سلام من مریم هستم و22سالمه این خاطره مربوط میشه به 1/5سال پیش البته 9ماه که ازدواج کردم اون موقع دانشجو بودم و به خاطر هیکلو قیافم تو دانشگاه زیاد طرفدار داشتم اما چون خانوادم یکم مذهبی بودن از ترس لو رفتن با کسی تو دانشگاه دوست نمیشدم ولی به شدت سکسو دوست داشتموحشری بودم؛؛دوران دبیرستان با یه پسری دوست شدم که 12سال از من بزرگتر بود عاشقش بودم روانیش بودم اونقدر که سوم دبیرستان اجازه دادم کسمو بکنه تا آخرای دانشگاهم باهاش بودم فقط با اون اونم میگفت منو میخواد ولی انگار دروغ بود چون رفت استرالیا و دیگه پیداش نشد من موندمو یه روحييه ی کیری ویک نیاز بزرگ به سکس. دیگه جرات نمیکردم به کسی اطمینان کنم یه پسری تو دانشگاه بود که خدایی نه قیافه داشت نه هیکل ولی خیلی زبون باز بود خیلی دورو ورم بود ولی باش حال نمیکردم یه بار که داشتم از حشریت قالب تهی میکردم(البته خود ارضایی و لز زیاد ميكردم ولی من دوست داشتم كس بدم اونم در حد لالیگا)به دوستم گفتم: زیبا دارم میميرم دیگه یه كاری واسم بکن حداقل كیر مصنوعی گیر بیار تو منو بکن !زیبا گفت:خاک تو سر حشريه ترسوت کنن پیام ولت کرد رفت نمیشه که تا آخر عمر جق بزنی خوب بیا با اوضگل(اسمی بود که ما واسش گذاشته بودیم) دوست شو تابلو واسه کردن ميخوادت کیرشم گنده به نظر میاد
گفتم میترسم شر شه گفت نه بابا خلاصه کلی دلگرمی بهم داد منم شیر شدمو تو یکی از روزا تلشو گرفتم زیبا درست حدس زده بود چون شبه اول بحث سکسو آورد وسط منم اولش فیلمش کردمو پا ندادم اما آخرش کار به جایی رسید كه تا صبح که حرف میزدیم3بار جق زدیم تا 1هفته كارمون شده بود سكس تل من که دیگه بریده بودم باخودم وعده کردم اگه تا1هفته دیگه منو نکرد ولش ميکنم بالاخره یه روز گفت فردا میای خونمون يكم صحبت کنیم آخخ خ خ من بال درآوردم همونجا نبض کسم شروع به زدن کردو خیس شد اول من من کردم ولی اون مطمئنم کرد منم وانمود کردم باورم شده خلاصه کل اون روزو در حال رسیدن به بدنمو کسو کونم بودم جای شما خالی2دست جق جانانه هم زدم ولی مگه سير میشدم خدایی دلم كير میخواست كيری كه تا عمق كسم پیش بره و صحرای خشک کسمو آبیاری کنه قرار شد9 صبح اونجا باشم اما شب خوابم نبرد دیگه 7از رختخواب بلند شدم رفتم سراغ کشو شورتو سوتينام هر کدومو كه بر ميداشتم یاد یه خاطره از پیام ميافتادم حالم گرفت خیلی نامرده تصمیم گرفتم سوتین نپوشم سینهام70زیاد بزرگ نیستن سفتم هستن یه تاپ مشکي پوشیدم با یه شورت بندی مشکی حسابي عطر به خودم زدم موهاموکه تا بالای باسنم بود (الان كوتاهش كردم)با كليپس بستم يه شلوار لی ومانتو كوتاه مشکي با مغنه پوشیدم يه آرایش ملایم کردمو زنگ زدم به آژانسو رفتم نزدیك خونشون که شدم زنگیدم بهش گفت کجايي پس گفتم نزديكم گفت درو باز میکنم بیا بالا رسیدم رفتم بالا از استرس دلدرد بدی گرفتم پلهارو رفتم بالا در هل دادم رفتم تو وقتی دیدمش یکم آروم گرفتم اومد جلو دست دادیم شروع کرد زبون ریختنو تعریف کردن اومدم خم شم زیپ بوتمو باز کنم گفت نه من باز کنم خندم گرفت گفتم پس نیت کن مراد بگير با شیطنت گفت حالا ببین چه مرادی بگيرم آقا منو بگی کسم خیس شد اون زیپ بوتمو باز کردو همينجوری ساق پاهامو از رو شلوار بوس میکردو فشار ميداد داشتم خفه میشدم از حشر همونطور كه نشسته بود شلوارمو داد بالا وساق پاهامو ميليسيد یه لحظه از خود بيخود شدم سرمو بردم عقبو گفتم آآآه گفت جونم بيونسه ی من(میگن شبيهشم) بلند شد لباشو گذاشت رو لبامو شرو كردیم به خوردن اووف بعد اون همه مدت انتظار ديونه شده بودم همونطور كه لب میخوردیم بغلم کردو برد تو اتاق رو تخت انداختم و خوابید رومو لباشو رو لبام گداشت وبا یه دست به تخت تكيه داده بود وبا دست ديگش دکمهای مانتومو باز ميکرد بازش که كرد بلندم کرد مانتومو دربیارم مانتومو كه درآوردم نوک سینهام از پشت تاپم معلوم شد دوباره شروع كرد قربون صدقه رفتن ومالوندن سینهام منم خوابیدم روشوشروع كردم لبها وگوشها وگردنشو خوردن كير گندش رو از پشت شلوار حس میکردم و ديونه تر ميشدمو كسمو از رو شلوار میماليدم بهش داشتم غش میکردم که محمد منو برگردوندو خوابید روم
تاپمو وشلوارمو در آورد اومد بالا لبامو بوسیدورفت سراغ گوشام من که جيغم در اومده بود آخو اوخم همهجارو پر كرده بود اومد پایين همينطوری زبون ميزد به سينهام كه رسيد از نوك سفتو ورم كردشون یه گاز گرفت من جيغ زدمو گفتم جووون شروع كرد مكيدنو گاز گرفتن شورت مو كشید پايينودستشو گذاشت رو کس داغ خيسم من يه آه از ته دل کشیدم اونم رفت پايينو شروع کرد به خوردنو ليسيدن كسم من كه داشتم پرواز ميکردم دستشو گرفتم و انگشتشو به حالت ساك زدن مك ميزدمو زبون میزدم یهو بلند شد سريع لباساشو درآورد و برعكس خوابيد روم و کير گنده و کلفتشو کرد تو دهنم وخودش دوباره شروع كرد كسمو خوردن واو منم چنان با لذت ميخوردمشو كلاهكشو زبون ميزدم كه اونم شروع كرد به ناله كردن ديگه داشتم تلف ميشودم كه گفتم محمد بكنش تو كسم اون يه لحظه برگشت با تعجب نگام كرد گفت بازه !گفتم آره بکن تو كسم تورو خدا پارم كن جر بده كسو اونم نامردی نکردو برگشت وبا كلي فشار كردش تو من ديگه رو زمين نبودم داد میزدم بکن تلمبه بزن ميخوام تا تخم بچسبی بم آآآآه محکممم جرم بده اونم محكمو محکمتر میزد هي کيرشو کامل درمياوردو محكمتر ميكوبيدش رو كسم من ارضا شده بودم اما هنوز ميخواستم اونم تلمبه ميزد بهش گفتم درش بیار درش آورد گذاشتمش تو دهنم و خوردمش بعد اومدم روش و سینهامو گذاشتم تو دهنش بعد رفتم عقبو كسمو روکيرش تنظيم كردم نشستم روش آآآآآآخخخخ جوووون همينطوری بالا پايين میشدم و با يه دست كسمو میماليدم دوباره ارضا شدم دیگه نا نداشتم تلمبه بزنم با دستاش منو گرفتو برمگردوندو خوابيد رومو شروع کرد گاييدن من وااای چه حالي داشت يهو تندتر شد تلمبه زدنش گفت داره مياد گفتم بذارش تو دهنم تندی گذاشت تو دهنم منم همه آبشو مکيدم اين اخرين سكس دوران مجرديم بود که خيلی تو ذهنم مونده موفق باشيد
نوشته: مریم