سلام. لیلی هستم. یه دختر کونی که عاشق کون دادنه.
این اولین داستانی که من اینجا میذارم و همینطور داستان اولین سکسی که داشتم. در واقع اولین باری که کون دادم.اینقد لذت بخش و شیرین بود که هنوزم از اونروز عاشق کون دادن شدم…
***
چندین سال پیش وقتی تقریبا ۲۰سالم بود و کمی تپلی بودم.هیکلم معمولی وقیافن به قول بقیه خیلی نمکی و قشنگ.درس میخوندم و یه دوست پسر داشتم به اسم مهدی.مهدی یه پسر با قیافه و بدن معمولی رو به خوب بود و بامعرفت.باشگاه میرفت وپیش باباش مشغول بودقصد ازدواج نداشت ولی من دوس داشتم شوهرم بشه که حالا داستان داره بعدا میگم.بعد چند وقت دوستی و قرار و بوس و بغل های ساده حرف از سکس شد و قرار شد ما بریم خونه دایی مهدی.تو چت هامون قرار گذاشتیم من فقط بهش کون بدم و از جلو فعلا نه.خدایی خودمم خیلی تو کف یه بوس و بغل و مالیدن بودم.خلاصه چند روز مونده بود به قرارمون رفتم خودمو انگشت کردم تو حموم دیدم نه نمیشه،هم تنگه هم یخورده کثیف کاری شد.گفتم پس تو این فیلما چجور راحت میکنن تو کون دخترا اونقدم تمیزه.استرس گرفتم نکنه کیر مهدی هم کثیف شه وسط سکس وخجالت بشم.رفتم تو گوگل نوشتم چجوری کون میدن کلی گشتم و فهمیدم با شلنگ میشه خودتو تمیز کنی.
چند بار خوندم متنشو و رفتم دستشویی و امتحان کردم و دیدم بله چقد خوبه.روز قرار رسید و من قبلش رفتم دستشویی و چندین بار خودمو شستم و نزدیک ده بار شلنگ رو گرفتم تو کونم جوری که بار اخر فقط اب زلال میریخت از کونم.دوش گرفتم و تمام بدنمو ادکلن زدم و راه افتادم.با هر بدبختی بود مامانمو پیچوندم و یواشکی رفتیم خونه دایی مهدی و تا رسیدم کلی بغل و بوس و بمال بمال.مهدی یکمی مشروب اورد و شروع کردیم خوردن.یه نیم ساعتی که گذشت و داغ شدیم مهدی کم کم خودشو کامل چسبوند بهم.تمام بدنش داغ بود و بوی مشروب و ادکلنش دیونم میکرد.چشماش قرمز و خمار شده بود و میدیدم کیرش کامل از زیر شلوار معلومه.قبل این شیطنت و بوس و بغل زیاد داشتیم ولی خدایی سکس نداشتیم.یکمی استرس داشتم ولی داغ بودم و حشری.مهدی یه جرعه مشروب خورد و دهنشو اورد نزدیک لبام و مشروبو ریخت توی دهنم و شروع کرد هم زمان لب و زبونمو خوردن.سینه هامو فشار میداد و همزمان دستش رو کسم بود.
اینقد حشری بودیم هر دو تو یه لحظه لخت شدیم و افتادیم به جون هم.راستش کسم له له میزد ولی پرده داشتم و اونموقع مث سگ میترسیدم کس بدم به کسی ولی از بابت مهدی خیالم راحت بود که نمیکنه تو کسم.مهدی شیشه مشروب رو اورد و چند قطره ریخت روی سینم و شروع کرد لیسیدن سینه هام.دوباره مشروبو ریخت بالای کسم و با زبون افتاد به جونش.اولین بار بود که کسمومیخورد و با انگشت چوچولمو میمالید.حال عجیبی داشتم.داغ بودم و بی حس و حشری.آه میکشیدم و سر مهدیو فشار میدادم روی کسم.ولی ارضا نشدم.بعدش بلند شد سرپا و روبرو وایساد و شورتشو کشید پایین.کیرشو که دیدم دلم رفت.کیرش کلفت بود ولی سرش عجیب بزرگ تر بود و سیخ.رگ هاش قرمز شده بود و کمی مو داشت.شروع کردم به خوردنش.از تخماش میلیسیدم تا نوکش و نگاه میکردم تو چشاش که قرمز و خمار بود.خیلی خوشمزه بود.بعد یه چند دقیقه مهدی افتاد روم و گفت بسه برگرد.یه کوسن گذاشت زیر شکمم و کیرشو از پشت میمالید به کسم.وای که تو اسمونا بودم.حسمیکردم کسم له له کیرو میزنه.با انگشتش با سوراخ کونم باز میکرد و لذت خاصی داشت.یه انگشت دو انگشت و کم کم عقب جلوی انگشتاش حالمو خوب میکرد.
بعدش کم کم کیرشو اورد رو سوراخ کونم و سرشو فشار داد.اولش درد نداشت ولی تا سرش کمی رفت تو یه درد عجیبی گرفتم که پشیمون شدم و گفتم درش بیار.جوری درد میکرد که نفسم گرفت و فقط میخاستم درش بیاره ولی مهدی اصلا نمیشنید چی میگم و میگفت صبر کن کمی اروم باش شل کن…دستتوبکش…دستشوگذاشته بود روی سرم و فشار میداد.خشن شده بود و میفهمیدم میخاد فقط بکنه توش ولی دلم نمیخاست ادامه بدم و اشکم درومد.دستمو بردم عقب که هلش بدم دستمو گرفت و قفل کرد پشتم.همونجا کیرشو تا نصف هل داد تو و باز درد و شروع کرد تا ته فشار دادن.از من جیغ و داد از اون فشار تا جایی که تا تهش رفت تو کونم و اه مهدی بلند شد.دستشو گذاشت روی دهنم.من فقط میپیچیدم به خودم و جیغ ولی اون شروع کرد تلمبه زدن.جوری تلمبه میزد که سوراخ کونم با کیرش میرفت و برمیگشت و دل و رودم و میکشید بیرون.مهدی خواهش میکنم مهدی توروخدا درش بیار ولی کیر مهدی مثل سنگ گیر کرده بود توی سوراخم و عقب جلو میشد.
کم کم دردش کم شد و دیدم دست مهدی رو کسمه و پشت گوشم داره نفس میکشه.کم کم خوشم اومد و حشرم باز رفت بالا و شروع کردم به اه و ناله.دیدم چه حس خاصیه و خوشماومد.از رفت و برگشت کیرش تو کونم لذت میبردم و تنگی سوراخم به مهدی لذت زیادی میداد.میکشید بیرون و باز میکرد توش میگفت جونم چقد تنگه نفس.جنده کوچولوم کیر دوست داری؟چی تو کونته؟منم میگفتم کیرت.اینکونمال کیه؟ ها؟جنده کیتو؟ کیر کی تو کونته؟ ولی بسه مهدی توروخدا درش بیار.مهدی مردم…تو اسمونا بودم و لذتش عالی بود.تمام وجودم کیر میخاست و مهدی کارشو خوب بلد بود.بعدش مهدی به پهلو شد و منم به پهلو خوابوند و شروع کرد مالوندن کسم.بعد کم کم باز کیرشو کرد تو کونم و تلمبه های عمیقی توی کونم میزد.همزمان گردنمو میخورد و دستش رو کسم بود که ارضا شدم و لرزیدم.اون لحظه که من ارضا شدم انگار مهدی جون دوباره گرفت و گفت جوننننننن دختر تنگم ارضا شدی،باز منو رو به شکم خوابوند و کیرشو تا ته کرد توی کون من و وحشیانه منو میگایید.
یه پاش روی زمین بود و با قدرت میکوبید تو کونم.از درد و حشر دست مهدی رو چنگ میزدم و جیغ میکشیدم.مهدی موهامو گرفت و سرمو اورد بالا گفت پارت میکنم جرت میدم جنده منی جنده کوچولوی منی.باید هر روز بهم بدی.بعد چند دقیقه حس کردم کیر مهدی داره منفجر میشه و تا روده هام داره میره که مهدی آه بلندی کشید و ابش اومد و یه داغی خاصی رو حس کردم.تا قطره اخرشو ریخت تو کونم و چند بار عقب جلو کرد و بیهوش افتاد روم.کیرش هنوز توی کونم بود و کم کم حس کردم داره شل میشه و میفته بیرون.مهدی تمام گردن و صورتمو از پشت بوس کرد و بلند شد گفت زور بزن اب بریزه بیرون و از دیدنش لذت میبرد.سوراخمو ناز میکرد و میگفت ببخشید اذیتت کردم ولی نمیدونست چقد لذت بردم.یه لحظه پریدم عقب وگفتم مهدی کیرت تمیزه؟ ترسیدم کثیف شده باشه گفت نه عشقم تو کونت تمیز و تنگه!
از اون روز من عاشق کون دادن شدم و کونی مهدی. دلم اصلا نمیخاست کس بدم. ما چند بار از کون سکس داشتیم و روزای خوبی بود. این داستان اولین سکس و اولین کونی که من دادم بود.تا اتفاقا و سکس های دیگه که بعدا براتون میگم خدا نگهدار عزیزای دل خاله!