونجا شروع شد که دختر خالم که البته دختر عموم هم هستش _چون پدرم وعموم رفتن دوتا خاهر رو گرفتن_زد و تو شهر ما دانشگاه قبول شد واین خیلی واسه همه مهم بود چرا؟ چون این دختر عموی ما از اون املهاس چادریه وخیلی هم روگیره 6 سال از من بزرگتره واز شوهرش 3 ساله که جدا شده ودچار افسردگی شده واسه همینم قبولیش تو دانشگا خیلی مهم بود البته دانشگاه هیچ خابگاهی در اختیار دانشجوهاش نمیذاره واونا مجبورن یه جایی کرایه کنن خب طبیعیه یه همچین کسی باید بیاد خونه ما ساکن بشه دیگه هم خونه عموشه هم خونه خالش چی ازاین بهتر ما هم که جا داشتیم اخه خونه ما بزرگه ومشکلی نداریم فقط من مخالف بودم چون میگفتم این از اون دخترهایه بسته وچادریه ومیاد زندگی رو برامون سخت میکنه اما خودمونیم ته دلم دوس داشتم بیادش اخه خیلی دختر خوشگلی بود ناز هم بود اینه که بدم نمیومد وخلاصه اومد وتو یه اتاق از اتاقهای ما ساکن شد از همون روزم من اونو زیر نظر داشتم تا مثلا یه دیدی بزنم اما اصلا نمیشد خیلی با حجاب بود و جوراب ضخیم وشلوار میپوشید به محض اینکه من میومدم هم روشو میگرفت اما من چون خیلی دوسش داشتم دلم میخاس بهش نیگا کنم و البته به عنوان یه ارزوی دست نیافتنی هم فک میکردم که یه روزی بکنمش چون اپن هم بود وخلاصه تو فکرم بود

واسه اینکه تو دلش جا واکنم منهم خیلی شرو کردم به مذهبی بازی البته من ادم بی دینی نیستم اما جانماز هم اب نمیکشم ووقتی باهاش حرف میزدم مث این بچه مثبتها سرم رو زیر مینداختم !! کم کم احساس میکردم داره به من اطمینان پیدا میکنه با اینکه از من خیلی بزرگتر بود ولی کردنش یا حتا دیدنه موهاش یا مثلا ساق پاش واسم ارزو شده بود یه بار که همه از خونه رفته بودن وهیشکی تو خونه نبود رفتم تو اتاقش ورفتم سر لباساش یه سری شرت وکرست داشت که واقعن قشنگ بود یه دونه شرت از این شرتهایی که پشتش فقط یه نخه باریکه که میره زیر شیار باسن داشت که همون شب باهاش یه حال حسابی کردم و هی بدن دختر عمومو توش تجسم میکردم و خلاصه خوراکه جق زدنه اون شبمونو فراهم کرد یه سری شرت معمولی هم داشت البته همونها هم برای حشری کردن من کافی بود هی شرتشو به لبهام میمالیدم و پیش خودم فکر میکردم که اینجا همون جایی که به کس عاطفه مالیده چن بار که به خونه بر میگشتم راهمون به هم خورد وبا هم بر گشتیم اما اون هیچی با من نمیگفت

خلاصه خیلی تو خماری بودم یه بار رفته بودم که یه کتاب از تو خرت وپرتهای انباری بیارم داشتم اونجا میگشتم که صدای بابام که تو حموم بود رو شنیدم اخه انباری خونه ما دیوار به دیوار حمومه خوب اونجاها گشتم ویه دفه لوله اب حموم رو پیدا کردم دور لوله یه کم خالی بود فردا سر صبر رفتم یه کم دیگه دورشو خالی کردم به طوری که خوب پیدا بود حالا باید انتظار میکشیدم که عاطفه بره حموم وقتی هم باشه که من تو خونه باشم یه دوباری اینجور نشد یعنی وقتی من دانشگاه بودم اون رفته بود حموم اما یه روز اون اتفاقی که دنبالش بودم افتاد واز تو اتاقم شنیدم که مامانم با عاطفه حرف میزد که برو حموم و بیا تا بریم بیرون من خودم شخصا هیکل زنها رو تو لباس زیر خیلی دوس دارم وحالی که با لباس زیر میکنم خیلی دوس دارم بعدشم از استیریپ تیز خیلی خوشم میاد اینه که قبل از اینکه بره تو حموم خودمو گذشتم تو انباری واماده پشت لوله بودم بدنم میلرزید ونفس نفس میزدم اخه تاحالا یه زن لخت ندیده بودم وای چه روز خوبی بود از پشت سوراخ دیدم که عاطفه اومد تو حموم چادر سرش بود!اول چادرش رو برداشت ومن برای اولین بار موهاشو دیدم شروع کرد به شونه کردن موهاش خیلی قشنگ شد بعد ریز ریز شروع کرد به در اوردن لباسهاش اول دامنشو در اورد که زیرش یه شلوار پوشیده بود وای چقدر باسنش تو شلوار قشنگ بود بعد پیرهنشو در اورد ومن بازوهای خوشگلشو دیدم چقدر سفید وقشنگ بود پستوناش از بس خوش تراش بود از زیر زیر پیرنیه دوبندش بهم چشمک میزد یه هو دس برد وزیر پیرنیشم در اوورد وای یه سوتین پوشیده بود سرخ والنتاینی من خیلی از این لباس خوشم میاد مخصوصا که اگه رنگشم تحریک کننده باشه پستوناش زیاد بزرگ نبود ولی از زیر سوتین برجسته وخوشگل پیدا بود شکمش هم خیلی قشنگ بود البته یه کم شکم داش ولی همین قشنگ ترش کرده بود نافش از این نافهای خوش منضر بود که حسابی ادمو تحریک میکنه من داشتم دیگه قالب تهی میکردم از دیدن اینهمه زیبایی که دیدم شرو کرد به در اووردن شلوارش وای وقتی شلوارش در اوورد دیدم چه بدنی

دوتا ساق کشیده خوشگل ودوتا رون لیمویی ناز که یه شرت ست با سوتین هم اون وسط چشمک میزد وقتی یه لحظه پشت به من شد از دیدن باسن بسیار خوشگلش که تو این شرت حبس شده بود کیرم به اخرین حد خودش رسیده بود اخه من از کون زن جماعت خیلی خوشم میاد پیش خودم میگفتم یه زنه خوشگل چادری که تاحالا کسی موهاشم ندیده واز ماهی توی حوض خونه هم رو میگیره دیدن بدنش حتا از دیدن بدن لخت جنیفر لوپز هم بیشتر حال میده نمیدونم چطوری توصیف کنم اون وقتی رو که زیر دوش رفته بود واین سوتین وشرت چسبیده بود به بدنش وای پره های لب کسش رو میشد از روی شرت دید چقدر دوس داشتنی بود لحظه ای که با دستش بندهای سوتینو اروم باز کرد وممه هایه خوشگلش مثل دوتا لیموی تازه افتاد بیرون و من پشت سوراخ نمیدونستم با این کیر لا مصب که 25 سانتیمتر بلند شده بود چی کار کنم چقدر ممه هایه نازی داشت رنگ سرش قهوه ای سیر نبود که من دوس ندارم یه رنگ قهوه ای متمایل به صورتی مساحت دایره اش هم بزرگ وپهن بود شلو ول هم نبود دلم میخاست از همون سوراخ برم داخل حموم وحسابی اونارو مک بزنم یه کم که زیر دوش بود دیدم با ارومی شروع کرد به در اووردن شرتش شاید باورتون نشه که چقدر عرق کرده بودم وبدنم میلرزید یه دفه کسش افتاد بیرون به به یه کس تپل وناز هیچ زایده ای هم ازش بیرون نزده بود فقط تنها اشکالش این بود که مو دار بود اخه خودمونیم واسه چی وواسه کی موهاشو بزنه ؟ البته همینطور مودار هم خوشگل بود شروع کرد به شستنش ومن هم داشتم پشت سوراخ به خودم ور میرفتم عمق فاجعه وقتی بود که تیغ رو برداشت وبدنش وساق پاش وکسش رو خوبه خوب تمیز کرد دیگه کیر بیچاره نتونس تحمل کنه وابشو پاشید بیرون

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «سكس با دختر فاميل»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا