زدن آمپول به زنداداشم

سلام حبیب هستم از خرم اباد 22 ساله خیلی رشید و هیکلی زنداداشم مریض بود داداش نبود بردمش دکتر دکتر فکر کرد زنمه کلی باهاش لاس زد گفت خانمت را ببر پیش زنان زایمان واژنش و رحمش مشکل داره ادرس دکتری را داد و نامه ای سفارشی نوشت که مریض من هستن فامیل هستیم (زنداداشم بقدری زیبا و شیک و جذابه ک همه عاشقشن ) دکتره خودش تا میتونست مریم را دست مالی کرد
کمرشو پاهاشو سینشو پشتشو کمرشو هی پاهاشو تک تک اورد بالا فشار داد تا نزدیکی سوراخ کسش دستشو فشار میداد میخواست بگه که کی دردش میاد که رسیدذبه رو بام کسش گفت اونجام درد داره هی رفت پایین تا رو سوراخش گفت نه نه نه باز رفت سمت شکمش تا سینه هاش بعد باز هر دو پاشو قشنگ چشاش رو کس و خط کس زیر ساپورتش بود نشد پیش من بیشتر از این دستمالی کنه اگه میدونست شوهرش نیستم دکم می کرد میگایید چون دکتره خیلی خوشتیپ و باب دندون مریم بود میدیدم مریمم بهش حسابی حال میده

 

به من گفت برین بگین دکتر م.ر پسر دایی زنمه به مریمم گفت بگو دکتر م .ر پسر عمه منه تحویلت می گیره ویزیتتم بر می گردونه چون من هم مریضهای خوشگل و خوشتیپ و باشخصیتشو ویزیت نمی گیرم
روز پنجشنبه بر گردین مطبم تا من طبابت خودمو بکنم
رفتیم تا رسیدیم خیلی هم خلوت بود سه نفر جلو ما بود یادداشت و دفترچه مریمو دادم به پای ما منشی بلند شد زنگ به دکتر زد گفت بفرمایید تو نوبت شما هست
خلاصه مریم رفت تو منم دنبالش که دکتر گفت ما مردها را نمیذاریم شما عیب نداره
به مریم گفت شلوار و شورتتو در بیار برو رو اون تخت خوابوند رو تخت مخصوص پاهاشو گذاشت بالای من کس و کون همه چیز مریمو اشکار دیدم الته از چند متری معاینه کرد تو کسشو نگاه کرد گفت عفونت داری خانم باید فعلا فریز بشی یک سری دارو و چندتا امپول میدم بزن ده روز دیگه بیا معاینه تو گوششم چیزی گفت (گفته بود چند روزی سکس از جلو نکنید) مریم متوجه نبود من همه جاشو دیدم پا شد و دارو ها را گرفتیم ضمنا پول ویزیتم نگرفت سلام به دکتر رسانید اومدیم من تزریقات خوب بلدم هوا تاریک بود رسیدیم خونه زنداداش که دو طبقه بالاتر از واحد ماست
تا جابجا شدیم لباساشو عوض کرد گفتم بخواب امپولتو بزنم برم رفت اتاق خواب لب تخت ولو شد گفت بیا بزن پنبه #الکل اماده گرفته بودم یکی ورداشتم رفتم اتاق خواب دیدم شلوارشو تا زیر باسنش نزدیک زانوهاش داده پایین اماده برای تزریق کس کلوچه ای با باز بسته شدن داره بمن چشمک می زنه شروع کردم مالیدن #پنبه و الکل امپولو تزریق کردم گفتم تکان نخور روغنیه باید ماساژ بدم پخش بشه دستم لای لمبرهای کونش بود سوراخ کونش و کسش هر دو تکان می خورد و دل دل می زد

 

کمربندمو باز کردم گویا فهمید تا در نره کیرمو در اوردم بکنم تو کسش گفت ترا خدا نه تو کوسم نکن دکتر مگه نشنیدی گفت سه روز سکس نکنید بذار تو کونم!!!!!!
ولی چربش کن تا حالا کیر توش نرفته
از تعجب بهت زدم چه راحت گفت و راضی شد کونشو که ارزوی دیرینه ام است بکنم !!!
با مریم خیلی شوخی می کردیم از دوس دخترام می گفتم حتی چطوری می کنمشون چطوری به کونشون می ذارم البته همشو دروغ می گفتم من هیچ دختری را نگاییده بودم در حد چت و نهایتا بویه بود اونم هول هولکی ولی الکی به مریم می گفتم بلکه بگه بیا منم بکون اونم از سکسهایش به داداش می گفت که خیلی لذت نمی بره زود ابش میاد و تا ارضا میشه مثل لش میفته و …
اب دهنمو زدم مریمم ابدهنشو ریخت تو مشتم هر کاری کردم بیشتر از سرش نرفت تو تا می رفت قفلش می کرد نمیشد بره تو اونقدر تکان تکان دادم تا ابم ریخت همه جاشو ابکیر کرد گفت بی شرف تو هم مثل اون داداش الدنگت خودت شدی من موندم باید بکنی توش گفتم من فدایت بشم اونقدر بکنمت تا خودت خسته بشی صبر کنم الان سرحال می شم کمی طول کشید باز دلم خواست بکنمش ولی باز نمی رفت تو قفلش می کرد

 

گفت تو دراور کرم هست بیار سریع کرم اوردم دو انگشتی قوطی کرمو به سوراخ کون و کیرم مالیدم تو حرکت اول نصف بیشتر کیرم تو کونش بود بی هوا شل کرده بود انتظار نداشت من به اون سرعت بکنم توش ولی تا رفت قفل کرد دستشو اورد که مردم نگهدار ولی ولش نکردم دستام دور کمرش بود میگفت تو را خدا یواش ترکیدم کمی جلو عقب کردم دیگه شل کرده بود گفت یواش یواش بده بره همش توم که صدای اخ و اوووووخش در اومده بود دستشم از زیر کسشو و گاهی هم کیرمو میمالید خایه هامو می گرفت سرشو چرخوند #لباشو گرفتم لبم دِ بخوووور
گفتم دارم میشم تندتر بزن پارم کن تند توووووند که اب خودمم باز اومد ریخت تو #کونش هر دو ارضا شدیم

حالا از اون زمان هم از کس و هم از کونش می کنم #مریم ده بار به من میده یکبار هم بی اشتیاق به داداشم نمیده
دوقولو آبستنم شده هر دو میدونیم که بچه ها از منو مریمه الان 4 ماهشه تازه رفته به ماه پنجم. هر دو دختره

 

 

#حبیب از ایران

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

11 دیدگاه دربارهٔ «زدن آمپول به زنداداشم»

  1. ساده نشو زنداداشت از اول عاشق کیرت بوده الکی خودشو به نادونی زده شیاف لچه هم میدونه برای فروکردن به کونه
    منم از این نادونیا به برادر شوهرم زیاد کردم تا فهمید کیرشو میخام

      1. دو تا برادر شوهر دارم هردو باهام خوبن بایکیش که خیلی شانس من شوهرم مثل یخه اون دوتا اتیش یه بارم شوهرم نشده تو سکس حرف بزنه ولی اونا از اول تا اخرش قربان و صدقم میرن و تو گوشم با احساس تمام حرفای عاشقونه میزنن

        1. سلام ساکن کجایی من کرجم این شمارمه دوس داری باهم باشیم ۰۹۱۰۸۳۸۵۷۲

    1. امیر حسین

      الان چی خوشگل خانم بهش دادی یا نه داستانشو میگی همه لذت ببریم البته اگه دوستداری از کس و کونت تعریف کنی چه کارایی کردی تا گاییدت بچه کدوم شهر هستی من از مشهدم 09159259361

    2. کاش تو فامیل من بودی لعنتی عاشق اینجور کرم ریختنام بهم زنگ بزن 09026463263

      1. چه بگم!! من با داشتن این دو برادر شوهرم هیچی کم ندارم. تو هم برو سراغ زنداداشت

        1. Yasharyashar

          سلام اخ عاشق كردن زنداداشمم نميدونم چطورى راضيش كنم ساناز جان لطفا كمكم كن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا